liken

/ˈlaɪkən//ˈlaɪkən/

معنی: مانند کردن، شبیه کردن، شبیه شدن
معانی دیگر: همانند پنداشتن یا کردن، تشبیه کردن، مقایسه کردن، همانند شدن، مانند بودن، شبیه بودن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: likens, likening, likened
• : تعریف: to present or regard as similar; compare.
مترادف: compare
متضاد: contrast
مشابه: analogize, associate, correlate, equate, parallel, relate

- In his speech at the rally, he likened the politicians to criminals.
[ترجمه گوگل] وی در سخنرانی خود در این تجمع، سیاستمداران را به جنایتکاران تشبیه کرد
[ترجمه ترگمان] او در سخنرانی خود در این تظاهرات، سیاستمداران را به مجرمان تشبیه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The principal likened the process of teaching to planting seeds in a garden.
[ترجمه گوگل] مدیر مدرسه فرآیند آموزش را به کاشت بذر در باغ تشبیه کرد
[ترجمه ترگمان] مدیر فرآیند تدریس کاشت دانه را در یک باغ تشبیه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- People tend to liken him to his brother, but they don't realize how truly different they are.
[ترجمه گوگل] مردم تمایل دارند او را به برادرش تشبیه کنند، اما نمی دانند که چقدر واقعاً متفاوت هستند
[ترجمه ترگمان] مردم تمایل دارند او را به برادرش تشبیه کنند، اما آن ها نمی فهمند که آن ها چقدر متفاوت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. But if she had to liken him to anything it would be an overgrown teddy bear in determined pursuit of his honey.
[ترجمه گوگل]اما اگر بخواهد او را به چیزی تشبیه کند، خرس عروسکی بیش از حد رشد کرده است که مصمم به دنبال عسل خود است
[ترجمه ترگمان]اما اگر مجبور می شد او را به هر چیزی شبیه کند، یک خرس گنده و غول پیکر در تعقیب عسل او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There was no attempt to liken any Conservative minister, or downtrodden Chancellor, to Baldrick or anyone else.
[ترجمه گوگل]هیچ تلاشی برای تشبیه وزیر محافظه کار یا صدراعظم سرکوب شده به بالدریک یا هر شخص دیگری صورت نگرفت
[ترجمه ترگمان]هیچ تلاشی برای تشبیه به یک وزیر محافظه کار یا زیر پا گذاشتن صدراعظم، به Baldrick یا کس دیگری وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Liken allows Mac applications to run on Unix stations in an X Window.
[ترجمه گوگل]Liken به برنامه های Mac اجازه می دهد تا در ایستگاه های یونیکس در یک پنجره X اجرا شوند
[ترجمه ترگمان]liken اجازه می دهد تا نرم افزار مک بر روی ایستگاه های یونیکس در پنجره X اجرا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Then Jones will liken Switzer to some of the great men in world history, like Marco Polo.
[ترجمه گوگل]سپس جونز سوییس را به برخی از مردان بزرگ تاریخ جهان مانند مارکوپولو تشبیه خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]آنگاه جونز به برخی از مردان بزرگ تاریخ جهان مثل مارکو پولو liken می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It will liken welfare to drugs: soothing, addictive, and utterly destructive of independence and initiative.
[ترجمه گوگل]رفاه را به مواد مخدر تشبیه می کند: آرامش بخش، اعتیاد آور و کاملاً مخرب استقلال و ابتکار
[ترجمه ترگمان]آن رفاه را به مواد مخدر تشبیه می کند: تسکین دهنده، اعتیاد آور، و کاملا مخرب از استقلال و ابتکار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They liken the standard for scientific evidence to that for other evidence.
[ترجمه گوگل]آنها استاندارد شواهد علمی را به شواهد دیگر تشبیه می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها این استاندارد را برای شواهد علمی به مدارک دیگر تشبیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In its hydrodynamic behavior, we can liken the dense phase to a liquid.
[ترجمه گوگل]در رفتار هیدرودینامیکی آن، می توانیم فاز متراکم را به مایع تشبیه کنیم
[ترجمه ترگمان]در رفتار هیدرودینامیک آن، می توانیم فاز متراکم را به یک مایع تشبیه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We often liken the heart to a pump.
[ترجمه گوگل]ما اغلب قلب را به یک پمپ تشبیه می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما اغلب قلب را به پمپ تشبیه می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And again he said, Whereunto shall I liken the kingdom of God?
[ترجمه گوگل]و دوباره گفت: ملکوت خدا را به کجا تشبیه کنم؟
[ترجمه ترگمان]و بار دیگر گفت: چه طور می توانم قلمروی خداوند را در نظر مجسم کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Although, greatly parts of energies liken little dragon absorption, still have very greatly a part get into wild goose the south fly of next the pubic region storage get up.
[ترجمه گوگل]اگرچه بخش‌های زیادی از انرژی‌ها جذب اژدهای کوچک را تشبیه می‌کنند، اما هنوز بخش زیادی از آن به غاز وحشی وارد می‌شود که مگس جنوبی بعد از ذخیره‌سازی ناحیه شرمگاهی بالا می‌رود
[ترجمه ترگمان]اگرچه، بسیاری از انرژی های به شدت جذب اژدها می شوند، اما هنوز هم تا حد زیادی به یک غاز وحشی که در قسمت جنوبی محل ذخیره منطقه عمومی قرار دارد، تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I would liken him to General George Marshall during the Second World War.
[ترجمه گوگل]من او را به ژنرال جورج مارشال در طول جنگ جهانی دوم تشبیه می کنم
[ترجمه ترگمان]من او را در طول جنگ جهانی دوم به ژنرال جرج مارشال تشبیه می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Others liken it to a country club.
[ترجمه گوگل]برخی دیگر آن را به یک باشگاه روستایی تشبیه می کنند
[ترجمه ترگمان]دیگران آن را به باشگاهی در کشور تشبیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Walker's critics are amusingly Orwellian. They liken the crowd in Madison to the ones in Tunisia and claim to be fighting for democracy.
[ترجمه گوگل]منتقدان واکر به طرز سرگرم کننده ای اورولی هستند آنها جمعیت مدیسون را به جمعیت تونس تشبیه می کنند و ادعا می کنند که برای دموکراسی می جنگند
[ترجمه ترگمان]منتقدان واکر به شوخی از Orwellian استفاده می کنند آن ها مردم را در مدیسون به the در تونس تشبیه می کنند و ادعا می کنند که برای دموکراسی می جنگند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The ornamental plant of milkweed family was liken by people with its unusual of flower, its elegant of vine.
[ترجمه گوگل]این گیاه زینتی از خانواده ی علف شیر توسط مردم با گل های غیرعادی و زیبایی تاک آن تشبیه شد
[ترجمه ترگمان]گیاه زینتی خانواده milkweed با گل آراسته به گل و مو، آراسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. To whom then will ye liken God ? or what likeness will ye compare unto him?
[ترجمه گوگل]پس خدا را به چه کسی تشبیه می کنید؟ و یا چه شبیهی را با او مقایسه خواهید کرد؟
[ترجمه ترگمان]پس او را دوست دارید؟ یا با او مقایسه می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مانند کردن (فعل)
equalize, liken

شبیه کردن (فعل)
liken

شبیه شدن (فعل)
liken

تخصصی

[ریاضیات] تشبیه کردن

انگلیسی به انگلیسی

• compare to, show the resemblance of one thing to another
if you liken one thing to another thing, you say that they are similar.

پیشنهاد کاربران

بپرس