cataclysm

/ˈkætəˌklɪsəm//ˈkætəklɪzəm/

معنی: تحولات ناگهانی و عمده، سیل بزرگ
معانی دیگر: دگرگونی و فاجعه عظیم، رویداد ویرانگر و سهمگین، کن فیکون، زیر و رو شدگی، (زمین شناسی - دگرگونی ناگهان سطح زمین به واسطه ی زلزله و غیره) سیل بزرگ، فروشست، فروشکن، طوفان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: cataclysmal (adj.), cataclysmic (adj.), cataclysmically (adv.)
(1) تعریف: a violent natural event, esp. an upheaval causing a sudden change in the earth's crust, or a great flood.
مترادف: calamity, catastrophe, disaster, upheaval
مشابه: avalanche, debacle, deluge, devastation, earthquake, flood, quake

- No city can ever be fully prepared for a cataclysm such as a major earthquake.
[ترجمه علی جادری] هیچ شهری نمی تواند خود را برای فاجعه بزرگی مثل زمین لرزه به این بزرگی آماده کند .
|
[ترجمه گوگل] هیچ شهری هرگز نمی تواند به طور کامل برای یک فاجعه مانند یک زلزله بزرگ آماده شود
[ترجمه ترگمان] هیچ شهری نمی تواند به طور کامل برای چنین cataclysm مانند زلزله بزرگ آماده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a tremendous upheaval in human affairs, such as sudden and extreme social or political change.
مترادف: revolution, turmoil, upheaval
مشابه: blow, catastrophe, coup d'�tat, debacle, devastation, firestorm, tempest

- How many lives were lost in the cataclysm that was the French Revolution?
[ترجمه گوگل] چند نفر در فاجعه ای که انقلاب فرانسه بود جان باختند؟
[ترجمه ترگمان] چند نفر در این بلای بزرگ که انقلاب فرانسه بود از دست رفتند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the cataclysm that caused the extinction of dinosaurs
فاجعه ی بزرگی که موجب نابودی دایناسورها شد.

