حلقه حلقه کردن


معنی انگلیسی:
curl

مترادف ها

crisp (فعل)
موج دار کردن، مجعد شدن، حلقه حلقه کردن

فارسی به عربی

رقیقة مقلیة

پیشنهاد کاربران

بپرس