لکیدن

لغت نامه دهخدا

لکیدن. [ ل ُ دَ ] ( مص ) لُک رفتن شتر و اسب و غیره. لکه رفتن. و رجوع به لُک و لُکّه شود.

پیشنهاد کاربران

در کوردی به معنای چسبیدن و متورم شدن، اغلب به دلیل گرما
لکیدن به گویش شیرازی یعنی گشتن، طی کردن، پیمودن، راه رفتن، دویدن به شکلی که انسان خسته شود از این عمل.
از صبح تا به حال همه ی کوهها را لُکیدم اما او را ندیدم.
به ضم ل. دویدن در گویش کازرونی ( ع. ش )

بپرس