2. The floods were a cataclysm from which the local people never recovered.
[ترجمه گوگل]سیل یک فاجعه بود که مردم محلی هرگز از آن نجات پیدا نکردند
[ترجمه ترگمان]سیل از آن بلای عظیمی بود که مردم محلی هرگز به دست نیاورده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The extinct volcano's eruption would mean a cataclysm for the city.
[ترجمه گوگل]فوران آتشفشان خاموش به معنای یک فاجعه برای شهر است
[ترجمه ترگمان]فوران آتشفشان خاموش به معنای یک ویرانی برای این شهر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Britain was totally unprepared for the cataclysm of the Franco-Prussian War late in 1870 and still less for its outcome.
[ترجمه گوگل]بریتانیا برای فاجعه جنگ فرانسه و پروس در اواخر سال 1870 کاملاً آماده نبود و هنوز برای نتیجه آن کمتر بود
[ترجمه ترگمان]بریتانیا در اواخر جنگ فرانکو - پروس در اواخر سال ۱۸۷۰ کاملا آماده جنگ فرانسه - پروس بود و هنوز هم برای نتیجه آن کم تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The continent approached the cataclysm of 191with a formal apparatus for the conduct of international relations which now seems strikingly small.
[ترجمه گوگل]این قاره با یک دستگاه رسمی برای انجام روابط بین‌الملل که اکنون بسیار کوچک به نظر می‌رسد، به فاجعه سال 191 نزدیک شد
[ترجمه ترگمان]این قاره به the ۱۹۱ با یک دستگاه رسمی برای انجام روابط بین المللی نزدیک شد که اکنون به طور قابل توجهی کوچک به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Gamers are nervously awaiting the next expansion pack, Cataclysm, which will see the familiar lands of Azeroth left unrecognisable after an attack by the Dragon Aspect Deathwing.
[ترجمه گوگل]گیمرها با نگرانی منتظر بسته الحاقی بعدی، Cataclysm هستند، که سرزمین آشنای Azeroth پس از حمله Dragon Aspect Deathwing غیرقابل تشخیص باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]Gamers با اضطراب منتظر گروه بعدی گسترش بعدی هستند، Cataclysm، که زمین های آشنا of را که پس از حمله به سوی اژدها سوارها باقی مانده اند، قابل تشخیص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cataclysm ( Destruction ) - Now also increases your chance to hit with Destruction spells by 1 % per point.
[ترجمه گوگل]Cataclysm (Destruction) - اکنون همچنین شانس شما را برای ضربه زدن به جادوهای تخریب 1٪ در هر امتیاز افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]Cataclysm (تخریب)- هم چنین شانس شما را برای رسیدن به افسون های تخریب تا ۱ % در هر نقطه افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. No cataclysm has desolated the whole world.
[ترجمه گوگل]هیچ فاجعه ای تمام جهان را ویران نکرده است
[ترجمه ترگمان]هیچ وقفه ای در دنیا وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Two towering cymbal crashes end cataclysm in G minor.
[ترجمه گوگل]دو تصادف سنج بلند به فاجعه در G مینور پایان دادند
[ترجمه ترگمان]دو انفجار بزرگ از این بلای عظیم در جی کوچک به وقوع پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The cataclysm flooded the entire valley.
[ترجمه گوگل]این فاجعه تمام دره را سیل کرد
[ترجمه ترگمان]سیل در تمام دره سرازیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These exotic instruments have not yet produced the cataclysm thatJeremiahs have long forecast.
[ترجمه گوگل]این سازهای عجیب و غریب هنوز آن فاجعه ای را که ارمیا مدت ها پیش بینی کرده بود، ایجاد نکرده است
[ترجمه ترگمان]این سازه ای عجیب هنوز به این فاجعه هوایی نرسیده اند که پیش بینی طولانی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Iconoclasm, the cataclysm of the paintings. This movement that started in the palace of Byzantium to destroy all holy images.
[ترجمه گوگل]شمایل شکنی، فاجعه ی نقاشی ها این حرکت که در کاخ بیزانس برای از بین بردن تمام تصاویر مقدس آغاز شد
[ترجمه ترگمان]iconoclasm، ویرانی نقاشی ها این حرکت در کاخ امپراطوری روم شرقی آغاز شد تا همه تصاویر مقدس را نابود کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The latest Cataclysm beta adds new Inscription spells to create Alchemy Tarot, to raise Alchemy skill.
[ترجمه گوگل]آخرین نسخه بتا Cataclysm طلسم‌های کتیبه جدیدی را برای ایجاد تاروت کیمیاگری اضافه می‌کند تا مهارت کیمیاگری را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]آخرین آزمایش Cataclysm طلسم های تازه ای برای ساختن کیمیاگری به کار می برد و کیمیاگری را به کار می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A cataclysm caused by the dam breaking.
[ترجمه گوگل]فاجعه ناشی از شکستن سد
[ترجمه ترگمان]یک بلای آسمانی که از شکستن سد به وجود آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The end of the world through some global cataclysm or war?
[ترجمه گوگل]پایان جهان از طریق برخی فاجعه جهانی یا جنگ؟
[ترجمه ترگمان]پایان دنیا از طریق برخی از فجایع جهانی یا جنگ؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تحولات ناگهانی و عمده (اسم)
cataclysm

سیل بزرگ (اسم)
cataclysm

تخصصی

[زمین شناسی] سیل بزرگ/ فروشکن/ دگرگونی فاجعه عظیم ناگهانی و ویرانگر؛ الف) هر رویداد زمین شناسی که تغییرات ناگهانی و گسترده در سطح زمین ایجاد کند، مثلاً یک زمین لرزه ویرانگر استثنایی. صفت: cataclysmal/ cataclysmic. مقایسه شود با: دگرگونی شدید و ناگهانی catastrophe. ب) هر سیل ناگهانی و بزرگ که به روی زمین جاری شود. یک ابرسیل deluge.

انگلیسی به انگلیسی

• upheaval; natural disaster, earthquake, flood; disaster, catastrophe
a cataclysm is a disaster or violent change; a formal word.

پیشنهاد کاربران

an event that causes a lot of destruction, or a sudden, violent change
رویدادی که باعث تخریب زیاد یا تغییر ناگهانی و خشونت آمیز می شود، فاجعه، مصیبت، بلا
As early as 1186, the earth had narrowly escaped one threatened cataclysm predicted by astrologers.
...
[مشاهده متن کامل]

The most important symptom of the approaching cataclysm was the growing unrest among the peasants.
Yes, a comet slamming into the planet or some galactic cataclysm could wipe us all out.
Synonyms;
calamity
catastrophe
crisis
disaster
emergency
tragedy

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/cataclysm
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : cataclysm
✅️ صفت ( adjective ) : cataclysmic / cataclysmal
✅️ قید ( adverb ) : cataclysmically
بلای بزرگ و سهمگین
تحولات ناگهانى و عمده، سیل بزرگ، طوفان
رویداد

بپرس