حنظله بن اسعد اشبامی

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] حنظلة بن اسعد اشبامی. «حنظله بن اسعد شبامی» که یکی از بزرگان شیعه؛ مردی فصیح، شجاع و قاری قرآن بود. هنگامی که امام حسین علیه السلام به کربلا رفت، به سپاه حسینی پیوست.
از شهدای کربلاست و نامش در زیارت ناحیه مقدسه آمده است. کوفی است و شبام، نام طایفه ای از همْدانیان است.
حنظله از چهره های شیعی در کوفه و زبان آور، شجاع و معلم قرآن بود. چون سیدالشهدا علیه السلام به کربلا رسید، وی به آن حضرت پیوست. وی جزء شهدایی است که تا اواخر زنده بود و از جان حسین بن علی علیهماالسلام در مقابل تیرها و نیزه های دشمن محافظت می کرد و گاهی هم با سخنانش به سپاه کوفه هشدار می داد و موعظه می کرد.
پیش از شروع جنگ، امام علیه السلام او را به عنوان فرستاده خویش به سوی عمر بن سعد فرستاد. چون روز عاشورا فرارسید، حنظله نزد امام رفت و برای جهاد اجازه گرفت. آنگاه در مقابل لشگر کوفه ایستاد و شروع به سخن گفتن کرد: ای مردم، من بیم دارم عاقبت کار شما همانند سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود شود. ای مردم! من از رسوایی شما در روز قیامت می ترسم؛ روزی که هیچ حافظی جز خداوند نیست و کسی که گمراه شده است راهی به سوی هدایت ندارد. ای مردم! حسین را نکشید که خداوند شما را به عذاب خود مبتلا می سازد و کسی که افترا می بندد، زیان خواهد برد.
امام حسین علیه السلام به او فرمود: «ای پسر اسعد! اینان مستحق عذاب شدند، همان هنگام که تو به حق دعوتشان کردی و نپذیرفتند و تصمیم به ریختن خون تو و یارانت گرفتند و دست خود را به خون برادران صالح تو آلوده کردند».
حنظله بن اسعد به امام عرض کرد: راست گفتی، فدایت شوم. آیا اجازه می دهی که به ملاقات پروردگارم بشتابم و به برادرانم ملحق شوم؟ امام اجازه داد و فرمود: «برو به سوی چیزی که بهتر از دنیاست و آنچه در آن است؛ جهانی که حدی نپذیرد و سلطنتی که زوال نیابد».

[ویکی اهل البیت] «حنظله بن اسعد شبامی» که یکی از بزرگان شیعه؛ مردی فصیح، شجاع و قاری قرآن بود. هنگامی که امام حسین علیه السلام به کربلا رفت، به سپاه حسینی پیوست.
از شهدای کربلاست و نامش در زیارت ناحیه مقدسه آمده است. کوفی است و شبام، نام طایفه ای از همْدانیان است.
حنظله از چهره های شیعی در کوفه و زبان آور، شجاع و معلم قرآن بود. چون سیدالشهدا علیه السلام به کربلا رسید، وی به آن حضرت پیوست. وی جزء شهدایی است که تا اواخر زنده بود و از جان حسین بن علی علیهماالسلام در مقابل تیرها و نیزه های دشمن محافظت می کرد و گاهی هم با سخنانش به سپاه کوفه هشدار می داد و موعظه می کرد.
پیش از شروع جنگ، امام علیه السلام او را به عنوان فرستاده خویش به سوی عمر بن سعد فرستاد. چون روز عاشورا فرارسید، حنظله نزد امام رفت و برای جهاد اجازه گرفت. آنگاه در مقابل لشگر کوفه ایستاد و شروع به سخن گفتن کرد: ای مردم، من بیم دارم عاقبت کار شما همانند سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود شود. ای مردم! من از رسوایی شما در روز قیامت می ترسم؛ روزی که هیچ حافظی جز خداوند نیست و کسی که گمراه شده است راهی به سوی هدایت ندارد. ای مردم! حسین را نکشید که خداوند شما را به عذاب خود مبتلا می سازد و کسی که افترا می بندد، زیان خواهد برد.
امام حسین علیه السلام به او فرمود: «ای پسر اسعد! اینان مستحق عذاب شدند، همان هنگام که تو به حق دعوتشان کردی و نپذیرفتند و تصمیم به ریختن خون تو و یارانت گرفتند و دست خود را به خون برادران صالح تو آلوده کردند».
حنظله بن اسعد به امام عرض کرد: راست گفتی، فدایت شوم. آیا اجازه می دهی که به ملاقات پروردگارم بشتابم و به برادرانم ملحق شوم؟ امام اجازه داد و فرمود: «برو به سوی چیزی که بهتر از دنیاست و آنچه در آن است؛ جهانی که حدی نپذیرد و سلطنتی که زوال نیابد».
حنظله گفت: السلام علیک یا اباعبدالله، صلی الله علیک و علی اهل بیتک، ملاقات ما و شما در بهشت! امام فرمود: «آمین! آمین!».

پیشنهاد کاربران

بپرس