ابتکار

/~ebtekAr/

    creativeness
    creativity
    imagination
    ingenuity
    initiative
    innovation
    originality
    gumption
    inventiveness
    originative faculty

فارسی به انگلیسی

ابتکار امیز
pregnant, creative, original

ابتکار کردن
innovate

مترادف ها

shift (اسم)
تعویض، تغییر، تناوب، نوبت، استعداد، تعبیه، ابتکار، حقه، عوض، انتقال، توطئه، تغییر مکان، تغییر جهت، نوبت کار، مبدله، نقشه خائنانه

imagination (اسم)
خیال، انگاشت، ابتکار، تصور، فانتزی، پنداره، تو هم، تخیل

invention (اسم)
اختراع، ابتکار، خلق

contraption (اسم)
اسباب، اختراع، ابتکار، تدبیر

improvisation (اسم)
تعبیه، ابتکار، بدیهه گویی، بدیهه سازی، حاضر جوابی

shebang (اسم)
کار، تعبیه، ابتکار، امر مورد علاقه

lash-up (اسم)
تعبیه، ابتکار

industry (اسم)
صنعت، ابتکار، صنایع، مجاهدت، پیشه و هنر

authorship (اسم)
اغاز، نویسندگی، تالیف و تصنیف، ابداع، ابتکار، احدای، ایجاد، اصل

novation (اسم)
ابداع، ابتکار، نوسازی

initiative (اسم)
ابتکار، قریحه

originality (اسم)
ابتکار، غرابت، اصالت

knack (اسم)
مهارت، استعداد، ابتکار، حقه، صدای شلاق، زرنگی، صدای شکستگی

gumption (اسم)
ظرفیت، ظرافت، ابتکار، عقل سلیم

resource (اسم)
ابتکار، کاردانی

پیشنهاد کاربران

خلاقیت
اِبتِکار:
١. بامداد کردن، بامداد شدن
٢. بامدادخیزی، پگاەخیزی
٣. به نوبر و نخستِ چیزی دست یافتن
۴. نوباوەیِ چیزی فراگرفتن
۵. خوردنِ میوەیِ نوبر / تازەرسیده
۶. نوآوری، نوآفرینی
٧. دوشیزگی بردن
٨. پسر زادن در نخستین بار
break with precedent ( =do something in a new way )
برای ساخت برابر پارسی برای واژگان باید نخست واژه لاتین و انگلیسی و فرانسه ای آن را دید سپس بر پایه ی آن ها واژگانی نو ساخت، برای نمونه همین واژه عربی اختراع ( شکافتن، بریدن ) چون ربطی به پارسی و دیگر واژگان
...
[مشاهده متن کامل]
زبان های هندواروپایی ندارد به کار نمیرود و از روی این معنی ها واژه سازی نادرست است در انگلیسی میگویند invention از in ( ان، در ) vent ( آمدن، رفتن، آوردن ) tion ( اِش ) یعنی بخش به بخش میشود "درآورش" درآوری چیزی نو که ساخته و پیدا میشود. یا واژه ابتکار عربی باز هم ربطی به فارسی و دیگر زبان های هندواروپایی ندارد ( بکر، باکره و. . . ) نمیتوان ترجمه کرد دوشیزگی! باید دید زبان های هم خانواده مان چه میگویند انگلیسی میگوید innovation ساخته شده از in ( ان، در ) nova ( نو ) tion ( اِش ) پس برابر پارسی اش میشود میشود "انوآورش" نوآوری یا یک واژه دیگر که همراه اختراع شنیده ایم اکتشاف ( کشف، برهنه کردن، شکافتن ) که تا حدودی به انگلیسی آن discovery نزدیک است، ساخته شده از dis ( وا، نا، پاد و. . . ) com ( هم ) oper ( بسته، کیپ ) y ( ای ) که کاور ( همکیپ ) به پارسی میشود پوشش پس دیسکاوری میشود "واپوشی" ( با واپاشی اشتباه گرفته نشود )

بپرس