تکین

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

تکین. [ ت َ ] ( اِ ) بمعنی زیرین است. ( از برهان ). فرودین. زیرین. ( ناظم الاطباء ). از: تک ( ته )+ین ( پسوند نسبت ). ( حاشیه برهان چ معین ). || تخم و استخوان انگور را نیز گفته اند. ( برهان ). هسته انگور و تکیز و تکژ. ( ناظم الاطباء ). مصحف تکس است. ( حاشیه برهان چ معین ). || پهلوان. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) :
تکینان لشکر گزینان چین
برفتند هر سوی توران زمین.
دقیقی.
همه خانان و تکینان و سوران دلیر
داشتند از سپه او و از و دست به سر.
فرخی.

تکین. [ ت َ ] ( ترکی ، ص ، اِ ) خوش ترکیب ، زیباشکل. و در ترکیب اسماء اعلام آید همچون البتکین ، سبکتکین ، بکتکین ، انوشتکین و به تنهایی نام پادشاهی خاص شنیده نشده. ( حاشیه برهان چ معین ). || مجازاً،مغول. ترک. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) :
هستم ز نسل ساسان نز تخمه تکین
هستم ز صلب کسری نزدوده ینال.
مجد همگر ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
|| در بیتهای زیر گویا کنایه از خان کوچک و زیر دست امیر است :
نشود غره خردمند بدان ، کز پس من
چون پس میر نیاید نه تکین و نه بشیر.
ناصرخسرو.
شعری که ترا رشید گفته ست
گفتند که بحر او چنین ست
این شعر چو شعر او نباشد
کان خان بزرگ و این تکین است.
ادیب صابر.
|| از القاب امراء ترک. از القاب ترکی است مانند البتکین. سبکتکین :
خوش نخسبند همه از فزعش زان سوی آب
نه قدرخان نه طغانخان نه ختاخان نه تکین.
فرخی.
گاهی به دریا درشوی ، گاهی به جیحون بگذری
گه رای بگریزد ز تو گه رام و گه خان گه تکین.
فرخی.
چاکران دگران ز آرزوی بنده کنند
نام فرزندان تکسین و تکین و دینار.
فرخی.
هر چند مهار خلق بگرفتند
امروز تکین و ایلک و پیغور.
ناصرخسرو.
به پیش ینال و تکین چون رهی
دوانند یکسر غنی و فقیر.
ناصرخسرو.
پند از هرکس که گوید گوش دار
گر مثل طوغانش گوید یا تکین.
ناصرخسرو.
جز که رزق تن جاهل سببی نیست دگر
که سمک پیش تکین است و رمک بر در تاش
رزق تن ، پاک همه باطل و ناچیز شود
گر نیاید پدر تاش و تکین بر دم آش.
ناصرخسرو.
این شعر مکان او نداردبیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

( صفت ) خوش ترکیب زیبا شکل. ۲ - پهلوان شجاع . جمع : تگینان . ۳ - در ترکیب اسمای اعلام ترکی آید : الپتگین بکتگین سبکتگین .
ترکی بمعنی خوش ترکیب زیبا شکل

فرهنگ عمید

= تگین
فرودین، زیرین.

مترادف ها

singular (صفت)
غریب، شگفتی، فوق العاده، خارق العاده، تک، تکین، منفرد، منحصر بفردی، واژه مفرد، فرید، صیغه مفرد

monadic (صفت)
تکین

فارسی به عربی

مفرد

پیشنهاد کاربران

تگین یا تکین در ترکی به معنای شاهزاده، دلاور و پهلوان هست مانند، آلپ تکین ، قراتکین و. .
تکین در ترکی به معنای مانند بودن، منش ، مثل بودن ، پهلوان و دلاور هست ، چرا که آری تکین = مثل زنبود ، آلپ تکین یعنی مثل پهلوان منش ، داغ تکین یعنی مثل کوه
در قدیم اسامی طبیعت بین ترکان مرسوم بوده آلپ کلمه ترکی به معنا قهرمان و دلاور لقب شاهان ترک ، مثل سُبُک تکین ( سوبوک ترکیه جغتاییه سوموک ترکی یعنی استخوان یعنی نحیف و لاغر ) ، الپ تکین ( مثل قهرمان ، تکین در ترکی به معنای مانند بودن، منش ، مثل بودن ، پهلوان و دلاور هست ، چرا که آری تکین = مثل زنبود ، آلپ تکین یعنی مثل پهلوان منش ، داغ تکین یعنی مثل کوه
...
[مشاهده متن کامل]

ترکی. لقب اعضای دربار معمولاً شاهزاده منابع:Ancient Coin Collecting VI: Non - Classical Cultures, by Wayne G. Sayles p. 81
Sanping Chen, "Son of Heaven and Son of God: Interactions among Ancient Asiatic Cultures regarding Sacral Kingship and Theophoric Names", Journal of the Royal Asiatic Society, Third Series, Vol. 12, No. 3 ( Nov. , 2002 ) , p. 296: Writing 勒 instead of 勤 is a common script error in current editions of almost all dynastic histories
...
[مشاهده متن کامل]

