امصاخ

لغت نامه دهخدا

امصاخ. [ اِ ] ( ع مص ) برگ و شاخ بیرون آوردن یز. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). برگ و شاخ آوردن ثمام ( یز ). ( از اقرب الموارد ).

امصاخ. [ اِم ْ م ِ ] ( ع مص ) جدا شدن بچه از مادر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). جدا شدن بچه از شکم مادرش. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس