tinfoil

/ˈtɪnfoɪl//ˈtɪnfoɪl/

معنی: حلبی، ورقه نازک قلعی، ورق قلع، ورق حلب
معانی دیگر: (برای عایق سازی و غیره) ورقه ی قلع (یا آمیزه ی قلع دار)، ورقه قلع، پوشش یا لفاف قلع

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: tin, aluminum, or a tin alloy rolled out in a thin, flexible sheet and used as wrapping or lining, as for food and food containers.

جمله های نمونه

1. Cover with tinfoil and bake for 20 minutes.
[ترجمه گوگل]با فویل بپوشانید و به مدت 20 دقیقه بپزید
[ترجمه ترگمان]با tinfoil بپوشانید و برای مدت ۲۰ دقیقه بپزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There are no pieces of tinfoil or wraps of cling-film here.
[ترجمه گوگل]در اینجا هیچ تکه ای از فویل یا روکش فیلم چسبنده وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]در اینجا هیچ pieces یا پوششی از cling وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Tinfoil Barbs would be perfectly reasonable.
[ترجمه گوگل]فویل باربز کاملا منطقی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]tinfoil barbs کاملا معقول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Soft-boiled eggs wrapped in tinfoil; vinigret, the Russian beet salad, overflowing a reused container of sour cream; cold chicken served between crisp white furrows of a bulka.
[ترجمه گوگل]تخم مرغ آب پز نرم پیچیده شده در فویل؛ وینیگرت، سالاد چغندر روسی، پر از یک ظرف دوباره استفاده شده از خامه ترش مرغ سرد بین شیارهای سفید ترد یک فله سرو می شود
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ آب پز شده در tinfoil؛ vinigret، سالاد چغندر روسی، جعبه reused of را پر کرده بود؛ مرغ سرد بین شیارهای سفید crisp یک bulka سرو کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Drop by rounded tablespoon onto tinfoil. Bake for 9 to 11 minutes or until golden brown.
[ترجمه گوگل]قاشق غذاخوری گرد را روی فویل بریزید به مدت 9 تا 11 دقیقه یا تا زمانی که قهوه ای طلایی شود بپزید
[ترجمه ترگمان]یک قاشق سوپ خوری گرد بر روی tinfoil بریزید تا ۹ تا ۱۱ دقیقه در فر باشد تا قهوه ای طلایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. BBQ stove is hard The tinfoil wrapped corns areup by ash.
[ترجمه گوگل]اجاق باربیکیو سخت است ذرت های پیچیده شده با فویل توسط خاکستر جمع می شوند
[ترجمه ترگمان]اجاق گاز باربی سفت و سخت است و tinfoil ذرت ها را با خاکستر پوشانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Absolute measurements of BRDF on tinfoil and ceramic tile are performed and the test materials present apparent specular reflection characteristics.
[ترجمه گوگل]اندازه‌گیری‌های مطلق BRDF روی فویل و کاشی سرامیکی انجام می‌شود و مواد آزمایشی ویژگی‌های بازتابی ظاهری را نشان می‌دهند
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری های مطلق of بر روی کاشی و کاشی سرامیک انجام شده است و مواد آزمایشی ویژگی های انعکاس را در آینه مشخص نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You can wrap it up in tinfoil.
[ترجمه گوگل]می توانید آن را در فویل بپیچید
[ترجمه ترگمان] میتونی اون رو با قلع بسته بندی کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. C-ration cans and crinkled tinfoil from cigarette packages made do for ornaments.
[ترجمه گوگل]قوطی های جیره C و فویل چروک شده از بسته های سیگار که برای زیور آلات ساخته شده اند
[ترجمه ترگمان]قوطی های جیره غذایی و قوطی حلبی از بسته های سیگار برای زیور آلات و زیور آلات و زیور آلات و زیور آلات و زیور آلات و زیور آلات و زیور آلات و زیور آلات و زیور آلات و زیور آلات و زیور آلات و زیور آلات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It sounds like ravings of hobo in a tinfoil hat. Seriously, I think you might be mentally unstable.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسد که در کلاه فویل هجوم می‌آورد جدی، من فکر می کنم شما ممکن است از نظر روانی ناپایدار باشید
[ترجمه ترگمان]به نظر میرسه که ravings یه فروشنده دوره گرد با کلاه آلومینیومی - ه جدی میگم، فکر کنم تو از نظر روحی ناپایدار باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Even so, the Graphophone mouthpiece was not much more sensitive than that of the tinfoil phonograph.
[ترجمه گوگل]با این حال، دهانی Graphophone خیلی حساس تر از گرامافون فویل نبود
[ترجمه ترگمان]با این وجود، دهانه دهان باز هم از آن گرامافون حلبی sensitive نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A length of yarn to cut into four equal pieces, and besides that, some white silk thread and tinfoil.
[ترجمه گوگل]طول نخ را به چهار قسمت مساوی برش دهید و علاوه بر آن مقداری نخ ابریشم سفید و فویل
