مشهوم

لغت نامه دهخدا

مشهوم. [ م َ ] ( ع ص ) تیزخاطر و چالاک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تیزدل. ( مهذب الاسماء ) ( ملخص اللغات حسن خطیب ). تیزخاطر و روشن دل. ( از اقرب الموارد ). || ترسان و بیمناک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس