کرایه دادن


برابر پارسی: بمزد دادن

معنی انگلیسی:
lease, rent, to hire out, to let out on hire

لغت نامه دهخدا

کرایه دادن. [ ک ِ ی َ / ی ِ دَ ]. ( مص مرکب ) به مزد دادن. ( یادداشت مؤلف ). به اجاره دادن. رجوع به کرایه شود.

فرهنگ فارسی

به مزد گرفتن . به اجاره دادن

مترادف ها

hire (فعل)
استخدام کردن، اجیر کردن، کرایه دادن، کرایه کردن

فارسی به عربی

تاجیر

پیشنهاد کاربران

بپرس