Maue, Dieter. "The Kh�is Tolgoi inscription - signs and sounds". Academia. edu. Retrieved 4 November 2018. p. 13 - 14
Jiu Tangshu vol 194 upper [1] "可汗者,猶古之單于;[. . . ] 其子弟謂之特[勤] ( ms. 特勒 ) " Tr. "the Kehan, in the past, was called Chanyu: [. . . ] His sons and younger brothers are called Te[qin] ( ms. Tele ) " ( in Chinese )
Xin Tangshu Vol. 215 upper [2] ( in Chinese ) "至吐門,遂強大,更號可汗,猶單於也,[. . ] 子弟曰特[勤] ( ms. 特勒 ) " tr. "Till Tumen, [who] has achieved strength and greatness and is now called Kehan, formerly Chanyu, [. . . ] [his] sons and younger brothers are called Te[qin] ( ms. Tele )
Taskin V. S. "Materials on history of Dunhu group nomadic tribes", Moscow, 1984, p. 432
Ligeti, L ( 1975 ) , Kiad�, A ( ed. ) , Researches in Altaic languages, University of Michigan, p. 48
Sanping Chen, "Son of Heaven and Son of God: Interactions among Ancient Asiatic Cultures regarding Sacral Kingship and Theophoric Names", Journal of the Royal Asiatic Society, Third Series, Vol. 12, No. 3 ( Nov. , 2002 ) , p. 296, note on misspelling
Zuev Yu. A. "The strongest tribe Esgil" //Materials of International Round Table, Almaty, 2004, p. 44, ISBN 9965 - 699 - 14 - 3

تکین اسم پسر با ریشه تورکی هستی
معنی درستش پهلوان و پسر خوش اندام هست
اگر ریز بشیم مثل تایلان که اسم پسر ترکی هست هم معنیشه
■معنای دیگر تکین در تورکی؛ مثال در آی تکین
یعنی مثل ماه
...
[مشاهده متن کامل]

تکین میتواند معنی مثل و همسا داشته باشد
آقای بالایی گفتن میتواند متدارف کیمین باشد بله میتواند
کیمین پسوند شباهت هست

به احتمال زیاد دو کلمه تکین و کمین در زبان ترکی مترادف هم هستند و بمعنای مثل و مانند میباشد
در واقع هردو پسوند شباهت میباشد.
آلپ تکین و آلپ کمین یعنی مثل سردار، همانند سردار
تکینان لشکر گزینان چین
برفتند هر سوی توران زمین .
دقیقی .
همه خانان و تکینان و سوران دلیر
داشتند از سپه او و از و دست به سر.
فرخی .
پسر گلم که هیچ چیزی از ترکی و زبانش نمیدونی
قشنگ بخون شعرارو اصکل؛ )
شایدم شما نژادن بی مغزین چون ۴ تا لغت نامتونم نوشته ترک ؛ )
گلپسر که بنگ زدی
برو تاریخ چینو بخون اول بدون این از القاب ترک هاست
؛ )
کجای زبان شما هست اقا ؛ ) ) )
زبان فارسی زبان جدید شماست پسر گل زبان شما نابود شده ؛ ) )
هر چی که تو فارسی البته پارسی نداریم تو ایران
عرب و ترک و غیرست گلپسر
تکین در ترکی معنای شاهزاده هم میدهد. ( معنی اصلیش شاهزاده است. )
تکین معنای زیادی میتونه تو لغات داشته باشه
مثل و مانند ، انتها و عمق، پهلوان و قهرمان
این سومیه
اسامی آلپ تکین یا الب تکین هست و انوش تکین و سبک تکین همشون اسم شاه هستن در زمان سامانی غزنویان زیاد بوده
آلپ یا الب به معنی پهلوان و قهرمان
تکین و قلی به معنی پهلوان و قهرمان

...
[مشاهده متن کامل]

آلپ یا الب ارسلان شیر قهرمان ( شاه )
الب یا آلپ ار تونکا در ترکی و افراسیاب در فارسی

بنظرم خیلی زیبا و اصیل هست
شجاع دلیر

اسم پسر من تکین است به معنی یل و پهلوان در ترکی آذری و به معنی زیبا رو در ایران باستان
پسوند تکین در اسم هایی مانند البتکین، سبکتکین و. . . ترکی وپسوند شباهت به معنی مانند است
اسم من تکین هست و معنی واقعیش مانند امن پهلوان هست

پیشنهادمن اسم دخترانه به معنی مانندماه است
یکدانه - پهلوان
یکدانه، نادر، بی مانند
اسم من یه اسم دخترونس به معنی دانه ی انگور، تنها
تک ترین
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)

بپرس