پرهیب

فرهنگ معین

(پَ ) (اِ. ) شبح ، سایه .

پیشنهاد کاربران

آنچه بیننده را به واقعیت می کند
واژه "پرهیب" به هیچ عنوان هم معنی کلمه "سایه" نیست! کلمه "شبح" به معنی این واژه نزدیک تر هست اما باز هم حق مطلب رو ادا نمیکنه.
به نظرم نزدیک ترین معنی به این واژه همون "نمایی گنگ" هست.
ما در گویش محلی سبزواری این کلمه را به صورت "پِرهَاو" ( perhaw ) تلفظ میکنیم.
تا مدت ها خیال میکردم این واژه مترادفی در زبان فارسی ندارد تا این که تصادفا آنرا جایی خواندم.
پرهیب
شبح
پرهیب/ părhib : سایه داری وهم انگیز - نمایی گنگ. شبح، ( ساختمانی ) شِما ( فرهنگ سخن: حسن انوری )
مانند: سر انجام خواهر زاده را به پرهیب او شناخت.
کلیدر
محمود دولت آبادی
شبح ( فرهنگ سخن ) حسن انوری
شبح ( فرهنگ سخن )
( اِ ) سایه، تصویری تاریک که بر اثر تابش نور بر جسمی در زمینه ی روشن تر ایجاد می شود، شبح.
این واژه برگردان واژه ی لاتین سیلوئت ( silhouette ) است.

بپرس