پروانه

/parvAne/

مترادف پروانه: اجازه، پته، جواز، حکم، فرمان، گواهی، مجوز، پره، ملخ، شب پره

معنی انگلیسی:
fan, certificate, license, pass, permission, permit, butterfly, [mech.] governor, moth, licence, torture, propeller

فرهنگ اسم ها

اسم: پروانه (دختر) (فارسی) (پرنده، طبیعت، گل) (تلفظ: parvāne) (فارسی: پروانه) (انگلیسی: parvane)
معنی: حشره ای زیبا با بال های نازک و رنگارنگ، حکم، فرمان، در ادبیات مظهر عاشق، حشره ای با بدن کشیده و باریک و بال های پهن پوشیده از پولک های رنگارنگ، جواز و نشان، ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ای در دستگاه راست پنجگاه و نوعی تحریر
برچسب ها: اسم، اسم با پ، اسم دختر، اسم فارسی، اسم پرنده، اسم طبیعت، اسم گل

لغت نامه دهخدا

پروانه. [ پ َرْ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) حیوانی گوشت خوار شبیه به یوز که در شمال افریقا زید.و گویند که پیشاپیش شیر رود و آواز کند تا جانوران آواز او شنیده خود را بر کنار کشند و شیر را با او الفتی عظیم است و پس مانده صید شیر خورد. فرانق. فرانک. فرانه. سیاه گوش. برید. قره قولاخ. تفه. عناق الارض. غنجل. پروانک :
شاها غضنفری تو و پروانه تو من
پروانه در پناه غضنفر نکوتر است.
خاقانی.
پروانه وار بر پی شیران نهند پی
تا آید از کفلگه گوران کبابشان.
خاقانی.
|| دلیل. رهبر. || پیشرو لشکر. || حشره ای است پرنده ، سیاه رنگ ، بزرگتر از زنبور سرخ با پری دودی رنگ پهن و دراز که به تابستان پیرامون چراغ گردد و گاه به گرمای چراغ بسوزد. پروانه چراغ. چراغ واره. و او پرنده ای بود که خود را بر چراغ یاشمع زند و بسوزد و او را مگس چراغ خوانند. ( حافظ اوبهی ). ام طارق. فراش. فراشه. ( زمخشری ). شب پره. خِرطیط. برنده :
بیاموز تا بد نباشدت روز
چو پروانه مر خویشتن را مسوز.
ابوشکور.
پر پروانه بسوزد با فروزنده چراغ
چون چخیدن با چراغ روشن زهرا کند.
منوچهری.
کی شود پروانه از آتش نفور
زانکه او را هست در آتش حضور.
عطار.
شبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنیدم که پروانه با شمع گفت...
سعدی.
ور چو پروانه دهد دست فراغ بالی
جز بدان عارض شمعی نبود پروازم.
حافظ.
چراغ روی ترا شمع گشت پروانه
مرا ز حال تو با حال خویش پروا نه.
حافظ.
دیدی که خون ناحق پروانه شمع را
چندان امان نداد که شب را سحر کند.
حکیم شفائی.
یک شمع شبی هزار پروانه کشد. ( از مجموعه امثال طبع هند ).
شنیده ای که چه با شمع گفت پروانه
که در فراق ، تو سوزان تری بگو یا من.
( از وصاف ).
|| مجازاً، بمعنی نور چراغ و شمع. ( از بهار عجم ) ( از غیاث اللغات ). || فرمان پادشاهان. حکم نامه. حکم :
شمعی است چهره تو که هر شب ز نور خویش
پروانه ٔضیا به مه آسمان دهد.
ظهیر فاریابی.
نگردند پروانه شمع کس
که پروانه کس نخوانند بس.
نظامی.
و بسیار بودی که حسن به آنچ خواستی بی استطلاع رای علاءالدین از پیش خود پروانه دادی و حکمها کردی. ( جهانگشای جوینی ). و پروانه فرستاد تا محتشم گردکوه و محتشم قلاع قهستان به بندگی آیند. ( جهانگشای جوینی ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

۱- فرمان پادشاهان حکم نامه حکم . ۲- جواز اجازه نامه تذکره اذن . ۳- اجاز. عبور و مرور گذرنامه . ۴- برات حواله : ( و هیچکس از مجلس شراب بی اجازت شاهنشاه با وثاق نتوانستی شد... و اگر گفتی بوثاق حریف دارم شراب سلار بی استطلاع .... پروانه نبشتی و شراب داران حاصل کرده با او سپردندی . ) ( تاریخ طبرستان لغ. ) ۵- پیک برید حامل خرایط پروانچه فروانق
محلی در شمال شهر هرات

