a bag of bones

/ə bæg ʌv boʊnz//ə bæg ɒv bəʊnz/

لاغرو، نحیف، پوست و استخوان، یک کیسه استخوان

جمله های نمونه

1. The child was just a bag of bones when we found her.
[ترجمه Savis] کودک پوست و استخوان بود وقتی او را پیدا کردیم
|
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] وقتی پیدایش کردیم پوست و استخوان بود.
|
[ترجمه گوگل]وقتی بچه را پیدا کردیم فقط یک کیسه استخوان بود
[ترجمه ترگمان]کودک وقتی او را پیدا کردیم یک کیسه استخوان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I have been a bag of bones since you left me.
[ترجمه زهره] از زمانی که منو ترک کردی یه پاره استخون شده ام
|
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] از وقتی ولم کردی پوست و استخوان شده ام.
|
[ترجمه گوگل]از زمانی که ترکم کردی من یک کیسه استخوان بودم
[ترجمه ترگمان]از وقتی منو ترک کردی یه بسته استخون بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You were just a bag of bones when you came home from hospital.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] وقتی از بیمارستان آمدی پوست و استخوان بودی.
|
[ترجمه گوگل]وقتی از بیمارستان به خانه آمدی فقط یک کیسه استخوان بودی
[ترجمه ترگمان]وقتی از بیمارستان اومدی فقط یه کیسه استخون بودی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. After a serious illness, he a bag of bones.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] بعد از یک بیماری سخت او دوپاره استخوان شده است.
|
[ترجمه گوگل]پس از یک بیماری سخت، او یک کیسه استخوان
[ترجمه ترگمان]بعد از یک بیماری جدی، او یک کیسه استخوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If you don't eat more you'll soon be a bag of bones.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] اگر بیشتر نخوری به زودی پوست و استخوان خواهی شد.
|
[ترجمه گوگل]اگر بیشتر نخورید به زودی کیسه ای از استخوان خواهید شد
[ترجمه ترگمان]اگر غذایی بیشتر بخوری به زودی یک کیسه استخوان ها خواهی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Your boyfriend a bag of bones.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] دوست پسرت دوپاره استخوان است.
|
[ترجمه گوگل]دوست پسر شما یک کیسه استخوان
[ترجمه ترگمان]دوست پسرت یه کیسه استخوان - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Roger was then a bag of bones, and in rags.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] راجر بعداً پوست و استخوان بود و در لباس های مندرس.
|
[ترجمه گوگل]راجر در آن زمان کیسه‌ای از استخوان و در پارچه‌هایی بود
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، راجر یک کیسه استخوان و یک تکه پارچه کهنه در دست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His body is a bag of bones.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] پوست و استخوان است.
|
[ترجمه گوگل]بدنش کیسه ای از استخوان است
[ترجمه ترگمان]بدنش یک کیسه استخوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. My husband looks ill because he is a bag of bones.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] ظاهراً شوهرم مریض است چون پوست و استخوان شده است.
|
[ترجمه گوگل]شوهرم مریض به نظر می رسد چون کیسه ای از استخوان است
[ترجمه ترگمان]شوهرم مریض به نظر میاد چون اون یه کیسه of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She is a bag of bones.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] او پوست و استخوان است.
|
[ترجمه گوگل]او کیسه ای از استخوان است
[ترجمه ترگمان]او یک کیسه استخوانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Last summer, she wasted away and became a bag of bones.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] تابستان گذشته بدنش تحلیل رفت و پوست و استخوان شد.
|
[ترجمه گوگل]تابستان گذشته، او تلف شد و تبدیل به کیسه ای از استخوان شد
[ترجمه ترگمان]تابستان گذشته، او به هدر رفت و یک کیسه استخوان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But I'll be a bag of bones, Driving down the road along.
[ترجمه گوگل]اما من یک کیسه استخوان خواهم بود، که در طول جاده رانندگی می کنم
[ترجمه ترگمان]اما من یک کیسه استخوان ها خواهم بود و در امتداد جاده حرکت می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The cat had not been fed for weeks and was just a bag of bones.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] این گربه هفته ها بود که چیزی نخورده بود و حالا پوست و استخوان بود.
|
[ترجمه گوگل]این گربه هفته ها بود که غذا نخورده بود و فقط یک کیسه استخوان بود
[ترجمه ترگمان]گربه به مدت چند هفته غذا نخورده بود و فقط یک کیسه استخوان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The cat hadn't been fed for weeks and was just a bag of bones.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] این گربه هفته ها بود که غذا نخورده بود و دوپاره استخوان شده بود.
|
[ترجمه گوگل]این گربه هفته ها بود که غذا نخورده بود و فقط یک کیسه استخوان بود
[ترجمه ترگمان]گربه برای هفته ها تغذیه نکرده بود و فقط یک کیسه استخوان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. During his illness he wasted away until he was just a bag of bones.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] در طول بیماری اش بدنش تحلیل رفت و حالا پوست و استخوان شده بود.
|
[ترجمه گوگل]در طول بیماری خود را تا زمانی که فقط یک کیسه استخوان بود
[ترجمه ترگمان]در خلال بیماری او آنقدر هدر رفت که فقط یک کیسه استخوان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• skinny or emaciated person

پیشنهاد کاربران

بپرس