capitation

/ˌkæpɪˈteɪʃn̩//ˌkæpɪˈteɪʃn̩/

معنی: سرانه، مالیات برهر فرد، سرشماری
معانی دیگر: (مالیات و غیره) سرانه، به قرار هر راس، پرداخت سرانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: capitative (adj.)
• : تعریف: a per capita tax or fee; poll tax.

جمله های نمونه

1. Doctors receive capitation of £ 85 per patient.
[ترجمه گوگل]پزشکان برای هر بیمار 85 پوند سرانه دریافت می کنند
[ترجمه ترگمان]پزشکان capitation پوند از هر بیمار را دریافت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The changes will require funding from INSET. capitation and staffing budgets.
[ترجمه گوگل]تغییرات نیاز به بودجه از INSET دارد بودجه سرانه و کارکنان
[ترجمه ترگمان]این تغییرات نیازمند سرمایه گذاری از سوی inset هستند بودجه های پرسنلی و پرسنلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Capitation payments are made whether the patients go to a doctor or not.
[ترجمه گوگل]اعم از اینکه بیماران به پزشک مراجعه کنند یا نه، سرانه پرداخت می شود
[ترجمه ترگمان]پرداخت های capitation مشخص شده اند که آیا بیماران به پزشک مراجعه می کنند یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The remainder was divided between increased capitation for all schools, refurbishment of some twenty-five of them, and in-service support.
[ترجمه گوگل]مابقی بین افزایش سرمایه برای همه مدارس، نوسازی حدود بیست و پنج مدرسه و پشتیبانی ضمن خدمت تقسیم شد
[ترجمه ترگمان]بقیه به دو دسته تقسیم شدند، برای همه مدارس، نوسازی حدود بیست و پنج نفرشان، و پشتیبانی خدمات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The initial distribution between capitation and other expenditure followed an incremental approach as it was based on previous patterns of expenditure.
[ترجمه گوگل]توزیع اولیه بین سرمایه و سایر مخارج از یک رویکرد افزایشی پیروی می کرد زیرا بر اساس الگوهای مخارج قبلی بود
[ترجمه ترگمان]توزیع اولیه بین capitation و سایر هزینه ها به دنبال یک رویکرد افزایشی بوده و براساس الگوهای قبلی مخارج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Secondly, they retained 25 percent of capitation monies outside the formula system for discretionary allocations.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، آنها 25 درصد از پول سرمایه را خارج از سیستم فرمول برای تخصیص اختیاری حفظ کردند
[ترجمه ترگمان]دوم، آن ها ۲۵ درصد از capitation را خارج از سیستم فرمولی برای تخصیص اختیاری حفظ کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A monthly capitation fee is paid to profit making companies.
[ترجمه گوگل]به شرکت های انتفاعی ماهانه هزینه سرانه پرداخت می شود
[ترجمه ترگمان]دست مزد ماهانه capitation برای شرکت های سود دهی پرداخت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The hon. Gentleman particularly asked about weighted capitation.
[ترجمه گوگل]محترم جنتلمن به خصوص در مورد سرفصل وزنی پرسید
[ترجمه ترگمان]عزیزم این آقا به خصوص از about وزن دار پرسیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They received a capitation fee for every pupil - in whatever category - in the school.
[ترجمه گوگل]آنها برای هر دانش آموز - در هر طبقه ای - در مدرسه، هزینه سرانه دریافت می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها هزینه capitation برای هر شاگرد - در هر طبقه - در مدرسه - دریافت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Weighted capitation is expected to be a more equitable system of distribution, taking account of the young and the elderly.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که سرمایه وزنی یک سیستم توزیع عادلانه تری باشد که جوانان و افراد مسن را در نظر می گیرد
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که capitation، یک سیستم عادلانه تر از توزیع، در نظر گرفتن جوانان و افراد مسن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The increased capitation was seen as enabling schools to offer their pupils an enhanced curriculum.
[ترجمه گوگل]افزایش سرانه به عنوان این امکان در نظر گرفته شد که مدارس به دانش آموزان خود برنامه درسی پیشرفته ای ارائه دهند
[ترجمه ترگمان]افزایش capitation به عنوان توانمند سازی مدارس برای ارائه برنامه درسی جدید به دانش آموزان دیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As no formula for capitation funding had been developed fundholders were given budgets on a historical basis.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که هیچ فرمولی برای سرمایه گذاری ایجاد نشده بود، به صاحبان سرمایه بودجه بر اساس تاریخی داده شد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که هیچ فرمولی برای تامین بودجه capitation ایجاد نشده بود، بودجه به یک پایه تاریخی اختصاص داده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For payment system reforms of the supply-side, implement Capitation and Global budget, combined with Pay for case.
[ترجمه گوگل]برای اصلاحات سیستم پرداخت در سمت عرضه، سرمایه و بودجه جهانی را همراه با پرداخت برای مورد اجرا کنید
[ترجمه ترگمان]برای اصلاحات سیستم پرداخت بخش تامین، اجرای capitation و بودجه جهانی، همراه با پرداخت برای موارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرانه (اسم)
capitation, head money, poll tax

مالیات برهر فرد (اسم)
capitation

سرشماری (اسم)
capitation, census, enumeration, census report, nose count

انگلیسی به انگلیسی

• per capita tax, head tax, poll tax

پیشنهاد کاربران

بپرس