ورپریده
/varparide/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
در زبان روزمره امروز به معنای کودک بازیگوش دارای شیطنتهای آزار دهنده هم به کار می رود و حتی می تواند بار محبت آمیز داشته باشد.
بلا ، خیلی شیطون، موزمار ، تخمه جن
این کلمه در عصر حاضر به کسی که بازیگوش است تغییر معنی داده است.
شیطون
وروجک!
موزمار!
جقل، گوگولی مگولی ( گوگوری مگوری ) !
وَرپَریده -
طُغث، شیطون و بازیگوش، آتیشپاره، وِزِّه!
طُغث، شیطون و بازیگوش، آتیشپاره، وِزِّه!