حق رای دادن

مترادف ها

free (فعل)
ترخیص کردن، خالی کردن، ازاد کردن، فروهشتن، حق رای دادن، ازادی بخشیدن

franchise (فعل)
ازاد کردن، حق رای دادن

enfranchise (فعل)
ازاد کردن، معاف کردن، از بندگی رهاندن، حق رای دادن، حقوق مدنی اعطا کردن به

فارسی به عربی

( حق رأی دادن ) حق التصویت
وکالة

پیشنهاد کاربران

بپرس