lay claim to


مدعی شدن، خواستار شدن، از آن خود دانستن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to declare one's right to or ownership of.
مشابه: demand

جمله های نمونه

1. The town can lay claim to having the oldest theatre in Britain.
[ترجمه گوگل]این شهر می تواند ادعای داشتن قدیمی ترین تئاتر در بریتانیا را داشته باشد
[ترجمه ترگمان]شهر می تواند ادعا کند که قدیمی ترین تئاتر در بریتانیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Philip feared Edward would lay claim to the Scottish crown.
[ترجمه گوگل]فیلیپ می ترسید که ادوارد ادعای تاج و تخت اسکاتلند را داشته باشد
[ترجمه ترگمان]فیلیپ می ترسید که ادوارد تاج اسکاتلندی را بر سر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Five Asian countries lay claim to the islands.
[ترجمه گوگل]پنج کشور آسیایی ادعای مالکیت این جزایر را دارند
[ترجمه ترگمان]پنج کشور آسیایی در این جزایر ادعا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They seem to lay claim to being purely of the mind's eye, a manifestation of pure objectivity.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد آنها ادعا می کنند که صرفاً از چشم ذهن هستند، که مظهر عینیت محض است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که آن ها ادعا می کنند که صرفا از چشم ذهن هستند، نشانه of از objectivity
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dole himself did not expect to lay claim to the title of presumptive nominee until after the March 26 primary in California.
[ترجمه گوگل]خود دول انتظار نداشت تا پس از انتخابات مقدماتی 26 مارس در کالیفرنیا ادعای عنوان نامزد احتمالی را داشته باشد
[ترجمه ترگمان]خود دول انتظار نداشت که تا پس از انتخابات اولیه روز ۲۶ مارس در کالیفرنیا، ادعا کند که ادعا نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Both Britain and Argentina lay claim to the Falkland Islands.
[ترجمه گوگل]هم بریتانیا و هم آرژانتین ادعای مالکیت جزایر فالکلند را دارند
[ترجمه ترگمان]هر دو کشور بریتانیا و آرژانتین مدعی جزایر فالکلند هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I'd guess it also can lay claim to the oldest leader of a still-functioning organisation today.
[ترجمه گوگل]من حدس می‌زنم که می‌تواند ادعای قدیمی‌ترین رهبر یک سازمانی باشد که هنوز در حال کار است
[ترجمه ترگمان]من همچنین می توانم ادعا کنم که می تواند ادعا کند که بزرگ ترین رهبر یک سازمان هنوز هم در حال فعالیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Both Serbs and Croats lay claim to the same land.
[ترجمه گوگل]صرب ها و کروات ها هر دو ادعای یک سرزمین را دارند
[ترجمه ترگمان]هم صرب ها و هم کروات ها اجازه چنین زمینی را داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This latter idea could lay claim to a basis in ideas of collegiality - but only of a limited nature.
[ترجمه گوگل]این ایده اخیر می‌تواند ادعای پایه‌ای در ایده‌های دانشگاهی داشته باشد - اما فقط ماهیتی محدود
[ترجمه ترگمان]این ایده دوم می تواند مبنای ایده های of - اما فقط یک ماهیت محدود باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Yet who else can lay claim to winning four gold medals at four successive Olympic Games?
[ترجمه گوگل]با این حال چه کسی می تواند مدعی کسب چهار مدال طلا در چهار بازی متوالی المپیک باشد؟
[ترجمه ترگمان]با این وجود، چه کسی می تواند ادعا کند که چهار مدال طلا را در چهار دوره متوالی المپیک کسب کرده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Denmark says it's planning to lay claim to a large area of the Arctic seabed including the North Pole, a region thought to be rich in oil and gas.
[ترجمه گوگل]دانمارک می‌گوید در حال برنامه‌ریزی برای ادعای مالکیت منطقه وسیعی از بستر قطب شمال از جمله قطب شمال است، منطقه‌ای که گمان می‌رود سرشار از نفت و گاز است
[ترجمه ترگمان]دانمارک می گوید که این کشور قصد دارد ادعا کند که یک منطقه بزرگ از بس تر دریا، از جمله قطب شمال، منطقه ای است که گمان می رود غنی از نفت و گاز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. No nation can lay claim to having the best - educated population.
[ترجمه گوگل]هیچ ملتی نمی تواند ادعا کند که بهترین جمعیت تحصیل کرده را دارد
[ترجمه ترگمان]هیچ کشوری نمی تواند ادعا کند که بیش ترین جمعیت تحصیل کرده را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I don't profess to be profound; but I lay claim to common sense.
[ترجمه گوگل]من ادعا نمی کنم که عمیق هستم اما من ادعای عقل سلیم دارم
[ترجمه ترگمان]من ادعا نمی کنم عمیق باشد، اما من ادعا می کنم که عقل سلیم دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You don't want you freelancers to lay claim to your rights, do you ?
[ترجمه گوگل]شما نمی خواهید که شما فریلنسرها ادعای حقوق خود را داشته باشند، اینطور نیست؟
[ترجمه ترگمان]تو که نمی خوای به حق خودت ادعا کنی، مگه نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Taxonomy can lay claim to being the oldest, the most basic and the most all-embracing of the biological sciences.
[ترجمه گوگل]تاکسونومی می تواند ادعا کند که قدیمی ترین، اساسی ترین و فراگیرترین علوم زیستی است
[ترجمه ترگمان]طبقه بندی می تواند ادعا کند که قدیمی ترین و the و the علوم زیستی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• claim entitlement to, assert the right to

پیشنهاد کاربران

طرح ادعا
مدعی شدن که
ادعا کردن که
Philip feared Edward would lay claim to the Scottish crown.
فیلیپ می ترسید که ادوارد ادعای تاج و تخت اسکاتلند را داشته باشد.
ادعا کنی که یه چی مال توعه

بپرس