alternatively

/ɒlˈtɜːrnətɪvli//ɔːlˈtɜːnətɪvli/

معنی: متناوبا، بنوبت
معانی دیگر: متناوبا، بنوبت

جمله های نمونه

1. We could go to the Indian restaurant, or alternatively, we could try that new Italian place.
[ترجمه بیتا] ما می توانیم به رستوران هند برویم یا در عوض، می توانیم آن مکان جدید ایتالیایی را امتحان کنیم
|
[ترجمه گوگل]می‌توانیم به رستوران هندی برویم، یا می‌توانیم آن مکان جدید ایتالیایی را امتحان کنیم
[ترجمه ترگمان]می توانیم به رستوران هندی برویم، یا متناوبا، می توانیم آن مکان جدید ایتالیایی را امتحان کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You could, alternatively, hang onto it in the hope that it will be worth millions in 10 years time.
[ترجمه گوگل]شما می توانید به جای آن، به این امید که در 10 سال آینده میلیون ها ارزش داشته باشد، روی آن آویزان کنید
[ترجمه ترگمان]متناوبا، می توانید امید داشته باشید که در عرض ۱۰ سال به میلیون ها دلار برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The agency will make travel arrangements for you. Alternatively, you can organize your own transport.
[ترجمه گوگل]آژانس مقدمات سفر را برای شما فراهم می کند از طرف دیگر، می توانید حمل و نقل خود را سازماندهی کنید
[ترجمه ترگمان]این آژانس مسافرتی برای شما ترتیب خواهد داد متناوبا، شما می توانید حمل و نقل خود را سازماندهی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You can relax on the beach or alternatively try the bustling town centre.
[ترجمه گوگل]می توانید در ساحل استراحت کنید یا مرکز شلوغ شهر را امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید در ساحل آرام بگیرید و یا به تناوب مرکز شهر شلوغ را امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We could take the train or alternatively go by car.
[ترجمه گوگل]می‌توانیم سوار قطار شویم یا با ماشین برویم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم قطار را سوار کنیم یا با ماشین برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Alternatively, manufacturers have recently produced a colour changer.
[ترجمه گوگل]از طرف دیگر، تولید کنندگان اخیراً یک تغییر رنگ تولید کرده اند
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، تولید کنندگان اخیرا یک تغییر رنگ را ایجاد کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Alternatively, the balance conditions of the Hay bridge can be derived to allow L and R to be calculated.
[ترجمه گوگل]متناوبا، شرایط تعادل پل هی را می توان به دست آورد تا امکان محاسبه L و R فراهم شود
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، شرایط تعادل پل هی را می توان به آل و R بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Alternatively, instruments can be sent and returned by carrier if you live too far away to visit personally.
[ترجمه گوگل]از طرف دیگر، اگر خیلی دور زندگی می‌کنید و نمی‌توانید شخصاً از آن بازدید کنید، می‌توان ابزارها را با حامل ارسال و بازگرداند
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، اگر شما بیش از حد دور زندگی کنید تا شخصا بازدید کنید، ابزار می توانند فرستاده شوند و به وسیله حامل بازگردانده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Alternatively, an apparent readiness to change may conceal an intention to resist in concerted action with others.
[ترجمه گوگل]از طرف دیگر، آمادگی ظاهری برای تغییر ممکن است قصد مقاومت در اقدام هماهنگ با دیگران را پنهان کند
[ترجمه ترگمان]متناوبا، آمادگی ظاهری برای تغییر ممکن است تمایل به مقاومت در برابر اقدام هماهنگ با دیگران را پنهان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Alternatively it could have developed as another example of a prey-killing poison that has been secondarily used against attackers.
[ترجمه گوگل]از طرف دیگر، می‌توانست به عنوان نمونه‌ای دیگر از یک سم کشنده شکار که در درجه دوم علیه مهاجمان استفاده می‌شود، ساخته شود
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، می تواند به عنوان مثال دیگری از سم کشنده شکار که بر علیه مهاجمان بکار رفته است، توسعه پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Alternatively, roast in preheated oven for 7 to 9 minutes or place under broiler for 3 to 4 minutes per side.
[ترجمه گوگل]یا در فر از قبل گرم شده به مدت 7 تا 9 دقیقه تفت دهید یا هر طرف را به مدت 3 تا 4 دقیقه زیر گوشتی قرار دهید
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، برای مدت ۷ تا ۹ دقیقه در فر preheated به مدت ۷ تا ۹ دقیقه یا در زیر broiler به مدت ۳ تا ۴ دقیقه کباب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Alternatively, it can be taken in tablet or capsule form.
[ترجمه گوگل]همچنین می توان آن را به شکل قرص یا کپسول مصرف کرد
[ترجمه ترگمان]متناوبا، آن را می توان در شکل قرص یا کپسول در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Alternatively pick up a pen and a piece of paper and compose your own speech immediately after reading all these for inspiration.
[ترجمه گوگل]یا یک خودکار و یک تکه کاغذ بردارید و بلافاصله پس از خواندن همه اینها برای الهام گرفتن، سخنرانی خود را بنویسید
[ترجمه ترگمان]متناوبا یک قلم و یک تکه کاغذ بردارید و بلافاصله پس از خواندن تمام اینها برای الهام بخشیدن به سخنرانی خود سخنرانی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Alternatively, departments have an allocation, while the library retains a generous contingency fund.
[ترجمه گوگل]از طرف دیگر، بخش‌ها یک تخصیص دارند، در حالی که کتابخانه یک صندوق سخاوتمندانه احتیاطی را حفظ می‌کند
[ترجمه ترگمان]متناوبا، دپارتمان ها یک تخصیص بودجه دارند، در حالی که کتابخانه یک صندوق امکانات بالقوه سخاوتمندانه را حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

متناوبا (قید)
alternatively

بنوبت (قید)
alternatively

انگلیسی به انگلیسی

• in rotation, in exchange
you use alternatively to suggest or mention something different from what has just been mentioned.

پیشنهاد کاربران

دست کم
یکی در میان این و آن
یک بار این، یک بار آن
مثال:
they are alternatively washed with warm and cold water
یک بار با آب گرم و یک بار با آب سرد شسته می شوند.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : alternate
اسم ( noun ) : alternate / alternation / alternative / alternator
صفت ( adjective ) : alternate / alternative
قید ( adverb ) : alternately / alternatively
ضمناً ( خیلی ساده و راحت )
به طور جایگزین، به عنوان یک گزینه دیگر، گزینه دیگر. . .
● روش دیگه اینه که. . . ، یا به جاش . . .
as another option or possibility
İn return
İnstead
İn exchange
از سوی دیگر
به عبارتی دیگر
نقل از هزاره
به جای آن
وگرنه
به عنوان راهی دیگر
به همین ترتیب،
به عبارتی
به عبارت دیگر
از طرف دیگر
از سوی دیگر
در عوض
وگرنه
به جای آن
به عنوان راهی دیگر
و یا اینکه or alternatively
It means on the other hand
در حالت دیگر
در ضمن
به عنوان گزینه یا روشی دیگر
روش دیگر
و یا حتی، همچنین
در عوض، بعنوان جایگزین
همچنین
احتمالا - به طورانتخابی

به جای آن
از سوی دیگر
به سخنی دیگر
به عبارتی دیگر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)

بپرس