savior

/ˈseɪvjər//ˈseɪvjə/

معنی: پشتیبان، ناجی
معانی دیگر: saviour نجات دهنده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone who rescues or saves people from danger or destruction.

(2) تعریف: (cap.) Jesus Christ.
مشابه: lord

جمله های نمونه

1. to elect souls a savior will come
یک نفر ناجی به سراغ ارواح رستگاران خواهد آمد.

2. They regarded him as the savior of their country.
[ترجمه گوگل]آنها او را ناجی کشور خود می دانستند
[ترجمه ترگمان]آن ها او را ناجی کشور خود می دانستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If she needs salvation, she will posit a savior.
[ترجمه گوگل]اگر به رستگاری نیاز داشته باشد، ناجی را معرفی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]، اگه به رستگاری نیاز داشته باشه اون یه ناجی رو انتخاب می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To his supporters, Rawlings remains an incorruptible savior and pragmatist who kept the country from plunging into chaos.
[ترجمه گوگل]برای حامیانش، رالینگ یک ناجی فساد ناپذیر و عملگرا باقی می ماند که کشور را از فرو رفتن در هرج و مرج باز داشت
[ترجمه ترگمان]در نظر حامیانش، راولینگز، یک نجات دهنده فاسد و عملگرا است که کشور را از غرق شدن در هرج و مرج نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You think the Red Cross is the savior during colossal natural disasters like earthquakes and hurricanes and floods and tornadoes.
[ترجمه گوگل]شما فکر می کنید صلیب سرخ ناجی در هنگام بلایای طبیعی عظیم مانند زلزله و طوفان و سیل و گردباد است
[ترجمه ترگمان]شما فکر می کنید که صلیب سرخ نجات دهنده در طول بلایای طبیعی عظیم مانند زلزله و طوفان ها و طوفان ها و گردبادها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Whoever believes in Jesus Christ as their personal savior will never die.
[ترجمه گوگل]هر که به عیسی مسیح به عنوان نجات دهنده شخصی خود ایمان داشته باشد هرگز نخواهد مرد
[ترجمه ترگمان]هر کی به عیسی مسیح اعتقاد داره ناجی their هرگز نمیمیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The other is named Savior of all Worlds from Suffering and Anguish.
[ترجمه گوگل]دیگری نجات دهنده همه جهان ها از رنج و اندوه نام دارد
[ترجمه ترگمان]دیگری ناجی همه دنیاها از رنج کشیدن و رنج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Bosnians received him as a savior, but he had different plans.
[ترجمه گوگل]بوسنیایی ها او را به عنوان یک ناجی پذیرفتند، اما او برنامه های متفاوتی داشت
[ترجمه ترگمان]Bosnians او را ناجی می دانست، اما نقشه های دیگری داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He is our Savior, our Shepard, and our Lord.
[ترجمه گوگل]او نجات دهنده، شبان ما و پروردگار ما است
[ترجمه ترگمان]اون ناجی ماست، Shepard و سرورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Many regarded him as savior of the country.
[ترجمه گوگل]بسیاری او را ناجی کشور می دانستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری او را ناجی کشور می دانستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Q . 4 Why did the Savior share the humanity of fresh and flood?
[ترجمه گوگل]س 4 چرا ناجی در انسانیت تازه و سیل سهیم شد؟
[ترجمه ترگمان]سوال \" چرا نجات دهنده ما بشریت را با طراوت و سیل به اشتراک گذاشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the Gathas, these benefactors are called saoshyant, an Avestan word which means "savior. "
[ترجمه گوگل]در گاتها به این نیکوکاران ساوشیانت گفته می شود که کلمه ای اوستایی به معنای "نجات دهنده" است
[ترجمه ترگمان]در the، این benefactors saoshyant نام دارند و زبان اوستایی است که به معنای \"savior\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I know the Savior lives. I bear witness to you that Joseph Smith is a prophet.
[ترجمه گوگل]من می دانم که نجات دهنده زندگی می کند من برای شما شهادت می دهم که جوزف اسمیت یک پیامبر است
[ترجمه ترگمان]من ناجی زندگی \"ناجی\" هستم من شاهد شما هستم که جوزف اسمیت یک پیامبر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The savior is also recurrently crucified.
[ترجمه گوگل]ناجی نیز به طور مکرر مصلوب می شود
[ترجمه ترگمان]نجات دهنده نیز به صلیب کشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. So Gould grew up to become a psychoanalyst, a kind of secular savior.
[ترجمه گوگل]بنابراین گولد بزرگ شد تا به یک روانکاو تبدیل شود، نوعی ناجی سکولار
[ترجمه ترگمان]بنابراین گولد بزرگ شد تا به یک روانکاو تبدیل شود که نوعی ناجی غیر مذهبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پشتیبان (اسم)
abutment, backup, supporter, protector, guardian, patron, backer, prop, buttress, savior

ناجی (اسم)
savior, saviour

انگلیسی به انگلیسی

• a name for god, a name for jesus christ
one who saves, redeemer, rescuer

پیشنهاد کاربران

savior: ناجی
رهاگر ، رهاننده ، رها کننده
رستگارگر ، رستگار کننده
یاریگر ، یاری کننده ، یاری رساننده
منجی بمعنی میان جی، ، ، ، مثلا بین د و نفر دعوا باشد یکنفر آنها را جدا کند
آن منجی خواهدامدبین شیعیان است شک نداشته باشید همه چیز دست اوست و باید خوش آمد گفت ،
لیام پین
عیسی مسیح
منجی ( ناجی به معنای نجات یافته است )

بپرس