رخشان
/raxSAn/
مترادف رخشان: تابنده، تابان، درخشنده، رخشان، روشن، مشعشع، نیر
متضاد رخشان: تیره، کدر
معنی انگلیسی:
فرهنگ اسم ها
معنی: درخشان، روشن و تابان، درخشنده، ( = درخشان )
برچسب ها: اسم، اسم با ر، اسم دختر، اسم فارسی
لغت نامه دهخدا
رخشان. [ رَ ] ( نف ) رُخْشان. صفت فاعلی حالی از رخشیدن. تابان و روشن و درخشان. ( ناظم الاطباء ). صفت مشبهه از رخشیدن. ( فرهنگ نظام ) :
نشسته بر او شهریاری چو ماه
ز یاقوت رخشان به سر بر کلاه.
فردوسی.
بدو گفت شاپور شاه اورمزدکه رخشان بدی او چو ماه اورمزد.
فردوسی.
که روشن شدی زو [ یاقوت ] شب تیره چهرچو ناهید رخشان بدی بر سپهر.
فردوسی.
یکی طوق روشن تر از مشتری ز یاقوت رخشان دو انگشتری.
فردوسی.
بگردید بر گرد آن شهر شاه زمین دید رخشان تر از چرخ و ماه.
فردوسی.
ای رخ رخشان جانان زیر آن زلف بتاب لاله سنبل حجابی یا مه عنبرنقاب.
عنصری.
با رخی رخشان چون گرد مهی بر فلکی بر سماوات عُلا برشده ز ایشان لهبی.
منوچهری.
دو رخ رخشان تو گلنار گشت بردل من ریخته گلنار نار.
منوچهری.
از روی چرخ چنبری رخشان سهیل و مشتری چون بر پرند و ششتری پاشیده دینار و درم.
لامعی.
شب من روز رخشان کرد خواجه به برهانهای چون خورشید رخشان.
ناصرخسرو.
در بر خورشید رخشان کی پدید آیدسُهادر بر دریای جوشان کی پدید آید شَمَر.
ناصرخسرو.
خلایق خاک و اوابر بهاری ضمایر چون شب و او روز رخشان.
ناصرخسرو.
مگر روز قیفال او راند خواهدکه طشت زر از شرق رخشان نماید.
خاقانی.
وآن شرارم که به قوت برسم سوی اثیرچون شهاب اختر رخشان شدنم نگذارند.
خاقانی.
دُرج بی گوهر روشن به چه کاربیشتر بخوانید ...فرهنگ فارسی
( صفت ) رخشنده درخشنده درخشان تابان .
یا رخشان صفت فاعلی حالی از رخشیدن تابان و روشن و درخشان .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
پر جلوه، رخشان، رخشنده، فروزنده
پیشنهاد کاربران
رخشان در بلوچستان پاکستان ، نام چندین مکان هست که عبارتند از ، کوهستان رخشان، رودخانه رخشان ، دره رخشان و منطقه رخشان و بخش غربی بلوچستان پاکستان شامل ، نوشکی، دالبندین، آران، چاقی، کویته را منطقه رخشان
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
گویند که اکثر ساکنان ان از ایل رخشانی هستند و از همه مهمتر به زبان رخشانی یکی از گویش های بلوچی تکلم می کنند
رخشان نام محله ی قدیمی از روستای ادملا بوده که از املاک ( ( رخش سوارقلی خان ) ) محسوب میشده است. خاندان داداش باکر در ادملا اکنون از وارثین و ساکنان این محله ی قدیمی در ادملا می باشند.
منبع: کتاب ادملاوند و شجره نامه اشاداد محسن داداش پور باکر
منبع: کتاب ادملاوند و شجره نامه اشاداد محسن داداش پور باکر
متلالی=درخشان، مشعشع هستش