مهوش

/mahvaS/

مترادف مهوش: زهره جبین، زیبا، ماهرخ، ماهرو، مه پیکر، مه جبین، مهرخ، مهرو، مهسا، مه سیما، مه لقا

معنی انگلیسی:
moonlike, feminine proper name, beauty

فرهنگ اسم ها

اسم: مهوش (دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: mahvaš) (فارسی: مَهوش) (انگلیسی: mahvash)
معنی: مانند ماه، زیبارو، ماهوش، ( = ماه وش )، به علاوه ( در قدیم ) ( شاعرانه ) مانند ماه و ( به مجاز ) زیبارو، بسیار زیبا
برچسب ها: اسم، اسم با م، اسم دختر، اسم فارسی، اسم تاریخی و کهن

لغت نامه دهخدا

مهوش. [ م َهَْ وَ ] ( ص مرکب ) ماه مانند. مانند ماه. ماه وش. خوب صورت مانند ماه. ( آنندراج ). بسیار زیبا :
دلم مهربان گشت بر مهربانی
کش و دلکش و مهوش و خوش زبانی.
فرخی ( دیوان چ دبیرسیاقی ص 382 ح ).
مطربان دیدم کش ، سرو بالا مهوش
چنگهاشان در کش جمله در می غرقوش.
سوزنی.
از بس ستم فراقت ای مهوش من
چشم تر من سراب شد ز آتش من.
سوزنی.
احدگویان صمدجویان همه زیر زمین رفتند
تومهرویان مهوش را در این خاک گران بینی.
خاقانی.
شیدای هر مهوش نه ام جویای هر دلکش نه ام
پروانه را آتش نه ام مرغ سلیمان نیستم.
خاقانی.
غنچه عنبریت ای مهوش
در همه حلقها طناب انداخت.
عطار.
ای خسرو مهوش بیا
ای خوشتر از صد خوش بیا.
مولوی ( دیوان کبیر ص 14 ج 1 ).
بیار ساقی مجلس بگوی مطرب مهوش
که دیر شد که قرینان ندیده اند قرین را.
سعدی.
کس از فتنه در پارس دیگر نشان
نبیند مگر قامت مهوشان.
سعدی ( بوستان ).
من آدم بهشتیم اما در این سفر
حالی اسیر عشق جوانان مهوشم.
حافظ.
می نماید عکس می در رنگ روی مهوشت
همچو برگ ارغوان بر صفحه نسرین غریب.
حافظ.
دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش
گر شرابش ز کف ساقی مهوش باشد.
حافظ.

مهوش. [ م ُ هََ وْ وَ ] ( ع ص ) لغتی است در مشوش بنا به رأی صاحب قاموس. ( یادداشت به خط مرحوم گنابادی ).

فرهنگ فارسی

ماهوش، ماه مانند، خوشگل وزیبامانندماه، ماهرو، ماهرخ
۱ - ( صفت ) مانندماه ماه وش. ۲ - بسیار زیبا: ای خسرومه وش بیا. ای خوشتر از صدخوش بیا. ( دیوان کبیر ) ۳ - ( اسم ) نامی است ازنامهای زنان .
لغتی است در مشوش بنا به رای صاحب قاموس .

فرهنگ معین

(مَ وَ ) (ص . ) زیبا، مانند ماه زیبا.

فرهنگ عمید

ماه مانند، خوشگل و زیبا مانند ماه، ماهرو، ماهرخ.

دانشنامه عمومی

مهوش (خواننده افغان). گلالی ( فریده ) معروف به مهوش از خوانندگان زن اهل افغانستان است. آهنگ های ملا محمد جان و بشنو از نی چون حکایت می کند از آهنگ های معروف او هستند. او اولین آوازخوانی است که در تلویزیون تازه تأسیس کابل که زیر نظر میرویس داوود، پسر سردار محمد داوود در مراحل اولیهٔ پخش قرار داشت، در آغاز ۱۳۵۷ خورشیدی به آوازخوانی پرداخت. مهوش تنها زنی در عرصه هنری افغانستان است که به لقب استادی دست یافته است. [ ۱]
او با انسامبل کابل در کشورهای مختلف برنامه داشته و آلبوم «رادیو کابل» را در سال ۲۰۰۳ میلادی با آن ثبت نموده است. او در همین سال از سوی بی بی سی جایزهٔ «وُرلد موزیک» را در بخش آسیا - پاسیفیک با آهنگ «للوللو» از وحید قاسمی و شعر علی شاه احمدی عباب دریافت کرد. [ ۲] استاد مهوش در سال ۲۰۰۷ میلادی، سال جهانی مولانا به عنوان اولین آوازخوان افغان در مقر سازمان ملل متحد برنامه اجرا کرد. [ ۱]
مهوش در سال ۱۳۲۶ خورشیدی در کابل زاده شد. مادر او بی بی هاجره از اسحاق زی های قندهار و معلم زبان دری و قرآن بود. پدر مهوش، محمد ایوب نام داشت که از مردم کشمیر بود و به کابل آمده و در آنجا زبان دری و پشتو را آموخته و به بازرگان برنج بود. [ ۳]
مهوش در لیسهٔ ( دبستان ) زرغونه و سپس لیسهٔ رابعهٔ بلخی درس خواند. سیزده ساله بود که در کنسرت های مکتب در روزهای جشن معلم به آوازخوانی پرداخت. او بعداً در وزارت فوائد عامه ( وزارت راه ) و پس از آن به عنوان تایپست در وزارت معادن و صنایع کار کرد. از وزارت معادن و صنایع به دلیل این که «همیشه زمزمه می کند و مانع کار کردن دیگران می شود» اخراج شد. [ ۳]
در هجده سالگی با جوانی به نام فاروق نقشبندی ازدواج کرد. آن ها پس از شش ماه نامزدی در سال ۱۳۴۴ خورشیدی با هم عروسی کردند. مهوش پس از ازدواج در وزارت مالیه ( دارایی ) و پس از آن به عنوان تایپیست در ریاست کلتور ( اداره فرهنگ ) کار کرد و بعد از آن که ریاست کلتور منحل شد، به رادیو افغانستان آمده و تایپست مدیریت موسیقی آنجا شد. [ ۳]
به هنگام کار در اداره فرهنگ، حفیظ الله خیال، معاون ریاست کلتور، که آواز خواندن او را در سر کار شنیده بود با گرفتن اجازه از شوهر گلالی او را به خوانندگی تشویق کرد. حفیظ الله خیال شعر «روزگاری شد که گرد ما هوا نگرفته است» را برای گلالی ساخت و نام هنری مهوش را برایش انتخاب کرد. در عقرب ۱۳۴۶ خورشیدی، مهوش با پخش این آهنگ از رادیو، گام در راه هنر موسیقی نهاد. [ ۳]
عکس مهوش (خواننده افغان)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