فرهنگ معین

( ~. ) (اِ. ) اسبابی به صورت چرخ پره دار چرخان یا پنکه مثل پروانة کشتی .
( ~. ) (اِ. ) ۱ - نوشته ای رسمی که به دارندة آن اجازة کار معینی را می دهد مثل پروانة وکالت . ۲ - جواز، اجازه نامه . ۳ - حکم ، فرمان پادشاهان .
( ~. ) (اِ. ) ۱ - دلیل ، رهبر. ۲ - یکی از گوشه های همایون .
(پَ نِ ) (اِ. ) ۱ - نام عمومی هر یک از تیرة پروانگان جزو ردة حشرات که گونه و اقسام متعدد دارد. ۲ - پروانک ، جانوری درنده شبیه شغال که به دنبال شیر حرکت می کند و بازماندة شکار آن را می خورد. سیاه گوش و چاوشی هم گویند.

فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) حشره ای با بال های نازک رنگین که روی گل ها و گیا هان می نشیند و شیرۀ آن ها را می مکد، شاه پرک، پروانۀ روز.
۲. آلتی پره دار که دور خود بچرخد: پروانهٴ هواپیما.
۳. اجازۀ رسمی که از طرف دولت برای انجام کاری معیّن صادر شود، اجازه نامه، لیسانس.
۴. حکم، فرمان.
۵. اذن، اجازه، جواز: روزی سرت ببوسم و در پایت اوفتم / پروانه را چه حاجت «پروانهٴ» دخول (سعدی۲: ۴۷۹ ).
۶. ‹پروانک، فرانک› (زیست شناسی ) جانوری درنده شبیه شغال، سیاه گوش، چاوش: پروانه وار بر پی شیران نهند پی / گر باید از کَفَلگه گوران کبابشان (خاقانی: ۳۳۰ ).
۷. (زیست شناسی ) حشرۀ بال دار کوچکی که شب ها گرد چراغ یا شمع می گردد و گاه در شعلۀ شمع می سوزد، پروانۀ شب: دیدی که خون ناحق پروانه شمع را / چندان امان نداد که شب را سحر کند (حکیم شفائی: لغت نامه: پروانه ).
۸. (موسیقی ) گوشه ای در دستگاه های ماهور، همایون، و راست پنجگاه.
* پروانهٴ اتومبیل: ابزاری پره دار در خودرو که جلو موتور و پشت رادیاتور قرار دارد و به وسیلۀ تسمه می چرخد و آب داخل رادیاتور را سرد می کند.
زبان و ادب'>

فرهنگستان زبان و ادب

{lemniscate} [ریاضی] یک خاگی کاسینی که در آن حاصل ضرب دو ضلع متغیر همواره برابر با یک چهارم مجذور ضلع ثابت باشد متـ . پروانۀ برنولی lemniscate of Bernoulli
{propeller, screw propeller,screw} [حمل ونقل دریایی] افزارۀ رانش شناور شامل یک توپی و چند تیغۀ متصل به آن که براثر چرخش باعث حرکت شناور می شود

واژه نامه بختیاریکا

پاپِروک؛ پِرتَک؛ پَرّه؛ ( پَرَک )

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پروانه از تیره حشره های پرنده و تمثیلی برای سرگردانی مردم در رستاخیز است.
برابر عربی پروانه «فراشه» است. این واژه تنها یک بار به صورت جمع برای تشبیه حال مردم در روز رستاخیز به کار رفته و تعبیر «جَرادٌ مُنتَشِر» به معنای ملخهای پراکنده نیز بیانگر همین تشبیه است شاید از همین رو گاه واژه «فَراش» و «جراد» هم معنا تلقی شده است.

جایگاه نمادین پروانه
جایگاه نمادین پروانه مانند بسیاری از حیوانات دیگر در ادبیات ملل متفاوت است؛ بعضی گونه های آن که در اطراف آتش می گردند و می سوزند در ادبیات فارسی، نماد کامل عشق و فداکاری شمرده می شوند؛ ولی در فرهنگ عرب این عمل از نادانی و درک اندک این حشره و نماد بی خردی و بی هدفی تلقی می شود. بازتاب این دیدگاه در امثال و حکم عربی و نیز روایات، فراوان به چشم می خورد. ضعف و خواری ، سرگردانی و بی نظمی هنگام پرواز تصادم بر اثر این سرگردانی و ... از دیگر ویژگیهای این حشره در ادبیات عرب است.
مردم در روز رستاخیز به سان پروانه های پراکنده و سرگردان درخواهند آمد: «یومَ یکونُ النّاسُ کالفَراشِ المَبثوث». در تفسیر واژه «فَراش» اختلاف است؛ برخی مقصود از آن را پروانه های گرد چراغ دانسته اند. گروهی نیز معانی دیگری را چون پشه یا پشه های ریز و کوچک ملخهای کوچک یا ازدحام ملخها برای آن بیان کرده اند.

