celestial navigation

/səˈlestʃəlˈnævəˈɡeɪʃən//sɪˈlestɪəlˌnævɪˈɡeɪʃən/

(دریا نوردی و هوا نوردی و فضا نوردی) هدایت از طریق مشاهده ی موقعیت خورشید و ماه و ستارگان (به جای استفاده از ابزاری مانند قطب نما و غیره)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: navigation based on the position of the sun, moon, and stars.

جمله های نمونه

1. Celestial navigation is basic model of autonomous orientation navigation of the spacecraft around the earth.
[ترجمه گوگل]ناوبری آسمانی مدل اصلی ناوبری جهت گیری خودمختار فضاپیما در اطراف زمین است
[ترجمه ترگمان]پیمایش آسمانی مدل اصلی جهت یابی خودکار جهت یابی سفینه فضایی در اطراف زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Phoenicians developed celestial navigation and ship-building techniques to become the first mariners to be able to venture away from sight of the land.
[ترجمه گوگل]فنیقی ها تکنیک های ناوبری آسمانی و کشتی سازی را توسعه دادند تا به اولین دریانوردانی تبدیل شوند که می توانستند از دید زمین دور شوند
[ترجمه ترگمان]فینیقی ها، ناوبری سماوی و تکنیک های ساخت کشتی را توسعه دادند تا به اولین دریانوردان تبدیل شوند تا بتوانند از دید زمین دور شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. RACID's are successfully employed in star tracking and celestial navigation applications where only designated stars within the canopy of space are read and processed for positional vectoring.
[ترجمه گوگل]RACID با موفقیت در ردیابی ستارگان و برنامه‌های ناوبری آسمانی استفاده می‌شود که در آن تنها ستاره‌های تعیین‌شده در تاج فضا خوانده و برای بردار موقعیتی پردازش می‌شوند
[ترجمه ترگمان]RACID ها با موفقیت در ردیابی ستارگان و کاربردهای ناوبری سماوی به کار گرفته می شوند که در آن ها تنها ستاره های تعیین شده در فضای سایبان فضا خوانده می شوند و برای vectoring موقعیتی پردازش می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Based on the technical requirements of celestial navigation equipment, the overall construction of the star simulator is presented.
[ترجمه گوگل]بر اساس الزامات فنی تجهیزات ناوبری آسمانی، ساختار کلی شبیه ساز ستاره ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]براساس الزامات فنی تجهیزات ناوبری آسمانی، ساختار کلی شبیه ساز ستاره ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The research of stars map bottom procession in celestial navigation has been done in this dissertation.
[ترجمه گوگل]در این پایان نامه تحقیق نقشه ستارگان صفوف پایین در جهت یابی آسمانی انجام شده است
[ترجمه ترگمان]پژوهش حاضر در زمینه نقشه ستارگان در ناوبری سماوی در این رساله انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Autonomous celestial navigation system is a typical nonlinear, non-Gaussian dynamic system.
[ترجمه گوگل]سیستم ناوبری آسمانی خودمختار یک سیستم دینامیکی غیرخطی معمولی و غیر گاوسی است
[ترجمه ترگمان]سیستم ناوبری celestial مستقل یک سیستم دینامیکی غیرخطی و غیر گاوسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Autonomous celestial navigation system is a typical nonlinear, non-Gaussian dynamic system. Extended Kalman filter (EKF) is widely used in spacecraft navigation.
[ترجمه گوگل]سیستم ناوبری آسمانی خودمختار یک سیستم دینامیکی غیرخطی معمولی و غیر گاوسی است فیلتر کالمن توسعه یافته (EKF) به طور گسترده در ناوبری فضاپیما استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]سیستم ناوبری celestial مستقل یک سیستم دینامیکی غیرخطی و غیر گاوسی است فیلتر کالمن توسعه یافته (ekf)به طور گسترده در ناوبری فضایی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. New integrated marine navigation system, the marine celestial navigation system based on the Electronic Chart Display and Information System (ECDIS), is presented and established in this paper.
[ترجمه گوگل]سیستم ناوبری دریایی یکپارچه جدید، سیستم ناوبری آسمانی دریایی مبتنی بر نمایشگر نمودار الکترونیکی و سیستم اطلاعاتی (ECDIS)، در این مقاله ارائه و ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]سیستم ناوبری دریایی یکپارچه جدید، سیستم ناوبری celestial دریایی براساس Data Exchange Chart و سیستم اطلاعات (ECDIS)، در این مقاله ارایه و ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is called celestial navigation.
[ترجمه گوگل]به آن ناوبری آسمانی می گویند
[ترجمه ترگمان]نام آن ناوبری آسمانی نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Summary: Pocket Stars is an astronomy application featuring an integrated star chart, ephemeris, and celestial navigation calculator.
[ترجمه گوگل]خلاصه: Pocket Stars یک برنامه نجومی است که دارای یک نمودار ستاره ای یکپارچه، گذر زمان، و ماشین حساب ناوبری آسمانی است
[ترجمه ترگمان]خلاصه: دوربین جیبی یک برنامه ستاره شناسی است که یک نمودار ستاره یکپارچه، نجومی، و ماشین حساب navigation سماوی را نمایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "There's a definite logic to his analysis, " Phillip Sadler, a celestial navigation expert at the Harvard-Smithsonian Center for Astrophysics, told Space. com.
[ترجمه گوگل]فیلیپ سادلر، کارشناس ناوبری آسمانی در مرکز اخترفیزیک هاروارد-اسمیتسونیان، به اسپیس گفت: تحلیل او منطق مشخصی دارد com
[ترجمه ترگمان]فیلیپ Sadler، یک متخصص جهت یابی در مرکز اخترفیزیک هاروارد - اسمیت در اخترفیزیک هاروارد، به فضا گفت: \" یک منطق قطعی برای تحلیل او وجود دارد \" com
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Commercial uses for mathematical workstations are vast: From basic engineering to designer drugs and from gene therapy to celestial navigation, mathematics rules the world.
[ترجمه گوگل]کاربردهای تجاری ایستگاه های کاری ریاضی بسیار گسترده است: از مهندسی اولیه گرفته تا داروهای طراح و از ژن درمانی تا ناوبری آسمانی، ریاضیات بر جهان حکومت می کند
[ترجمه ترگمان]کاربردهای تجاری برای ایستگاه های کاری ریاضی گسترده هستند: از مهندسی پایه گرفته تا طراح مواد و از روش درمان ژن گرفته تا ناوبری سماوی، ریاضیات، جهان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. China is an old country, its ancient people had knowledge of distant seas and of celestial navigation.
[ترجمه گوگل]چین کشوری قدیمی است، مردم باستانی آن از دریاهای دوردست و دریانوردی آسمانی آگاهی داشتند
[ترجمه ترگمان]چین یک کشور قدیمی است، مردم باستان آن از دریاهای دور و ناوبری سماوی خبر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The star tracker is the primary part of airborne celestial navigation device. Random vibration is an important invalidation factor of the star tracker.
[ترجمه گوگل]ردیاب ستاره بخش اصلی دستگاه ناوبری آسمانی هوابرد است ارتعاش تصادفی یک عامل بی اعتباری مهم ردیاب ستاره است
[ترجمه ترگمان]tracker ستاره اولین قسمت از دستگاه جهت یابی celestial هوایی است یک فاکتور نامشخص نامعتبر از ردیاب ستاره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• astronavigation, navigation of a ship or aircraft according to the position of celestial objects; navigation in space between celestial bodies

پیشنهاد کاربران

اسطرلاب
celestial navigation ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: ناوبری نجومی
تعریف: نوعی ناوبری که در آن موقعیت شناور را با استفاده از رصد اجرام آسمانی تعیین می کنند

بپرس