cheapness

/ˈt͡ʃiːpnəs//ˈt͡ʃiːpnəs/

معنی: ارزانی
معانی دیگر: ارزانی

جمله های نمونه

1. The cheapness of coach travel is its only recommendation.
[ترجمه گوگل]ارزان بودن سفر با اتوبوس تنها توصیه آن است
[ترجمه ترگمان]ارزانی مسافرت، تنها توصیه آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The relative cheapness of foreign travel means that more people are going abroad than ever before.
[ترجمه گوگل]ارزان بودن نسبی سفرهای خارجی به این معنی است که افراد بیشتری نسبت به گذشته به خارج از کشور می روند
[ترجمه ترگمان]ارزانی نسبی سفره ای خارجی به این معنی است که افراد بیشتری نسبت به گذشته در خارج از کشور به خارج می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The cheapness and simplicity of the design makes it ideal for our task.
[ترجمه گوگل]ارزانی و سادگی طراحی آن را برای کار ما ایده آل می کند
[ترجمه ترگمان]ارزانی و سادگی طراحی، آن را برای وظیفه ما ایده آل می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The great virtue of camping is its cheapness/is that it is cheap.
[ترجمه گوگل]فضیلت بزرگ کمپینگ ارزان بودن آن است/ ارزان بودن آن است
[ترجمه ترگمان]فضیلت بزرگ کمپینگ آن ارزانی آن است \/ این است که ارزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The prints combined quality and cheapness and were produced in vast numbers.
[ترجمه گوگل]چاپ ها کیفیت و ارزانی را با هم ترکیب کردند و در تعداد زیادی تولید شدند
[ترجمه ترگمان]این تابلوها با کیفیت و ارزانی همراه بودند و در شمار عظیمی تولید می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They offer the advantages of cheapness, ease of operation and simple maintenance, and are ideal for routine petrographic purposes.
[ترجمه گوگل]آنها مزایای ارزانی، سهولت بهره برداری و تعمیر و نگهداری ساده را ارائه می دهند و برای اهداف معمولی پتروگرافی ایده آل هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها مزایای ارزانی، سهولت کار و نگهداری ساده را ارائه می دهند و برای اهداف اولیه petrographic ایده آل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is this cheapness which I am endeavouring to slough off.
[ترجمه گوگل]این ارزانی است که من سعی می کنم آن را از بین ببرم
[ترجمه ترگمان]این ارزانی است که من دارم سعی می کنم آن را کنار بگذارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The bare bones of the scheme are its cheapness and simplicity.
[ترجمه گوگل]استخوان های لخت این طرح ارزانی و سادگی آن است
[ترجمه ترگمان]استخوان های عریان این طرح، ارزانی و سادگی آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Chitosan as a efficient and cheapness crude macromolecular flocculation exist many problems.
[ترجمه گوگل]کیتوزان به عنوان یک لخته سازی ماکرومولکولی خام کارآمد و ارزان، مشکلات زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]کیتوزان به عنوان یک لخته سازی سریع و ارزانی کننده، بسیاری از مشکلات را به وجود می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The advantage of iron pot, in addition to cheapness, be subjected to caloric quickly, energy for our body supplement iron outside, have a sterigma defect, that is to apt to rust.
[ترجمه گوگل]مزیت دیگ آهن، علاوه بر ارزان بودن، به سرعت در معرض کالری قرار می گیرد، انرژی برای بدن ما مکمل آهن در خارج، یک نقص استریگما، یعنی مستعد زنگ زدگی است
[ترجمه ترگمان]مزیت دیزی آهنین، علاوه بر ارزانی، در معرض کالری فراوان، انرژی برای مکمل بدن ما در بیرون، دارای یک نقص sterigma است که مستعد زنگ زدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The cheapness proteins, brewers dried grains and cotton seed cake as well as rapeseed cake, were used as foodstuff for Ctenopharyngodon idellus. It was compared with fish meal and bean cake.
[ترجمه گوگل]پروتئین های ارزان قیمت، دانه های خشک شده آبجو و کیک دانه پنبه و همچنین کیک کلزا به عنوان ماده غذایی برای Ctenopharyngodon idellus استفاده شد با پودر ماهی و کیک لوبیا مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]پروتئین های ارزانی، حبوبات خشک و کیک دانه پنبه و همچنین کیک (کلزا)به عنوان مواد غذایی برای Ctenopharyngodon idellus استفاده شدند آن مقایسه با خوراک ماهی و کیک لوبیا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Beauty, cheapness and practicality are my three principles when buying things.
[ترجمه گوگل]زیبایی، ارزانی و کاربردی بودن سه اصل من در هنگام خرید کالا هستند
[ترجمه ترگمان]زیبایی، ارزانی و عملی بودن سه اصل در زمان خریدن چیزهای دیگر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Obesity shows how abundance, through cheapness, variety, novelty, and choice, can make a mockery of the rational consumer, how it entices only in order to humiliate.
[ترجمه گوگل]چاقی نشان می دهد که چگونه فراوانی، از طریق ارزانی، تنوع، تازگی و انتخاب، می تواند مصرف کننده منطقی را به سخره بگیرد، چگونه فقط برای تحقیر کردن، فریب می دهد
[ترجمه ترگمان]چاقی نشان می دهد که چگونه فراوانی، از طریق ارزانی، تنوع، تازگی و انتخاب، می تواند مسخره کردن مصرف کننده منطقی را به سخره بگیرد، که چگونه آن را تنها به منظور تحقیر کردن، مورد تمسخر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I was surprised at the cheapness of everything.
[ترجمه گوگل]از ارزان بودن همه چیز تعجب کردم
[ترجمه ترگمان]از ارزانی این همه چیز تعجب کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ارزانی (اسم)
cheapness

انگلیسی به انگلیسی

• inexpensiveness

پیشنهاد کاربران

بپرس