توسعه معنای پروانه
شاید بتوان منظور از فراش را هر حشره ای که گرد آتش می گردد و گاه در آن می افتد ـ اعم از پشه، پروانه، ملخ و... ـ دانست. برخی تفسیر «فَراش» را به پروانه، نادرست و آن را هم معنای فِراش (فرش و گستردنی) دانسته اند که این تعبیر به شدت خفت و خواری مردم در رستاخیز اشاره دارد.
با توجه به معانی گوناگون «فَراش» وجوه مختلفی را برای این تشبیه ذکر کرده اند؛ برخی وجه تشبیه را فراوانی، پراکندگی و ضعف و خواری مردم در آن روز دانسته اند. برخی نیز با بررسی علت اقدام پروانه در به آتش افکندن خویش، سعی کرده اند وجه شبهی میان این حشره و انسانهای گنهکار در همین جهان تصویر کنند. این عمل پروانه به سبب نادانی و ضعف بینایی است که با مشاهده پرتو درخشان نور، خود را برای رهایی از ظلمت به کانون آن می افکند. انسان گنهکار نیز با دیدن ظاهر نیکو و لذتبخش گناه و شهوات، خود را در آن کانون آتشین انداخته، به عذابی دراز مدت گرفتار ساخته، عملی بارها احمقانه تر از پروانه مرتکب می شود. پیامبر در حدیثی با این نگاه به تشبیه گنهکاران به پروانه پرداخته است: شما خود را همانند پروانه پیاپی به آتش می افکنید، در حالی که من شما را برمی گیرم.

نظر گروهی دیگر از مفسران
...

[ویکی فقه] پروانه (قرآن). خداوند کریم پراکندگی مردم هراسان در قیامت را به پروانه هاى پراکنده در هوا تشبیه کرده است.
هراس و پراکندگى مردم در صحنه قیامت، مانند پروانه هاى پراکنده در هوا:یوم یکون النّاس کالفراش المبثوث.
قارعه/سوره۱۰۱، آیه۴.
۱. ↑ قارعه/سوره۱۰۱، آیه۴.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن،ج۷، ص۲۰۹، برگرفته از مقاله «پروانه».
...

دانشنامه عمومی

پَروانه یا فرانک حشره ای است از دسته پولک بالان، از خانواده طبقه بندی نشده گُرزشاخکان. الگوهای گوناگون رنگارنگ بر روی بال های پروانه ها و پرواز نامنظم ولی باوقار آن ها باعث شده تا تماشای پروانه یکی از سرگرمی های محبوب در برخی کشورها به شمار بیاید.
پروانه ها دارای چهار مرحله در زندگیشان هستند: مرحلهٔ اول تخم است، که پروانهٔ بالغ تخم گذاری می کند. مرحلهٔ دوم که تبدیل به لارو می شود. در این مرحله لارو ( کرمینه ) مقدار زیادی برگ می خورد تا خود را برای مرحلهٔ بعد آماده کند. مرحلهٔ سوم شفیره است که کرم تاری به نام پیله به دور خود می بافد و مدتی در آن بدون هیچ غذایی زندگی می کند. مرحلهٔ چهارم که پروانه است و جانور بالغ که دارای بال است از پیله بیرون می آید.
بدن یک حشره شامل ۶ قطعه به هم جوش خورده است که ۴ قطعه آن دارای زائده هستند. آرواره های پایین و اولین آرواره بالا نسبت به دهان در اطراف واقع می شوند و یک لب بالایی دهان را از جلو محافظت می کند. ماگزیلای دوم لب پایینی را می سازد. این اندام های ذکر شده قطعات دهانی خردکننده و جونده را تشکیل می دهند. در پروانه آرواره بالا به صورت قطعات دهانی مکنده خارج می شود.
هر یک از ۳ قطعه سینه در بردارنده یک جفت پا است و به قطعات دوم و سوم یک جفت بال نیز متصل است. در شکم حشره، ۷ قطعه اول بدون زائده هستند. در قطعات هشتم و نهم زائده ای وجود دارد که به کار تخم گذاری کمک می کنند. مخرج در قطعه دهم قرار دارد. دو قطعه آخر سینه ای و ۸ قطعه اول شکمی دارای روزنک های زوجی هستند که به دستگاه تنفسی نایی منتهی می شوند.
سطح بدن دارای پوششی ویژه است که در دوران رشد پس جنینی و به هنگام پوست اندازی به شدت تحت تأثیر اعمال فیزیولوژیک مختلف قرار می گیرد. پوست بدن بر عکس کرم ها و نرم تنان از استحکام و مقاومت زیادی برخوردار است. بررسی های بافت شناسی پوست که به وسیله میکروسکوپ نوری انجام شده نشان می دهد که پوست از دو لایه مشخص یکی یاخته های روپوستی و دیگری لایه کوتیکول تشکیل می شود. پوست بدن به طور کلی وظایف زیر را انجام می دهد:
• بدن را در برابر عوامل فیزیکی و مکانیکی مختلف محیط مانند زرهی محافظت می کند.
• از تبخیر آب بدن که در زندگی حشرات دارای اهمیت ویژه ای است جلوگیری کرده و مانع نفوذ مواد سمّی و خارجی به بدن می شود.
• حشره را در برابر تغییرات بیش از اندازه گرمای محیط محافظت می کند.
عکس پروانهعکس پروانهعکس پروانهعکس پروانهعکس پروانهعکس پروانه

