celestial equator

/səˈlestʃəlɪˈkweɪtər//sɪˈlestɪəlɪˈkweɪtə/

استوای سماوی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a great circle, corresponding to the earth's equator, on the celestial sphere.

جمله های نمونه

1. Celestial equator is not the same circle as degrees ecliptic and not.
[ترجمه گوگل]استوای سماوی همان دایره با درجه دایره البروج نیست و نیست
[ترجمه ترگمان]خط استوا آسمان همان دایره ای است که به درجه سانتیگراد می رسد و نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Explanation: Today, the Sun crosses the celestial equator heading north at 0548 UT.
[ترجمه گوگل]توضيح: امروز خورشيد از استواي سماوي مي گذرد و در 0548 UT به سمت شمال مي رود
[ترجمه ترگمان]توضیح: امروز، خورشید از خط استوا در سمت شمال در ۰۵۴۸ UT عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Explanation: Today, the Sun crosses the celestial equator heading north at UT.
[ترجمه گوگل]توضیح: امروز خورشید از استوای سماوی می گذرد و به سمت شمال در UT حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]توضیح: امروز خورشید از خط استوا در سمت شمال به سمت شمال عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As the planets rise and fall on the celestial equator, Declination becomes another factor of planetary karma that we need to consider.
[ترجمه گوگل]با بالا و پایین رفتن سیارات در استوای آسمانی، انحطاط عامل دیگری از کارما سیاره ای می شود که باید در نظر بگیریم
[ترجمه ترگمان]وقتی سیارات بالا و پایین می روند و در خط استوا قرار می گیرند، declination عامل دیگری از کارمای سیاره ای می شود که ما باید در نظر بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As the Sun crosses the celestial equator heading south, spring begins in the southern hemisphere and autumn in the north.
[ترجمه گوگل]با عبور خورشید از استوای آسمانی به سمت جنوب، بهار در نیمکره جنوبی و پاییز در شمال آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که خورشید از خط استوا در جنوب عبور می کند، بهار در نیم کره جنوبی و پاییز در شمال آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In other words, the annual moment when the sun crosses the celestial equator and steers away from winter.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر لحظه سالانه ای است که خورشید از استوای آسمانی عبور می کند و از زمستان دور می شود
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، لحظه ای که خورشید از خط استوا آسمان می گذرد و از زمستان دور می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At the other end of the constellation is Beta, near Rigel and only 5 degrees south of the celestial equator.
[ترجمه گوگل]در انتهای دیگر صورت فلکی بتا، در نزدیکی ریگل و تنها در 5 درجه جنوب استوای سماوی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]در طرف دیگر صورت فلکی بتا، نزدیک Rigel و تنها ۵ درجه در جنوب خط استوا قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Equinox means equal night and with the Sun on the celestial equator, Earth dwellers will experience nearly 12 hours of daylight and 12 hours of darkness.
[ترجمه گوگل]اعتدال به معنای شب برابر است و با خورشید در استوای آسمانی، ساکنان زمین نزدیک به 12 ساعت نور روز و 12 ساعت تاریکی را تجربه خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]Equinox یعنی شب برابر و با خورشید در خط استوا، ساکنان زمین تقریبا ۱۲ ساعت نور روز و ۱۲ ساعت تاریکی را تجربه خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Either half of the celestial sphere as divided by the ecliptic, the celestial equator, or the horizon.
[ترجمه گوگل]نصف کره سماوی که بر دایره البروج، استوای سماوی یا افق تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]یا نیمی از کره آسمانی به صورت تقسیم شده، خط استوا، خط استوا، یا افق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Either of two points on the celestial sphere at which the ecliptic intersects the celestial equator.
[ترجمه گوگل]یکی از دو نقطه در کره سماوی که در آن دایره البروج استوای سماوی را قطع می کند
[ترجمه ترگمان]دو نقطه بر روی کره آسمانی که the در آن خط استوا را قطع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] استوای سماوی
[زمین شناسی] استوای سماوی دایره بزرگ روی کره سماوی که صفحه آن عمود بر محور چرخش زمین است.
[ریاضیات] استوای سماوی

انگلیسی به انگلیسی

• imaginary circle which separates the celestial sphere into two equal halves

پیشنهاد کاربران

خط استوای سماوی که در امتداد خط استوا زمین است و 23. 4 درجه نسبت به دایًره البروج میل دارد.
celestial equator
celestial equator ( نجوم )
واژه مصوب: استوای آسمان
تعریف: دایره‏ای عظیمه بر کرۀ آسمان که مرز دو نیمکرۀ شمالی و جنوبی آسمان را نشان می‏دهد و تصویر استوای زمین بر روی کرۀ آسمان است|||متـ . معدل‏النهار

بپرس