[ترجمه ترگمان]یک رشته نخ برای بریدن چهار قطعه مساوی و غیر از آن، یک نخ ابریشم سفید و حلبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In toilet waterproof plasterboard as string of 1 top superstratum is added lie between steam layer and tinfoil paper paper, avoid condenser water to destroy plasterboard condole top.
[ترجمه گوگل]در تخته گچ ضد آب توالت به عنوان رشته ای از 1 لایه فوقانی اضافه شده است که بین لایه بخار و کاغذ فویل قرار دارد، از آب کندانسور برای از بین بردن قسمت بالای کنسول گچ پره خودداری کنید
[ترجمه ترگمان]در توالت ضد آب شویی به عنوان رشته ای از ۱ superstratum فوقانی که بین لایه بخار و کاغذ کاغذ tinfoil قرار دارد، از آب متراکم جلوگیری می کند تا plasterboard condole را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Your ideas, on the other hand, sound like the ravings of a hobo in a tinfoil hat.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، ایده‌های شما شبیه به هیاهوی یک دوره گردی در کلاه فویل است
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگه ایده های تو مثل ravings یه دوره گرد با کلاه آلومینیومی - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Milk bottle tops are made of tin foil.
[ترجمه گوگل]رویه بطری شیر از فویل قلع ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]شیره ای بطری شیر از فویل حلبی ساخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. They put on tin foil hats and spoke an incomprehensible vernacular.
[ترجمه گوگل]کلاه های فویل حلبی بر سر می گذاشتند و به زبان عامیانه نامفهومی صحبت می کردند
[ترجمه ترگمان]کلاه های حلبی سر گذاشته بودند و به زبان مادری نامفهوم حرف می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. DIY Paradise - Cotton, salt, cooked sugar, tin foil, feathers and canvas.
[ترجمه گوگل]DIY Paradise - پنبه، نمک، شکر پخته شده، فویل قلع، پر و بوم
[ترجمه ترگمان]بهشت - کتان، نمک، شکر پخته شده، فویل قلع، پر و بوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. You save grocery bags, tin foil, and tin containers.
[ترجمه گوگل]کیسه های مواد غذایی، فویل حلبی و ظروف حلبی را ذخیره می کنید
[ترجمه ترگمان]شما کیسه های مواد غذایی، فویل حلبی و ظروف حلبی را ذخیره می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Don't buy plastic wrap, tin foil, sandwich bags, etc.
[ترجمه گوگل]از خرید نایلون، فویل قلع، کیسه ساندویچ و غیره خودداری کنید
[ترجمه ترگمان]پوشش پلاستیکی، فویل پلاستیکی، کیسه های ساندویچ و غیره بخرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. You scery bags tin foil, and tin containers.
[ترجمه گوگل]شما کیسه های قلع و قمع فویل قلع، و ظروف حلبی
[ترجمه ترگمان]تو کیسه زباله دونی جعبه حلبی و جعبه حلبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. He lost three stones in weight and had to be wrapped in tin foil in hospital because of heat loss.
[ترجمه گوگل]او سه سنگ وزن کم کرد و به دلیل از دست دادن گرما مجبور شد در بیمارستان در فویل قلع پیچیده شود
[ترجمه ترگمان]او سه سنگ را در وزن از دست داد و مجبور شد در یک فویل اهنی در بیمارستان به خاطر فقدان گرما قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. They carry with them covered dishes, salad bowls, and platters covered with tin foil.
[ترجمه گوگل]آنها ظروف سرپوشیده، کاسه های سالاد و بشقاب های پوشیده شده با فویل حلبی را با خود حمل می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها با آن ها غذا می دهند، ظرف سالاد، کاسه سالاد و ظرف های اهنی که پر از ورقه حلبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Pour water into flour and stir well . Line a steamer with the tin foil and grease.
[ترجمه گوگل]آب را داخل آرد بریزید و خوب هم بزنید یک بخارپز را با فویل حلبی بپوشانید و چرب کنید
[ترجمه ترگمان]آب را به آرد بریزید و خوب هم بزنید یک کشتی بخاری با فویل آهنی و گریس را خط بکشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. This is a shop that sells materials such as aluminium foil, and tin foil.
[ترجمه گوگل]این مغازه ای است که موادی مانند فویل آلومینیوم و فویل قلع را می فروشد
[ترجمه ترگمان]این یک فروشگاه است که موادی مانند فویل آلومینیوم و فویل پلاستیکی می فروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. All I got in here, a sort of five acres of tin foil.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که وارد شدم، یک جور پنج جریب فویل قلع بود
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که من اینجا دارم یه جور ۵ هکتار زمین حلبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حلبی (اسم)
tin, can, tinfoil

ورقه نازک قلعی (اسم)
tinfoil

ورق قلع (اسم)
tinfoil

ورق حلب (اسم)
tinfoil

انگلیسی به انگلیسی

• made of tinfoil
tinfoil consists of shiny metal in the form of a thin sheet which is used for wrapping food in.
strong paper made of aluminum with a silver color used in the kitchen

پیشنهاد کاربران

بپرس