کم یاب
مهوش اسمی اصیل ایرانی است و همچنین زیبا
بانوان مشهور با این نام مثل مهوش صبرکن و مهوش وقاری
مَهوَش ( تولد: سال؟ بروجرد - مرگ: ۱۳۳۹ تهران ) یکی از خوانندگان زن ایرانی در سبک موسیقی عامیانه در اوائل سده ۱۴ خورشیدی بود. این خواننده از خوانندگان لاله زاری بشمار می آمد و از چهره های کاباره ای تهران بود. مهوش در آغاز در نیمه کاباره ها برنامه داشت ولی بعدها در نخستین کاباره تهران یعنی کافه جمشید به روی صحنه رفت.
...
[مشاهده متن کامل]

نمایش های او بر روی صحنه شمار زیادی از افراد معروف به اوباش را به خود می کشید که باعث جنگ و جدال میان این افراد نیز بود. از جمله، بزرگ ترین دعوا در کافه جمشید میان گروهی به نام هفت کچلان با دیگر اوباش، بر سر مهوش، اتفاق افتاد. مهوش در چند فیلم سینمایی نیز بازی کرد. برخی از گارگردانان سینمای آن روز ایران برای تضمین موفقیت فیلم های خود حتماً صحنه ای از رقص و آواز مهوش را در فیلم خود می گنجاندند. بسیاری از ترانه های مهوش تا مدت ها سر زبان مردم ایران بود و هنوز نیز گاه اشاراتی به آن ها می شنوید که کسی نمی داند این اشاره به چیست. مانند ترانه "مادر شوهر، دشمنته" یا "این دست کجه؟ کی میگه کجه" یا وقتی که از هند اومدم، اینقده بودم و اینقده شدم" یا " غلطه، آی غلطه، غلط غلوط و غلطه".
محتویات [نمایش]
زندگینامه [ویرایش]
مهوش در اوائل سده ۱۴ خورشیدی در بروجرد به دنیا آمد. کودکی را در همین شهر گذراند اما در نوجوانی با خانواده به تهران رفت. وی در تهران به یکی از گروه های موسیقی شاد و محفلی پیوست که به اجرای موسیقی زنده در مجالس عروسی و کافه ها می پرداخت. مهوش بعدها با یکی از اعضای همین گروه به نام حسن زاده ازدواج کرد. حسن زاده نوازنده ویولون بود و بعدها مهوش را در کافه های مختلف همراهی می کرد. صدای خوش و رقص هنرمندانه مهوش باعث شد تا پای وی به کاباره های معروف تهران باز شود. مهوش بعدها به هنرپیشگی در فیلمهای آن زمان ( فیلمفارسی ) نیز پرداخت که برای وی شهرتی در سطح کشور به دست آورد . ∗.
مهوش در یک حادثه رانندگی کشته شد و این خبر رکورد جدیدی از فروش روزنامه در ایران آن زمان را بجای گذاشت. در مراسم تشییع جنازه مهوش عده قابل توجهی از دوستدارانش شرکت داشتند.
پس از درگذشت مهوش، معلوم گشت که وی بخش اعظم درآمد خود را صرف نیکوکاری می کرده و هزینه ده ها کودک یتیم را تقبل کرده بوده. ∗
فیلم شناسی [ویرایش]
بازیگری [ویرایش]
۱ - دختری از اصفهان ( ۱۳۳۹ )
۲ - از پاریس برگشته ( ۱۳۳۸ )
۳ - دو عروس برای سه برادر ( ۱۳۳۸ )
۴ - یکی بود یکی نبود ( ۱۳۳۸ )
۵ - شاباجی خانم ( ۱۳۳۷ )
۶ - برهنه خوشحال ( ۱۳۳۶ )
۷ - نردبان ترقی ( ۱۳۳۶ )
۸ - لیلی و مجنون ( ۱۳۳۵ )
آواز [ویرایش]
۱ - گل گمشده ( ۱۳۴۱ )
۲ - یکی بود یکی نبود ( ۱۳۳۸ )
رقص [ویرایش]
۱ - گل گمشده ( ۱۳۴۱ )
منابع [ویرایش]
بخشی از اطلاعات بر پایه نوشتاری در پیک هفته
فیلم شناسی از سوره سینما
پانویس ها [ویرایش]
^ وب گاه بروجرد
^ ایران بحث
پیوند به بیرون [ویرایش]
شنیدن نمونه ای از آوازهای مهوش
رده های صفحه: درگذشتگان در حادثه رانندگی اهل ایراندرگذشتگان ۱۳۳۹اهالی بروجردخوانندگان موسیقی مردمی اهل ایرانخوانندگان زن اهل ایرا

بپرس