carbine

/ˈkɑːrˌbaɪn//ˈkɑːbaɪn/

معنی: تفنگ لوله کوتاه سبک، کارابین
معانی دیگر: (شیمی) کاربید (ترکیب جامد یک عامل (معمولا یک فلز) با یک کربن به ویژه کربید کلسیم)، (در اصل) تفنگ لوله کوتاه (ویژه ی سواره نظام)، قرابینه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a light rifle with a short barrel, formerly carried by cavalry soldiers.

جمله های نمونه

1. He made him fling away his carbine.
[ترجمه گوگل]او را مجبور کرد که کارابین خود را دور بزند
[ترجمه ترگمان]او را مجبور کرد که تفنگش را دور بیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Dragoon dropped the carbine and fumbled for his sword which hung from its wrist strap.
[ترجمه گوگل]اژدها کارابین را رها کرد و به دنبال شمشیر خود که از بند مچ آن آویزان بود گشت
[ترجمه ترگمان]dragoon تفنگ را انداخت و در جست و جوی شمشیرش که از بند مچ دستش آویخته بود جستجو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Lieutenant Hearn fingered the magazine on his carbine.
[ترجمه گوگل]ستوان هرن مجله را روی کارابین خود انگشت گذاشت
[ترجمه ترگمان]Lieutenant Hearn به مجله روی carbine اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A sentinel struck the rings of his carbine against his left hand.
[ترجمه گوگل]نگهبانی حلقه های کارابین او را به دست چپش زد
[ترجمه ترگمان]قراولی تفنگ خود را در دست چپش گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His carbine cracked when the infuriated elephant bore down on the hunters.
[ترجمه گوگل]وقتی فیل خشمگین شکارچیان را فرو برد، کارابین او ترک خورد
[ترجمه ترگمان]وقتی فیل عصبانی به دنبال شکارچیان به راه افتاد، تفنگش ترک خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The crack of Dalleson's carbine sounded again.
[ترجمه گوگل]صدای ترک کارابین دالسون دوباره به صدا درآمد
[ترجمه ترگمان]صدای غرش تفنگ Dalleson دوباره به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Can be stored Tokyo Marui M4A1 Carbine Electric Airsoft Special Operations Command blow gun back the new version 2 Shoot and drive recoil " Marui " Full Metal M4 series AEG company officials.
[ترجمه گوگل]قابل ذخیره سازی Tokyo Marui M4A1 Carbine Electric Airsoft Command Operations Special gun back to the new version 2 Shoot and drive recoil "Marui" Full Metal M4 Series AEG مقامات شرکت AEG
[ترجمه ترگمان]توان ذخیره شده در توکیو را می توان در توکیو انبار کرد M۴A۱ Carbine نیروی عملیات ویژه سلاح را به نسخه جدید ۲ شلیک کرده و با \"سری Full\" \" \"و مقامات شرکت AEG\" Marui \" را عقب راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The boy came in through the back carrying Russell's blanket roll and carbine and put them down on the passenger bench.
[ترجمه گوگل]پسرک با رول پتو و کارابین راسل از پشت وارد شد و آنها را روی نیمکت مسافر گذاشت
[ترجمه ترگمان]پسر از پشت روکش پتو و تفنگ راسل وارد شد و آن ها را روی نیمکت کنار راننده قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We have now used the general approach in refs 2 and 3 to place yttrium carbine into nanotubes.
[ترجمه گوگل]ما اکنون از رویکرد کلی در موارد 2 و 3 برای قرار دادن ایتریم کاربین در نانولوله ها استفاده کرده ایم
[ترجمه ترگمان]ما در حال حاضر از رویکرد کلی به refs ۲ و ۳ برای جایگزینی carbine با نانولوله ها استفاده کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The officer, placed toward the middle of the group, carries binoculars and a carbine.
[ترجمه گوگل]افسر که در وسط گروه قرار دارد، دوربین دوچشمی و یک کارابین به همراه دارد
[ترجمه ترگمان]افسری که در وسط گروه قرار داشت دوربین چشمی و یک قرا بینه حمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The dehydrochlorication of polyethylene halide is a simple method to synthesize carbine, especially in alkali solution.
[ترجمه گوگل]کلرید زدایی پلی اتیلن هالید یک روش ساده برای سنتز کاربین است، به ویژه در محلول قلیایی
[ترجمه ترگمان]The پلی اتیلن یک روش ساده برای تولید قرا بینه، به ویژه در محلول قلیایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He received a pardon from the governor after eight years' imprisonment. In 1940, Williams created the M-1 carbine.
[ترجمه گوگل]وی پس از 8 سال حبس از فرمانداری عفو دریافت کرد در سال 1940، ویلیامز کارابین M-1 را ساخت
[ترجمه ترگمان]او پس از هشت سال حبس از فرماندار عذرخواهی کرد در ۱۹۴۰، ویلیامز قرا بینه ام - ۱ را ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At the same time they saw the reflection of a torch on a carbine barrel.
[ترجمه گوگل]در همان زمان آنها انعکاس یک مشعل را روی یک بشکه کارابین دیدند
[ترجمه ترگمان]در همان حال انعکاس نور مشعلی را بر روی بشکه ای دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Fixed - butt the AR- 70 rifle butt can also be unloaded, for a special carbine folding butt.
[ترجمه گوگل]قنداق ثابت قنداق تفنگ AR-70 را می توان برای قنداق تاشو مخصوص کارابین نیز خالی کرد
[ترجمه ترگمان]با قنداق تفنگ (AR - ۷۰)نیز می تواند تخلیه شود، زیرا باسن تا باسن مخصوصی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تفنگ لوله کوتاه سبک (اسم)
carbine

کارابین (اسم)
carbine

انگلیسی به انگلیسی

• firearm, gun (also carabine)
a carbine is a light automatic rifle.

پیشنهاد کاربران

بپرس