پروانه (آلبوم ماریا کری). پروانه ( انگلیسی: Butterfly ) ششمین آلبوم استودیویی خواننده و ترانه سرای آمریکایی ماریا کری است که در ۱۶ سپتامبر ۱۹۹۷ توسط کلمبیا رکوردز منتشر شد. این آلبوم صداهای ژانر موسیقی هیپ هاپ و معاصر بزرگسال و همچنین برخی ملودی های نرم و معاصر را در بر می گیرد. در طول ضبط این پروژه، کری با والتر آفاناسیف که اکثر قطعه های آلبوم های قبلی خود را با او نوشته و تهیه کرده بود، کار کرد. او همچنین با بسیاری از تهیه کنندگان و رپرهای مشهور هیپ هاپ مانند شان کامز، کیو - تیپ و میسی الیوت همکاری کرد.
عکس پروانه (آلبوم ماریا کری)

پروانه (حرکت بدن سازی). فلای یا پروانه ( انگلیسی: fly or flye ) یک تمرین قدرتی است، که در آن دست و بازو در یک قوس حرکت می کنند درحالی که آرنج در یک زاویه ثابت نگه داشته می شود
از این حرکت برای حرکت کردن ماهیچه های بالاتنه استفاده می شود، از این حرکت بیشتر برای تمرینات عضلات سینه استفاده می کنند. ( پرس نظامی و پرس نیمکت
به ترتیب برای عضلات سرشانه و سینه ) این حرکت باید با تمرکز و احتیاط بالایی انجام شود تا به مفصل شانه و رباط های متصل به آن آسیبی نگردد. [ ۱]
فلای یا پروانه را می توان به شکل های مختلف انجام نمود که ساده ترین روش برای انجام این حرکت استفاده از دمبل می باشد. این حرکت را می توان به سه حالت خوابیده، ایستاده، نشسته انجام نمود. [ ۲]
فلای سینه عمدتاً با عضلات سینه ای ماژور فعالیت می کند تا بازوها را به صورت افقی حرکت دهند. اگر به صورت داخلی بچرخد سر در اقدام خم شدن عرضی به آن کمک می کند در صورت چرخش جانبی ( خارجی ) سهم دلتوئید کاهش می یابد و یک ماژور به عنوان مجرای عرضی به شدت تأکید می شود. [ ۳]
انواع حرکت با ماشین پروانه فلای از شروع تا پایان حرکت[ ۴]
اگر از ماشین کابلی استفاده می کنید، بدن به سمت جلو خم می شود تا وزن جابجا شده را متعادل کند پاها پرانتزی شده و آرنج کمی بر زیر شانه قرار می گیرد.
عکس پروانه (حرکت بدن سازی)عکس پروانه (حرکت بدن سازی)عکس پروانه (حرکت بدن سازی)عکس پروانه (حرکت بدن سازی)عکس پروانه (حرکت بدن سازی)عکس پروانه (حرکت بدن سازی)

پروانه (حرکت ورزشی). پروانه یا جامپینگ جَک عنوان یک حرکت ورزشی است که در آن فرد در حالی که دست هایش در کنار بدنش قرار گرفته است می ایستد، سپس با یک جهش پاها را از هم باز و همزمان دست ها را بالای سر می برد، و پس از کمی مکث دوباره با جهشی دیگر به حالت اول باز می گردد. این حرکت باعث قوی تر شدن پاها و بازوها می شود. [ ۱]
عکس پروانه (حرکت ورزشی)

پروانه (فیلم ۱۹۷۱). پروانه ( انگلیسی: Parwana ) یک فیلم است که در سال ۱۹۷۱ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به آمیتاب باچان، اوم پراکاش، لالیتا پاوار و هلن اشاره کرد.
عکس پروانه (فیلم ۱۹۷۱)

پروانه (فیلم ۱۹۸۲). «پروانه» ( انگلیسی: Butterfly ( 1982 film ) ) فیلمی در ژانر درام و جنایی است که در سال ۱۹۸۲ منتشر شد.
استیسی کیچ
پیا زادورا
اورسن ولز
ادوارد آلبر
جورج باک فلاور
جون لوکارت
• استوارت ویتمن
عکس پروانه (فیلم ۱۹۸۲)عکس پروانه (فیلم ۱۹۸۲)

پروانه (فیلم ۲۰۰۰). «پروانه» ( انگلیسی: Butterfly ) فیلمی در ژانر مستند است که در سال ۲۰۰۰ منتشر شد.
عکس پروانه (فیلم ۲۰۰۰)

پروانه (فیلم ۲۰۰۲). «پروانه» ( انگلیسی: The Butterfly ( 2002 film ) ) فیلمی در ژانر کمدی - درام است که در سال ۲۰۰۲ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به میشل سرو و جری لوکاس اشاره کرد.
عکس پروانه (فیلم ۲۰۰۲)

پروانه (فیلم ۲۰۰۴). «پروانه» ( انگلیسی: Butterfly ( 2004 film ) ) یک فیلم سینمایی هنگ کنگی در ژانر درام است که در سال ۲۰۰۴ منتشر شد.
عکس پروانه (فیلم ۲۰۰۴)

پروانه (فیلم ۲۰۰۷). «پروانه» ( انگلیسی: The Butterfly ( 2007 film ) ) یک فیلم است که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد.
عکس پروانه (فیلم ۲۰۰۷)

پروانه (فیلم ۲۰۱۲). پروانه ( انگلیسی: Parvaneh ) فیلمی کوتاه به کارگردانی تلخون حمزوی است که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد.
تلخون حمزوی فیلمساز ایرانی مقیم سوئیس است که با این فیلم کوتاه نامزد جایزه اسکار ۲۰۱۵ شده است. او فیلمش را به زبان آلمانی تهیه کرده و از طرف کشور محل اقامتش، سوئیس به اسکار فرستاده شده است. این فیلم پیش از این در چند جشنواره خارجی دیگر نیز شرکت کرده است. [ ۱]
تلخون حمزوی این فیلم را برای پایان نامه کارگردانی فوق لیسانسش ساخته و برای همین فیلم جایزه نقره ای دانشجویی اسکار در سال ۲۰۱۳را نیز گرفته است. [ ۲]
فیلم کوتاه ۲۵ دقیقه ای «پروانه» درباره دختری افغان است که به اردوگاه پناهندگان سوئیس وارد شده، اما زمانی که از وضع بد سلامت پدرش آگاه می شود تصمیم می گیرد تمام پولش را که به شکل غیرقانونی به دست آورده، برای خانواده اش ارسال کند؛ او برای این کار مجبور است به شهر زوریخ برود و از آنجا که گذرنامه معتبر ندارد، قادر نیست پول را ارسال کند و در همین زمان با دختری به نام «امیلی» آشنا می شود و ماجراهایی برای این دو در ادامه فیلم رخ می دهد. [ ۱]
عکس پروانه (فیلم ۲۰۱۲)

پروانه (فیلم ۲۰۱۴). پروانه ( به هندی: Titli ) فیلمی محصول سال ۲۰۱۴ و به کارگردانی کانو بهل است. در این فیلم بازیگرانی همچون رانویر شوری، آمیت سیال، شاشانک آرورا، لالیت بهل و شیوانی راگووانشی ایفای نقش کرده اند.
عکس پروانه (فیلم ۲۰۱۴)

پروانه (فیلم ۲۰۱۵). «پروانه» ( اسپانیایی: Mariposa ) یک فیلم محصول آرژانتین به کارگردانی Marco Berger است که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد.
عکس پروانه (فیلم ۲۰۱۵)

پروانه (فیلم ایتالیایی). پروانه ( ایتالیایی: La falena ) فیلمی صامت در ژانر درام به کارگردانی کارمینه گالونه است که در سال ۱۹۱۶ منتشر شد.
عکس پروانه (فیلم ایتالیایی)

پروانه (قطعه مکانیکی). پروانه یا پیش برنده، یک قطعه گردان در داخل یک لوله یا مجرا است که جهت بالا بردن فشار یک سیال مورد استفاده قرار می گیرد.
• پروانه باز
• پروانه بسته
پروانه، بخش گردان یک پمپ گریز از مرکز است که معمولاً از موادی چون آهن، فولاد، برنز، آلومینیم یا پلاستیک ساخته می شود. نقش پروانه، انتقال انرژی موتور پمپ به سیال است. هنگامی که جریان خروجی توسط پوشش پمپ محدود می شود، از تبدیل فشار از طریق پروانه سرعت به دست می آید. پروانه ها معمولاً استوانه هایی کوتاه با یک ورودی باز هستند که جریان ورودی را می پذیرد.
یکی از کاربردهای اصلی پروانه در کمپرسورهای گریز از مرکز است. در این کمپرسورها از هر دو نوع باز و بسته آن استفاده می شود. نوع باز آن قابلیت استفاده در سرعت های دورانی بالاتر را داشته و می تواند در تعداد مراحل کمتر، نسبت فشار خروجی مطلوب را تأمین کند. بنابراین کمپرسورهای با پروانه باز اندازه کوچکتری در مقایسه با نوع پروانه بسته دارند.
در برخی از موتورهای توربو، از پروانه ها به جای کمپرسورهای محوری استفاده می شود.
برخی پروانه ها که از پره های کوچکتری برخوردار هستند می توانند در سرعت های بسیار بالایی به کار گرفته شوند. هنگامی که مسیر حرکت آب توسط محفظه های مخصوص محدود شود، از نیروی آب ناشی از حرکت پروانه یک جت آب پدید می آید که می توان از آن در حرکت برخی ماشین ها استفاده کرد.
عکس پروانه (قطعه مکانیکی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

پروانه (butterfly)
حشراتی شبیه به بیدها، در راستۀ فلس بالان. بال های آن ها از پولک های ظریفی پوشیده شده است و معمولاً به رنگ روشن اند. حدود ۱۵,۰۰۰ گونه پروانه وجود دارد. بسیاری از آن ها در سراسر دنیا به علت از بین رفتن محل زندگی شان در معرض تهدیدند. بنا به تحقیقی در ۱۹۹۹، یک هشتم گونه های پروانۀ اروپایی در معرض انقراض است. طی قرن ۲۰، از ۵۷۶ گونۀ اروپایی، ۷۱ گونۀ آن ها مداوماً کاهش یافته اند. از ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۹، از ۵۶ گونۀ مقیم بریتانیا ۲۰ گونه به حد نظرگیری کاهش پیدا کردند. پروانه ها خرطوم هایی لوله ای شکل دارند که با آن شهد گل، یا در بعضی از گونه ها مواد گندیده، مدفوع، یا ادرار را می مکند. دگردیسی پروانه ها کامل است. شفیره معمولاً برهنه است و محافظ ابریشمی ندارد. طول عمر بالغ ممکن است فقط چند هفته باشد اما برخی گونه ها به خواب زمستانی می روند و در بهار تخم می گذارند. بزرگ ترین خانوادۀ آن ها تیرۀ عروسک وارگان است که ۶هزار گونه دارد؛ ازجمله پروانه های طاووسی، لاک لاک پشتی ها، و لاله های متعفن. تیرۀ کله پروانگان، شامل پروانۀ سفیدکلم، یکی از چند پروانۀ مضر برای محصولات است. کرک پروانگان معمولاً کوچک اند و اغلب رنگ هایی با جلای فلزی دارند، ازجمله پروانه های آبی، مسی، و پروانه های دارای خط های سیاه. پروانۀ آبی رنگ بزرگLycaena arion زندگی پیچیده ای دارد: تخم هایش را روی آویشن وحشی می گذارد، سپس نوزادهای کرمی شکل را مورچه های جنس میرمیکا به لانه هایشان می برند. مادامی که نوزادهای کرمی شکل از نوزاد و مورچه ها تغذیه می کنند، مورچه ها غدد شهد آن ها را می دوشند. در بهار نوزادهای کرمی شکل بالاخره به صورت شفیره درمی آیند و سپس پروانه می شوند. پروانه های اصلی گرمسیری پروانه آسایان، یا چلچله پروانگان، مخصوصاً گونه های امریکای جنوبی بزرگ و بسیار زیبایند. بزرگ ترین پروانۀ دنیا، پروانۀ ملکه الکساندر، متعلق به منطقه پاپوآی گینۀ نو است. طول بدن این جانور۷.۵ سانتی متر و پهنای بال های باز آن ۲۵ سانتی متر است. تماشایی ترین مهاجر، پروانۀ امپراتور نارنجی و سیاه Danaus plexippus است که تقریباً در پاییز از شمال کانادا به مکزیک پرواز می کند. تفاوت های پروانه ها با بیدها معمولاً این هاست: داشتن شاخک های گرزی شکل به جای شاخک پرمانند، نداشتن «بَسْتْ» بین بال جلویی و عقبی، و قرار گرفتن بال ها به حالت عمودی در هنگام استراحت به جای حالت افقی یا مورب.

جدول کلمات

رانجو

مترادف ها

pass (اسم)
رد، راه، پروانه، گذرگاه، بلیط، گردونه، عبور، معبر، جواز، گذر، گدوک، گذرنامه

permit (اسم)
اجازه، پروانه، جواز

permission (اسم)
رخصت، اجازه، دستور، پروانه، ترخیص، مرخصی، اذن

paper (اسم)
مقاله، پروانه، ورقه، روزنامه، جواز، کاغذ، ورق کاغذ

license (اسم)
اجازه، پروانه، جواز، جواز شغل

billet (اسم)
ورقه جیره، یادداشت مختصر، پروانه، اجازه نامه

butterfly (اسم)
پروانه

propeller (اسم)
پروانه، پروانه هواپیما وکشتی وغیره

moth (اسم)
پروانه، بید، حشرات موذی

governor (اسم)
طرفدار، پروانه، حاکم، سایس، فرماندار، حکمران

fan (اسم)
پروانه، پنکه، بادزن، باد بزن، تماشاچی ورزش دوست، هیکل

licensure (اسم)
اجازه، پروانه

فارسی به عربی

اجازة , ترخیص , رخصة , عث , فراشة , ملاحظة , ورقة

پیشنهاد کاربران

او را اعتنایی به آتش نیست
او را پروایی نیست ( پروا نه )
پروانه به زبان سنگسری
پاپیلو papilo
پروانه کی به من میرسی خیلی دوست دارم
من محمد پروانه دختر همسایه را خیلی خوش دارم فدام شه اللهی
با سلام و عرض ادب
در زبان انگلیسی به پروانه ( butterfly ) گفته میشود ک به معنای پروانه است اما در لغت انگلیسی ( butter ) به معنای کره و ( fly ) به معنای پرواز است
در واقع این کلمه مساوی با پرواز کره است
چرا نام پروانه در لغت انگلیسی پرواز کره نامگذاری شد؟
نام برخی از حشرات به انگلیسی:
ant = مورچه 🐜
bee = زنبور 🐝
wasp = زنبور 🐝
butterfly = پروانه 🦋
cockroach = سوسک 🪳
beetle = سوسک
cricket = جیرجیرک
...
[مشاهده متن کامل]

dragonfly = سنجاقک
fly = مگس
grasshopper / locust = ملخ 🦗
mantis = آخوندک
ladybug ( American ) / ladybird 🦓 ( British ) = کفشدوزک 🐞
millipede / millepede = هزارپا
mosquito = پشه 🦟
moth = شب پره، شاپرک
snail = حلزون 🐌
spider = عنکبوت 🕷
termite = موریانه
tick = کنه
worm = کرم 🪱
caterpillar = کرم ابریشم
flea = کک
louse = شپش
❗️جمع: lice
aphid = شته
bedbug = ساس
leech = زالو

