پر هوس

لغت نامه دهخدا

پرهوس. [ پ ُ هََ وَ ] ( ص مرکب ) کسی که نفس وی بسیار خواهشهای سبک و بیجا دارد. دارای آرزوی بسیار. بوالهوس. بلهوس. مقابل کم هوس :
شور شراب عشق تو آن نفسم رودز سر
کاین سر پرهوس شود خاک در سرای تو.
حافظ.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه هوس بسیار دارد دارای آرزوی بسیار بوالهوس بلهوس مقابل کم هوس.

فرهنگ عمید

آن که هواوهوس بسیار دارد، بلهوس.

مترادف ها

eager (صفت)
مشتاق، پر هوس، حریص، ترد و شکننده، پر از اشتیاق، پر اشتیاق

all absorbing (صفت)
پر هوس

پیشنهاد کاربران

بپرس