seal of approval


(در مورد کالا) مهر تضمین، مهر تایید

جمله های نمونه

1. Her report was given the seal of approval by senior management.
[ترجمه گوگل]گزارش او توسط مدیریت ارشد مهر تأیید شد
[ترجمه ترگمان]گزارش او مهر تایید توسط مدیریت ارشد به او داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A number of employers have already given their seal of approval to the scheme.
[ترجمه گوگل]تعدادی از کارفرمایان قبلاً مهر تأیید خود را به این طرح داده اند
[ترجمه ترگمان]تعدادی از کارفرمایان پیش از این مهر و تایید خود را به این طرح اعلام کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The scheme has the chairman's seal of approval.
[ترجمه گوگل]این طرح دارای مهر تایید رئیس است
[ترجمه ترگمان]این طرح مهر تاییدی بر این طرح دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The deal needs the government's seal of approval.
[ترجمه گوگل]این معامله به مهر تایید دولت نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]این قرارداد نیازمند مهر دولت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The project has been given the government's seal of approval .
[ترجمه گوگل]این پروژه دارای مهر تایید دولت شده است
[ترجمه ترگمان]این پروژه مهر تایید دولت را به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Senior management have given their seal of approval to the plans.
[ترجمه گوگل]مدیریت ارشد مهر تایید خود را به این طرح ها داده اند
[ترجمه ترگمان]مدیریت ارشد موافقت خود را با این طرح ها اعلام کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The IMF has given its seal of approval to the government's economic strategy.
[ترجمه گوگل]صندوق بین المللی پول مهر تایید خود را بر استراتژی اقتصادی دولت داده است
[ترجمه ترگمان]صندوق بین المللی پول مهر تایید خود را به استراتژی اقتصادی دولت داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Government has given the proposal its seal of approval.
[ترجمه گوگل]دولت این پیشنهاد را مهر تایید خود داده است
[ترجمه ترگمان]دولت پیشنهاد مجوز خود را به این پیشنهاد داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The government has given its seal of approval to the project.
[ترجمه گوگل]دولت مهر تایید خود را به این پروژه داده است
[ترجمه ترگمان]دولت مهر تایید خود را به این پروژه داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even Joaquin Balaguer has given it his seal of approval.
[ترجمه گوگل]حتی خواکین بالاگوئر نیز مهر تایید خود را به آن داده است
[ترجمه ترگمان]حتی Joaquin Balaguer نیز مهر تایید به آن زده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. SoundScan has proved a seal of approval for several musical realms.
[ترجمه گوگل]SoundScan مهر تاییدی برای چندین حوزه موسیقی ثابت کرده است
[ترجمه ترگمان]SoundScan مهر تایید برای چندین حوزه موسیقی را به اثبات رسانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His name served as a seal of approval that a deal would go ahead and that it would be profitable.
[ترجمه گوگل]نام او به مثابه مهر تاییدی بود که معامله ای انجام خواهد شد و سودآور خواهد بود
[ترجمه ترگمان]نام او مهر تاییدی بر این موضوع بود که معامله پیش خواهد رفت و سود آور خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Good Housekeeping magazine seal of approval that makes it easier for countries to borrow and do business abroad.
[ترجمه گوگل]مهر تأیید مجله Good Housekeeping که قرض گرفتن و تجارت در خارج را برای کشورها آسان تر می کند
[ترجمه ترگمان]در مجله Housekeeping مهر تایید که برای کشورها وام گرفتن و انجام کسب وکار در خارج از کشور را آسان تر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The project has received the city council's seal of approval.
[ترجمه گوگل]این پروژه مهر تایید شورای شهر را دریافت کرده است
[ترجمه ترگمان]این پروژه مهر تایید شورای شهر را دریافت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• formal signature, permission, authorization

پیشنهاد کاربران

بپرس