چه چیزهایی در شب دوم بال حشره
میگدند
کلمه پروانه به خارجی
پروانه در زبان لکی پَپی یا پَروینه
پَر وینه= مانند پَر شبیه پَر
واژه ی پروا پارسی می باشد که برابر عربی آن واژه ی توجه است، بی پروا :بی توجه
پروانیدن، توجه کردن
واژه ی پروانه پارسی می باشد که برابر عربی آن واژه اجازه است، پروانه : اجازه
پارسی را پاس بداریم
معنی پروانه یعنی تنهایی البته من یه پروانه میشناسم که عشق منه
یه پروانه میشناسم خیلی کارش درسته عشق منه
پروا یعنی ترس و پروانه یعنی نترس، بی باک و شجاع، خیلی اسمم رو دوست دارم🦋❤
در گویش شهرستان بهاباد به نوعی پروانه کوچک و قهوه رنگ که از خرابی بعضی از خوراکی ها چون پسته بوجود می آید پَرپَرو گفته می شود.
پروانه به معنای مجوز ، می شود:
لایسنس ( license ) ، پرمیشن ( permission ) ،
اجازه نامه، رضایت نامه.
پروانه
معنی پروانه: اجازه، حکم و جواز و نیز نام حشره ای پرنده بزرگتر از زنبور و رنگارنگ. پروانه نام نوعی بیماری هم هست.
پروانه : /parvāne/ پروانه 1 - حشره ای با بدن کشیده و باریک و بال های پهن پوشیده از پولک های رنگارنگ؛ 2 - حکم، فرمان، جواز و نشان؛ 3 - ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ای در دستگاه راست پنجگاه و نوعی تحریر. اسم پروانه مورد تایید ثبت احوال ایران برای نامگذاری دختر است .
...
[مشاهده متن کامل]

یک موجود زشت
با دلی سنگ
ملخ
شب پره
حشره
پری زیبا و دست نیافتنی

پری دست نیافتنی
پروانه: [اصطلاح دامپروری] مجوزی است که ازسوی وزارت جهادکشاورزی به منظوراحداث یابهره برداری واحدهای دامپروری وپرورش انواع دام یاکارخانجات وکارگاهها، توسط سازمان جهادکشاورزی دراستانهای کشورصادروتنهامجوزمعتبربرای ارائه خدمات وتسهیلات توسط کلیه دستگاهها می باشد.
دوستان خیلی بهتر از لغتنامه معنا کرده اند. پروا یعنی ترس. نه ام که یعنی نه دیگه. یعنی نترس. بی باک. دلیر. تمام قشنگی این اسم به همینه. متعجبم که در لغتنامه اشاره ای به آن نشده!
پروانه نماد پیشرفت و یعنی زیبایی، یعنی پری من عاشق اسمم😻
پروانه ، پری زیبایی و دست نیافتنی است که اسم خودمو خیلی دوست دارم🦋⚘🌼
پری، حکم، اجازه، نترس، مهربون، زیبا، شجاع، زیبا پسند چون پروانه فقط از گل خوشش میاد
من اسمم رو خیلی دوست دارم
اجازه نامه
نام جانوری
پروانه یعنی نترس شجاع، پروا نه ساخته شده مه نه، معنی نفی و نداشتن می ده، پروا: ترس و پروا نداشتن نترس بودن.
اما برای زیبایی ن با کسره خوانده می شود.
من فکر میکنم کلمه 《پروانه》از دو کلمه 《پروا》 و《 نه 》ساخته شده. 《 پروا》 یعنی 《ترس و واهمه》 و 《نه》 یعنی《 نداشتن و نبود هر چیزی》. و از اونجایی که پروانه از نور شمع پروا و ترس نداره نتیجه میگیریم که پروانه یعنی بدون ترس و پروا. یعنی پروا نداره
نظر شما چیه؟
پروانه یعنی پری رویایی ، یعنی تنهای شب و روز ، یعنی زیبا ، تک منم عاشق این اسمم چون اسم خودم پروانه است
پروانه ینی بمانند پری. . ومن اسمم خیلی دوس دارم. .
مثل پری زیبا، رخصت، اجازه
مجوز
مانند پری زیبا
پروانه یعنی مانند پری
حرکت کننده به سمت نور و روشنی
پروانه ، در واقع یعنی پری وانه به مانند پری .
در ادبیات و عرفان اسلامی و ایرانی ، پروانه نماد انسان های حق طلب و حق جو است
پروانه نماد زیبایی و لطافت و حق دوستی است.
پروانه به معنی راهبر و پیشوا نیز در برخی متون آمده است.
رخصت یا اجازه. . .
*پروانه یعنی مانند پری
*نام حشره ای زیباست که ابتدا به صورت کرم در پیله رشد میکند و وقتی از پیله خارج می شود صاحب 2بال زیبا می شود.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٨)

بپرس