round to


(کشتیرانی) سینه ی کشتی را به سوی جریان باد چرخاندن

جمله های نمونه

1. All things will come round to him who will but wait.
[ترجمه گوگل]همه چیز به سراغ کسی خواهد آمد که جز صبر کند
[ترجمه ترگمان]همه چیز به او خواهد پیوست که صبر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Looking round to make sure he was unobserved, he slipped through the door.
[ترجمه گوگل]به اطراف نگاه کرد تا مطمئن شود که او دیده نشده است، از در لغزید
[ترجمه ترگمان]به اطراف نگاه کرد تا مطمئن شود کسی او را نمی بیند از در وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Bring the new members round to the meeting tonight.
[ترجمه گوگل]اعضای جدید را به جلسه امشب بیاورید
[ترجمه ترگمان]اعضای جدید رو به جلسه بفرست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Webb turned off the main road and drove round to the car park.
[ترجمه گوگل]وب از جاده اصلی خارج شد و به سمت پارکینگ حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]وب راه اصلی را برگرداند و به طرف پارک ماشین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He whirled round to see what was happening.
[ترجمه گوگل]چرخید تا ببیند چه خبر است
[ترجمه ترگمان]او چرخید تا ببیند چه اتفاقی دارد می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. So many people have rallied round to help the family.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم برای کمک به خانواده گرد هم آمده اند
[ترجمه ترگمان]بنابراین بسیاری از مردم دور هم جمع شده اند تا به خانواده کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Have him bring a car round to the reception.
[ترجمه گوگل]از او بخواهید یک ماشین به پذیرایی بیاورد
[ترجمه ترگمان] بهش بگو یه ماشین به مهمونی بیاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The wind has come round to the north.
[ترجمه گوگل]باد به سمت شمال آمده است
[ترجمه ترگمان]باد به سمت شمال می وزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He glanced round to make sure that the audience were ready to hear his speech.
[ترجمه گوگل]نگاهی به دور انداخت تا مطمئن شود که حاضران برای شنیدن سخنرانی او آماده هستند
[ترجمه ترگمان]به اطراف نگریست تا مطمئن شود که تماشاچیان آماده شنیدن گفتار او هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Come round to my place this evening.
[ترجمه گوگل]امروز عصر به محل من بیا
[ترجمه ترگمان]امروز عصر به خانه من بیایید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Anna swivelled round to face him.
[ترجمه گوگل]آنا به سمت او چرخید
[ترجمه ترگمان]آنا به سوی او چرخید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is a good thing to ring round to find the best price.
[ترجمه گوگل]خوب است که برای یافتن بهترین قیمت زنگ بزنید
[ترجمه ترگمان]خوب است که حلقه را حلقه کنیم تا بهترین قیمت را پیدا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I can whip round to your place after work and collect the papers that I need for tomorrow.
[ترجمه گوگل]من می توانم بعد از کار به محل شما شلاق بزنم و کاغذهایی را که برای فردا نیاز دارم جمع آوری کنم
[ترجمه ترگمان]من می توانم بعد از کار به جای شما برگردم و اوراق را که برای فردا لازم است جمع کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I'm just going round to Martha's for half an hour.
[ترجمه گوگل]من فقط نیم ساعت دارم میرم مارتا
[ترجمه ترگمان]من فقط تا نیم ساعت دیگه میرم تا \"مارتا\" رو ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس