castor bean

/ˈkæstərˈbiːn//ˈkɑːstəbiːn/

دانه ی کرچک (که زهرین است و از آن روغن کرچک می گیرند)، دانه سمی کرچک وخود این گیاه

جمله های نمونه

1. But a child chewing one of these Castor beans would very likely die.
[ترجمه گوگل]اما کودکی که یکی از این دانه های کرچک را می جود به احتمال زیاد می میرد
[ترجمه ترگمان]اما یک کودک در حال جویدن یکی از این لوبیای روغنی به احتمال زیاد خواهد مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The study adopted different methods to detoxicate Castor Bean Meal. The best method would be selected. After that, growing pigs were fed with detoxicated and toxic Castor Bean Meal.
[ترجمه گوگل]این مطالعه روش های مختلفی را برای سم زدایی کنجاله کرچک اتخاذ کرد بهترین روش انتخاب خواهد شد پس از آن، خوک های در حال رشد با کنجاله کرچک سمی و سمی تغذیه شدند
[ترجمه ترگمان]این مطالعه روش های مختلفی را برای detoxicate Castor Bean مورد استفاده قرار داد بهترین روش انتخاب خواهد شد بعد از آن، پرورش خوک با detoxicated و داروهای سمی Castor بین Meal و toxic پرورش داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The castor bean can also induce labor in pregnant women.
[ترجمه گوگل]دانه کرچک همچنین می تواند باعث زایمان در زنان باردار شود
[ترجمه ترگمان]لوبیا روغن کرچک می تواند نیروی کار را در زنان باردار تحریک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The seeds of the castor bean plant (Ricinus communis) are the source of castor oil as well as the deadly poison ricin.
[ترجمه گوگل]دانه های گیاه کرچک (Ricinus communis) منبع روغن کرچک و همچنین سم کشنده ریسین هستند
[ترجمه ترگمان]دانه گیاه هلو (ricinus communis)منبع روغن کرچک و همچنین زهر کشنده ریسین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ricin and the mixture of ricin and castor bean extract respectively showed 100% antiearly pregnancy, while castor bean extract showed 100% anti-implantation.
[ترجمه گوگل]ریسین و مخلوط ریسین و عصاره کرچک به ترتیب 100% ضد بارداری زودرس را نشان دادند، در حالی که عصاره کرچک 100% ضد لانه گزینی را نشان داد
[ترجمه ترگمان]عصاره دانه روغنی و عصاره دانه روغنی به ترتیب ۱۰۰ درصد در دوران بارداری را نشان می دهد، در حالی که عصاره دانه کرچک به میزان ۱۰۰ درصد anti نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Autopsies of patients who died from castor bean poisoning show that vomit and stool samples contain blood.
[ترجمه گوگل]کالبد شکافی بیمارانی که بر اثر مسمومیت با کرچک جان خود را از دست داده اند نشان می دهد که نمونه های استفراغ و مدفوع حاوی خون هستند
[ترجمه ترگمان]Autopsies از بیمارانی که در مسمومیت لوبیا فوت کرده اند نشان می دهند که استفراغ و نمونه های مدفوع حاوی خون هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The bad: Just one castor bean is enough to kill a child, and a few more can kill an adult.
[ترجمه گوگل]بد: فقط یک دانه کرچک برای کشتن یک کودک کافی است و چند دانه دیگر می تواند یک بزرگسال را بکشد
[ترجمه ترگمان]بد: فقط یک بن چک برای کشتن یک بچه کافی است و چند نفر دیگر می توانند یک آدم بزرگ را بکشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Patterns in Nature: Plants Veins spider across a castor bean leaf in Hungary.
[ترجمه گوگل]الگوهای موجود در طبیعت: گیاهان رگه‌های عنکبوت روی برگ کرچک در مجارستان می‌چرخند
[ترجمه ترگمان]الگوها در طبیعت: عنکبوت رگ ها بر روی یک برگ هلو در مجارستان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The toxicity measurement of water extraction of castor bean shell to Curvular-ialunata Wakker was studied with the method of plate growth rate.
[ترجمه گوگل]اندازه‌گیری سمیت استخراج آب پوسته کرچک به Curvular-ialunata Wakker با روش سرعت رشد صفحه مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری سمیت عصاره دانه روغنی به Curvular - ialunata Wakker با روش نرخ رشد بشقاب مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The deadliest plant in the world is the castor bean plant.
[ترجمه گوگل]کشنده ترین گیاه جهان، گیاه کرچک است
[ترجمه ترگمان]مرگبارترین گیاه در جهان گیاه لوبیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Fortunately the castor oil we buy is carefully prepared, because the castor bean is so deadly, that it takes just one bean to kill a human, and four to kill a horse.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه روغن کرچک که ما می خریم با دقت آماده می شود، زیرا دانه کرچک آنقدر کشنده است که برای کشتن یک انسان فقط یک دانه و برای کشتن یک اسب به چهار دانه نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه روغن کرچک که ما می خریم، با دقت آماده است، چون لوبیا روغن کرچک این قدر مهلک است که فقط یک لوبیا را می کشد تا یک انسان را بکشد و چهار تا یک اسب را بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the experiment of fetation interception, no nidation site was found after the administration of ricin and the mixture of ricin and castor bean extract.
[ترجمه گوگل]در آزمایش رهگیری جنین، پس از تجویز ریسین و مخلوط ریسین و عصاره کرچک، هیچ محل نییداسیون یافت نشد
[ترجمه ترگمان]در آزمایش of fetation، هیچ سایت nidation بعد از نرم افزار ریسین و مخلوط ریسین و عصاره دانه ریسین پیدا نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is estimated that the protein, ricin, found in the castor bean plant is as much as 000 times more poisonous than cyanide.
[ترجمه گوگل]تخمین زده می شود که پروتئین ریسین موجود در گیاه کرچک 000 برابر سمی تر از سیانید است
[ترجمه ترگمان]تخمین زده می شود که پروتئین، ریسین، یافت شده در گیاه لوبیا، به اندازه ۱۰۰۰ برابر خطرناک تر از سیانور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. From 20 - 50 Kg liveweight, the diet contained 0,5 %, 10 %, % detoxicated Castor Bean Meal, respectively.
[ترجمه گوگل]از 20 تا 50 کیلوگرم وزن زنده، جیره به ترتیب حاوی 0 5 درصد، 10 درصد، کنجاله کرچک سم زدایی شده بود
[ترجمه ترگمان]از liveweight - ۲۰، رژیم غذایی حاوی ۰، ۵ %، ۱۰ %، % detoxicated Castor Bean بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• seed of the castor oil plant

پیشنهاد کاربران

بپرس