امض

لغت نامه دهخدا

امض. [ اَ م َ ] ( ع مص ) باک نداشتن از معاتبه و بر عزیمت خویش ماندن. || بی باکانه بر زبان آوردن آنچه در دل است. ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

باک نداشتن از معاتبه و بر عزیمت خویش ماندن .

پیشنهاد کاربران

بپرس