cellular

/ˈseljələr//ˈseljʊlə/

معنی: خانه خانه، بافت سلولی، حجروی، سلول دار
معانی دیگر: یاخته مانند، یاخته ای، سلولی، (به ویژه در مورد برخی سنگ های آذرین مثل سنگ پا) سوراخدار، حفره دار، دارای خلل و فرج

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: cellularly (adv.), cellularity (n.)
(1) تعریف: of, pertaining to, or resembling cells.

- Microscopes allow us to see cellular structure.
[ترجمه گوگل] میکروسکوپ ها به ما اجازه می دهند ساختار سلولی را ببینیم
[ترجمه ترگمان] میکروسکوپ ها به ما اجازه می دهند که ساختار سلولی را ببینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- These molecules cannot penetrate the cellular membrane.
[ترجمه گوگل] این مولکول ها نمی توانند به غشای سلولی نفوذ کنند
[ترجمه ترگمان] این مولکول ها نمی توانند به غشا سلولی نفوذ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: of or pertaining to cellular phones.

- They live in an isolated area where there is no cellular service yet.
[ترجمه گوگل] آنها در منطقه ای منزوی زندگی می کنند که هنوز سرویس تلفن همراه وجود ندارد
[ترجمه ترگمان] آن ها در منطقه ای دورافتاده زندگی می کنند که در آن هیچ خدمات تلفن همراه وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. cellular phone (or telephone)
تلفن همراه،تلفن سیار

2. basic cellular structures
ساختارهای بنیادی یاخته ها

3. The organization has a cellular structure.
[ترجمه سها سروری] این سازمان ساختاری لانه زنبوری دارد.
|
[ترجمه گوگل]سازمان دارای ساختار سلولی است
[ترجمه ترگمان]سازمان یک ساختار سلولی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She has a cellular telephone in her car.
[ترجمه سها سروری] او یک تلفن همراه در ماشینش دارد.
|
[ترجمه گوگل]او یک تلفن همراه در ماشینش دارد
[ترجمه ترگمان] اون یه تلفن همراهش تو ماشینش داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Many toxic effects can be studied at the cellular level.
[ترجمه گوگل]بسیاری از اثرات سمی را می توان در سطح سلولی مطالعه کرد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اثرات سمی را می توان در سطح سلولی مورد مطالعه قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A cellular telephone beeped.
[ترجمه گوگل]یک تلفن همراه بوق زد
[ترجمه ترگمان]یه تلفن همراه با بوق تلفن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. People with a cellular phone in the car run a 34 percent higher risk of having an accident, researchers say.
[ترجمه گوگل]محققان می گویند افرادی که در ماشین تلفن همراه دارند 34 درصد بیشتر در معرض خطر تصادف هستند
[ترجمه ترگمان]محققان می گویند که افراد با تلفن همراه در خودرو دارای ۳۴ درصد احتمال خطر داشتن یک تصادف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Businessmen talk on their cellular phones while holding on to the reins of their strong-legged animals at stoplights.
[ترجمه گوگل]بازرگانان با تلفن همراه خود صحبت می کنند در حالی که افسار حیوانات پاهای قوی خود را در چراغ های توقف نگه داشته اند
[ترجمه ترگمان]تجار در حال صحبت بر روی تلفن های همراه خود در حین نگه داشتن افسار حیوانات با پای محکم خود در stoplights هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His cellular telephone rings in the Bull's car.
[ترجمه گوگل]تلفن همراه او در ماشین بول زنگ می زند
[ترجمه ترگمان]تلفن همراه با تلفن همراه با تلفن از ماشین رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Now, however, no fewer than 23 countries have cellular networks up and running.
[ترجمه گوگل]با این حال، در حال حاضر، کمتر از 23 کشور، شبکه های تلفن همراه را راه اندازی کرده اند
[ترجمه ترگمان]با این حال، اکنون، کم تر از ۲۳ کشور شبکه های سلولی را راه اندازی و اجرا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The cellular source of the catalytically active PLA2 in serum of patients suffering from acute pancreatitis and other diseases is unknown.
[ترجمه گوگل]منبع سلولی PLA2 فعال کاتالیزوری در سرم بیماران مبتلا به پانکراتیت حاد و سایر بیماری ها ناشناخته است
[ترجمه ترگمان]منبع سلولی of فعال کاتالیستی در سرم بیمارانی که از بیماری های حاد و دیگر بیماری ها رنج می برند، نامعلوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Records of several cellular phone conversations between Ramsey and other individuals confirmed this, Wasserman said.
[ترجمه گوگل]واسرمن گفت که سوابق چندین مکالمه تلفن همراه بین رمزی و سایر افراد این موضوع را تایید می کند
[ترجمه ترگمان]Wasserman گفت که سوابق چندین مکالمه تلفنی بین رمزی و دیگر افراد این موضوع را تایید کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some other cellular event was involved, but its nature remained obscure and unexplained for another 30 years.
[ترجمه گوگل]برخی رویدادهای سلولی دیگر نیز درگیر بود، اما ماهیت آن تا 30 سال دیگر مبهم و غیرقابل توضیح باقی ماند
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر از رویداده ای سلولی مورد بحث قرار گرفتند، اما ماهیت آن برای ۳۰ سال دیگر مبهم و غیرقابل توضیح باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When he's out on the road, office calls are forwarded to the cellular phone in his truck.
[ترجمه گوگل]هنگامی که او در جاده است، تماس های اداری به تلفن همراه در کامیون او ارسال می شود
[ترجمه ترگمان]وقتی از جاده بیرون می اید، تماس تلفنی با تلفن همراه با تلفن همراه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خانه خانه (صفت)
alveolate, cellular

بافت سلولی (صفت)
cellular

حجروی (صفت)
cellular

سلول دار (صفت)
cellular, loculate, locular

تخصصی

[عمران و معماری] روزنه دار
[زمین شناسی] سلولی به بافت یک سنگ گویند (مثلاً یک دولومیت سلولی) که بوسیله منفذها یا حفراتی که ممکن است بهم پیوسته باشند و یا نباشند، تشخیص داده می شود. با وجود اینکه هیچ حدود اندازه بخصوصی وجود ندارد، این اصطلاح بیشتر برای حفراتی بزرگتر از روزنه و کوچکتر از غار کاربرد دارد. مترادف: vesicular حفره دار/ متخلخل در زمان توصیف و تعریف سنگهای آذرین، ارجح می باشد. مقایسه شود با: cavernous/ porous.

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to cells; composed of cells
cellular means relating to the cells of animals or plants.
cellular fabrics are loosely woven and keep you warm.

پیشنهاد کاربران

بپرس