critical angle

/ˈkrɪtɪkəlˈæŋɡəl//ˈkrɪtɪkəlˈæŋɡəl/

زاویه ی حد، گوشه ی سرگشتی، زاویه ی بحرانی

جمله های نمونه

1. So it's past the critical angle; the angle is smaller.
[ترجمه گوگل]بنابراین از زاویه بحرانی گذشته است زاویه کوچکتر است
[ترجمه ترگمان]پس از زاویه انتقادی گذشت؛ زاویه کوچک تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The experiment came into use single light path critical angle method, output signals were detected by four-quadrant receiver, micro-displacement drive element were piezoelectric ceramics.
[ترجمه گوگل]این آزمایش از روش زاویه بحرانی تک مسیر نور استفاده شد، سیگنال های خروجی توسط گیرنده چهار ربعی شناسایی شدند، عنصر محرک میکرو جابجایی سرامیک پیزوالکتریک بود
[ترجمه ترگمان]این آزمایش برای استفاده از روش زاویه نور تک نور مورد استفاده قرار گرفت، سیگنال های خروجی توسط گیرنده چهار ربعی تشخیص داده شدند، و عامل محرک جابجایی - جابجایی، سرامیک های پیزوالکتریک بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In addition, critical angle method is introduced for automatic focusing.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، روش زاویه بحرانی برای فوکوس خودکار معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]به علاوه، روش زاویه بحرانی برای تمرکز خودکار معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. At all angles less than the critical angle, both reflection and refraction occur.
[ترجمه گوگل]در تمام زوایای کمتر از زاویه بحرانی، هم بازتاب و هم شکست رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]در هر زاویه ای کم تر از زاویه بحرانی، هر دو بازتاب و انکسار رخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The theoretical formula for calculating critical angle of cutting loess slope is derived based on Gradient current theory.
[ترجمه گوگل]فرمول نظری برای محاسبه زاویه بحرانی شیب لس برش بر اساس تئوری جریان گرادیان به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]فرمول نظری برای محاسبه زاویه بحرانی برش لس ها براساس تئوری جریان گرادیان به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In dynamic analysis of complicated structure, critical angle of seismic wave is corresponding to critical response of structure.
[ترجمه گوگل]در تحلیل دینامیکی سازه های پیچیده، زاویه بحرانی موج لرزه ای با پاسخ بحرانی سازه مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]در تحلیل دینامیکی سازه پیچیده، زاویه بحرانی موج لرزه ای با پاسخ بحرانی سازه مطابقت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Reflection, refraction, Snell's law, critical angle, Brewster's angle, reflection and transmission coeffs.
[ترجمه گوگل]بازتاب، شکست، قانون اسنل، زاویه بحرانی، زاویه بروستر، بازتاب و ضرایب انتقال
[ترجمه ترگمان]بازتاب، انکسار، قانون Snell، زاویه بحرانی، زاویه Brewster، بازتاب و coeffs انتقال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Influence of guide position, length, cross section and critical angle multiplier on neutron intensity, divergence, spectrum and uniformity at the exit of guide was investigated.
[ترجمه گوگل]تاثیر موقعیت راهنما، طول، مقطع و ضرب کننده زاویه بحرانی بر شدت نوترون، واگرایی، طیف و یکنواختی در خروجی راهنما بررسی شد
[ترجمه ترگمان]تاثیر موقعیت راهنما، طول، مقطع عرضی و multiplier زاویه بحرانی در شدت نوترون، واگرایی، طیف و یکنواختی در خروجی راهنما مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At all angles than the critical angle, Both reflection and refraction occur.
[ترجمه گوگل]در تمام زوایای نسبت به زاویه بحرانی، هم بازتاب و هم شکست رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]در تمامی زاویه ها از زاویه بحرانی، هر دو بازتاب و انکسار رخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Geometric critical angle : refraction angle of axis of refracted sound beam being tangent to the internal wall at detection of cylindrical work pieces.
[ترجمه گوگل]زاویه بحرانی هندسی: زاویه انکسار محور پرتو صوت شکسته شده مماس بر دیوار داخلی در تشخیص قطعات کار استوانه ای
[ترجمه ترگمان]زاویه بحرانی هندسی: انکسار نور محور پرتو صوتی تانژانت برای دیواره داخلی در تشخیص قطعات کاری استوانه ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. but remember, we set it at the critical angle, so that cotangent alpha is 2 mu.
[ترجمه گوگل]اما به یاد داشته باشید، ما آن را در زاویه بحرانی تنظیم می کنیم، به طوری که آلفای کوتانژانت 2 مو باشد
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We will do that later until it starts to slip and then at that critical angle that it starts to slip you have a value for mu of s for the static friction coefficient.
[ترجمه گوگل]ما این کار را بعداً انجام خواهیم داد تا زمانی که شروع به لغزش کند و سپس در آن زاویه بحرانی که شروع به لغزش کند، مقدار mu از s برای ضریب اصطکاک استاتیکی دارید
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A non-scanning, non-interferometric, three-dimensional (3D) optical profilometer based on geometric optics, critical angle principle, and the use of a charge-coupled device (CCD) camera is presented.
[ترجمه گوگل]یک پروفیلومتر نوری سه بعدی (سه بعدی) بدون اسکن، بدون تداخل، بر اساس اپتیک هندسی، اصل زاویه بحرانی و استفاده از یک دوربین دستگاه شارژ (CCD) ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]یک - نوری سه بعدی (سه بعدی)براساس نور هندسی، اصل زاویه بحرانی، و استفاده از یک دوربین کوپل شده شارژ (CCD)ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] زاویه حد
[برق و الکترونیک] زاویه بحرانی 1. کوچک ترین زاویه نسبت به خط قائم که در آن موج رادیو یی توسط یون سپهر بازتاب می شود . در زوایای کوچک تر از آن امواج رادیو یی از یون سپهر عبور می کنند و به طرفل زمین بازتاب نخواهند شد . 2 کوچکترین زاویه نسبت به خط عمود یک تار نوری که به آزادی آن نور برخوردی به هسته ی تار در امتدار آن انتشار خواهد یافت . در زوایای کوچک تر از آن، نور توسط پوشش جانبی تار جذب شده و به طرف رسانای تار بر نمی گردد . - زاویه بحرانی
[زمین شناسی] زاویه بحرانی حداقل زاویه تابش که در آن انعکاس کامل وجود دارد وقتی که یک موج نوری، صوتی یا الکترومغناطیسی از یک محیط به محیط دیگر که کمتر منکسر کننده است وارد می شود، تولید می شود.
[معدن] زوایه حد (ژئوفیزیک)

انگلیسی به انگلیسی

• least angle of incidence for total reflection (optics)

پیشنهاد کاربران

critical angle ( فیزیک )
واژه مصوب: زاویة حد
تعریف: بیشترین زاویة تابش که در آن تابش الکترومغناطیسی از مرز میان محیط های غلیظ و رقیق به محیط غلیظ بازتابیده می شود

بپرس