بسر در امده

لغت نامه دهخدا

( بسردرآمده ) بسردرآمده. [ ب ِ س َ دَ م َدَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) آنکه به روی سر درمی افتد. ( ناظم الاطباء ). آنکه با سر به زمین میخورد. ( فرهنگ فارسی معین ). || لغزیده. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

( بسر در آمده ) ( اسم ) ۱- آنکه بروی سر در میافتد آنکه با سر بزمین میخورند . ۲- لغزیده .

پیشنهاد کاربران

بپرس