carbide

/ˈkɑːrˌbaɪd//ˈkɑːbaɪd/

(شیمی) کاربازول (ماده ی سفید و بلورین به فرمول c6h4)2nh))، (شیمی) کاربید (ترکیب جامد یک عامل (معمولا یک فلز) با یک کربن به ویژه کربید کلسیم)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a binary compound of carbon and another element, such as calcium or various metals.

جمله های نمونه

1. Union Carbide dropped development of a suitcase-size kidney dialysis unit.
[ترجمه گوگل]یونیون کاربید توسعه یک واحد دیالیز کلیه به اندازه چمدان را متوقف کرد
[ترجمه ترگمان]اتحادیه Carbide توسعه واحد دیالیز به اندازه یک چمدان را رها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Union Carbide is to spin off its industrial gases business to form a free standing company.
[ترجمه گوگل]یونیون کاربید قرار است تجارت گازهای صنعتی خود را برای تشکیل یک شرکت مستقل متوقف کند
[ترجمه ترگمان]اتحادیه اروپا قرار است تجارت گازهای صنعتی خود را دور بیاندازد تا یک شرکت برجسته آزاد تشکیل دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Union Carbide have patented a process for the catalytic conversion of synthesis gas to ethylene glycol.
[ترجمه گوگل]یونیون کاربید فرآیندی را برای تبدیل کاتالیزوری گاز سنتز به اتیلن گلیکول به ثبت رسانده است
[ترجمه ترگمان]Carbide Union یک فرآیند برای تبدیل کاتالیتیک گاز سنتز به اتیلن گلیکول را ثبت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The lath like carbide free ferrite and retained austenite has been observed by transmission electron microscope.
[ترجمه گوگل]لت مانند فریت بدون کاربید و آستنیت حفظ شده توسط میکروسکوپ الکترونی عبوری مشاهده شده است
[ترجمه ترگمان]حلبی مانند کاربید آزاد، و austenite حفظ شده توسط میکروسکوپ الکترونی انتقالی مشاهده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Main business: Carbide Circular Saw films, film - for - tooth carbide circular saws, grinding, renovation, maintenance.
[ترجمه گوگل]کسب و کار اصلی: فیلم های اره مدور کاربید، اره های مدور کاربید دندان، سنگ زنی، نوسازی، تعمیر و نگهداری
[ترجمه ترگمان]تجارت اصلی: بسته به فیلم، اره، اره، تعمیر و نگهداری، تعمیر و نگهداری، تعمیر و نگهداری، تعمیر و نگهداری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bamboo leather have carbide, ecru and zebras three kinds of color, flat crush, lateral pressure two lines can choose.
[ترجمه گوگل]چرم بامبو دارای کاربید، اکرو و گورخر سه نوع رنگ، له شدن صاف، فشار جانبی دو خط می توانید انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]چرم بامبو، کاربید، ecru و zebras سه نوع رنگ، خرد کردن صاف، فشار جانبی و دو خط می تواند انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The characteristic grey tone is that of titanium carbide.
[ترجمه گوگل]رنگ خاکستری مشخصه کاربید تیتانیوم است
[ترجمه ترگمان]این طرز مخصوص خاکستری است که از carbide تیتانیوم ساخته شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Appearance with the different levels of calcium carbide is gray, brown, purple or black, solid objects.
[ترجمه گوگل]ظاهر با سطوح مختلف کاربید کلسیم، اجسام جامد خاکستری، قهوه ای، بنفش یا سیاه است
[ترجمه ترگمان]ظاهر با سطوح مختلف کلسیم کاربید خاکستری، قهوه ای، ارغوانی و یا سیاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Abrasive wear of cermet coatings of chromium carbide formed by SHS technology is controlled by both a micro cutting procedure and a micro tearing one.
[ترجمه گوگل]سایش ساینده پوشش‌های سرمت کاربید کروم که توسط فناوری SHS تشکیل شده است، هم با روش برش میکرو و هم با روش میکرو پارگی کنترل می‌شود
[ترجمه ترگمان]پوشش Abrasive پوشش های cermet کروم با استفاده از تکنولوژی SHS توسط روش برش خرد و خرد کردن خرد کنترل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The shape of carbide formed with in grain depended on holding temperature.
[ترجمه گوگل]شکل کاربید تشکیل شده در دانه به دمای نگهداری بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]شکل کاربید شکل گرفته با غلات بستگی به حفظ درجه حرارت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A nonmagnetic solid solution of ferric carbide or carbon in iron, used in making corrosion - resistant steel.
[ترجمه گوگل]محلول جامد غیر مغناطیسی کاربید آهن یا کربن در آهن که در ساخت فولاد مقاوم در برابر خوردگی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک راه حل محکم برای فریک کاربید یا کربن در آهن، مورد استفاده در ساخت فولاد مقاوم در برابر خوردگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Production launch of silicon carbide particulate filters for the PSA Peugeot Citro? n diesel vehicles.
[ترجمه گوگل]راه اندازی تولید فیلتر ذرات کاربید سیلیکون برای PSA پژو سیترو؟ n وسیله نقلیه دیزلی
[ترجمه ترگمان]راه اندازی تولید ذرات particulate سیلیکون کاربید برای PSA پژو Citro؟ n وسیله نقلیه دیزل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Carbide balls are usually recommended for Brinell hardness numbers greater than 500.
[ترجمه گوگل]گلوله های کاربید معمولاً برای اعداد سختی برینل بیشتر از 500 توصیه می شود
[ترجمه ترگمان]balls Carbide معمولا برای اعداد سختی Brinell بزرگ تر از ۵۰۰ توصیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The reutilization of water, tail gas and carbide slag in PVC production by calcium carbide method, and service condition of super low content mercuric chloride catalyst were introduced.
[ترجمه گوگل]استفاده مجدد از آب، گاز دم و سرباره کاربید در تولید پی وی سی به روش کاربید کلسیم و شرایط سرویس کاتالیزور کلرید جیوه با محتوای فوق العاده کم معرفی شد
[ترجمه ترگمان]The آب، گاز دم و تراشه کاربید در تولید PVC توسط روش کلسیم کاربید و شرایط خدمت of کلرید بسیار کم معرفی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] کربید (ترکیب جامد یک عامل (معمولا یک فلز) با یک کربن (به ویژه کربید کلسیم )
[زمین شناسی] یک ترکیب کانی که مخلوطی از کربن و یک فلز می باشد. مثلاً کوهنیت fe,ni,co)3c).

انگلیسی به انگلیسی

• chemical compound

پیشنهاد کاربران

بپرس