artifice

/ˈɑːrtəˌfɪs//ˈɑːtɪfɪs/

معنی: هنر، اختراع، استادی، نیرنگ، تصنع، تزویر
معانی دیگر: تردستی، زبردستی، مهارت، هنرمندی، حیله، مکر، گولزنی، تمهید، ترفند، حقه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a shrewd or clever trick.
مترادف: device, ruse, stratagem, trick
مشابه: chicanery, deceit, deception, dodge, maneuver, plot, scheme, subterfuge, wile

- It was a clever ruse, and while others were taken in by this artifice, she was not.
[ترجمه مریم] این یک ترفند زیرکانه بود. درحالیکه هوش بقیه با این حیله رفت ، او تکان نخورد.
|
[ترجمه زینب سرآمد] این یک حیله هوشمندانه بود، و درحالیکه همه مجذوب این ترفند شده بودند او اینطور نبود.
|
[ترجمه گوگل] این یک حیله هوشمندانه بود، و در حالی که دیگران با این تدبیر پذیرفته شدند، او چنین نبود
[ترجمه ترگمان] این حیله زیرکانه بود، و در حالی که دیگران با این حیله و نیرنگ پیش می رفتند، چنین نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: inventiveness or ingenuity.
مترادف: cunning, ingenuity, inventiveness

جمله های نمونه

1. the art and artifice of shakespeare's plays
هنر و مهارت نمایشنامه های شکسپیر

2. they saw through his artifice
به حیله ی او پی بردند.

3. His remorse is just an artifice to gain sympathy.
[ترجمه گوگل]پشیمانی او فقط تصنعی برای جلب همدردی است
[ترجمه ترگمان]پشیمانی او فقط فریب دادن همدردی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Weegee's photographs are full of artfulness, and artifice.
[ترجمه گوگل]عکس‌های ویگی پر از هنر و هنر هستند
[ترجمه ترگمان]عکس های s پر از artfulness و تزویر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pretending to faint was merely artifice.
[ترجمه گوگل]تظاهر به غش کردن صرفاً تصنعی بود
[ترجمه ترگمان]وانمود می کرد که ضعف نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Shakespeare's narration has an excess of artifice and circumlocution.
[ترجمه گوگل]روایت شکسپیر دارای افراط در تدبیر و تدبیر است
[ترجمه ترگمان]روایت شکسپیر بیش از حد تزویر و تزویر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It turns the essential artifice of this new delivery system into an asset, making the film seem a paean to plastic.
[ترجمه گوگل]این ویژگی اصلی این سیستم تحویل جدید را به یک دارایی تبدیل می‌کند و باعث می‌شود که فیلم به‌عنوان یک پلاستیک ساده به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]این کار، تزویر اساسی این سیستم تحویل جدید را به یک دارایی تبدیل می کند و ساخت این فیلم به نظر شکل a برای پلاستیک به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Badu blurs the lines between art and artifice, plastic soul and raw feeling.
[ترجمه گوگل]بادو مرزهای بین هنر و هنر، روح پلاستیک و احساس خام را محو می کند
[ترجمه ترگمان]Badu خطوط بین هنر و تزویر، روح پلاستیکی و احساس خام را محو می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. However, there is no copying, no artifice.
[ترجمه گوگل]با این حال، نه کپی برداری وجود دارد، نه مصنوعی
[ترجمه ترگمان]با این همه، هیچ کپی و تزویر وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The child cheated them with an artifice.
[ترجمه گوگل]کودک با تصنعی آنها را فریب داد
[ترجمه ترگمان]بچه با دوز و کلک آن ها را فریب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Whether is artifice joint tenosynovitis smartly?
[ترجمه گوگل]آیا تنوسینوویت مفصل مصنوعی هوشمندانه است؟
[ترجمه ترگمان]آیا زیرکانه تر و زیرکانه است یا نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Artifice derma organizes occurrence nugget, why to repeat after the operation proliferous?
[ترجمه گوگل]Artifice derma ناگت وقوع را سازماندهی می کند، چرا پس از عمل پربار تکرار شود؟
[ترجمه ترگمان]Artifice derma nugget را سازماندهی می کند، چرا بعد از عملیات proliferous تکرار شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Whether does the tenosynovitis of artifice ministry have other treatment plan besides surgical operation?
[ترجمه گوگل]آیا تنوسینوویت وزارت مصنوعی برنامه درمانی دیگری به جز عمل جراحی دارد؟
[ترجمه ترگمان]این که آیا وزارت سحر و نزاکت برنامه درمان دیگری غیر از عمل جراحی دارد یا نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هنر (اسم)
accomplishment, art, craft, forte, artifice, mystery, master stroke

اختراع (اسم)
artifice, fiction, device, appliance, invention, contraption, contrivance, figment, mintage

استادی (اسم)
skill, art, artifice, professorship, workmanship, master stroke, wonderwork

نیرنگ (اسم)
art, craft, artifice, deception, trap, trick, trickery, ruse, witchcraft

تصنع (اسم)
artifice, decoration, preciosity

تزویر (اسم)
artifice, wile, deception, falsification, duplicity

انگلیسی به انگلیسی

• trick; deception; expertise
an artifice is a clever trick or deception; a formal use.
artifice is the clever use of tricks and devices.

پیشنهاد کاربران

۱. تدبیر ۲. زیرکی. ابتکار. خلاقیت ۳. مکر. حیله گری. شیادی ۴. ترفند. حیله. حقه
مثال:
If his artifice would remove his rage
آیا مکر و حیله ی او خشم و غضبش را از بین خواهد برد؟
�هَلْ یُذْهِبَنَّ کَیْدُهُ مَا یَغِیظُ�
ترفند، مهارت
لانگمن دیکشنری : ترفند
He spoke without artifice or pretense
معنیش میشه : مهارت ، هنر ، استادی
مترادف با SKILL ، ART
مصنوعی یا تصنعی ( ساخته بشر Created By Human ) که دوستمون نوشتن
میشه Artificial یا Factitious
جزء لغات 1100 واژس
در تئاتر و نمایش به طور ویژه به این معناست:
اجرای مصنوعی، فریب، تصنع، نمایش غیر واقعی و. . .
اگر کار نویسنده منظور باشد چنین است:
مهارت شکسپیر ، نمایشنامه ماهرانه ساموئل بکت

بپرس