da

/ˈdɑː//da/

مخفف:، دختر، فرهنگ اصطلاحات امریکایی، (حقوق) بازپرس بخش، مخفف: (انجیل) دانیال

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "District Attorney," the government prosecutor of criminal cases for a specified judicial district.

جمله های نمونه

1. 'The Last Supper' is widely regarded as Leonardo da Vinci's masterpiece.
[ترجمه گوگل]"شام آخر" به طور گسترده به عنوان شاهکار لئوناردو داوینچی شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]شام آخر به صورت گسترده به عنوان شاهکار لیوناردو داوینچی تلقی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Da Vinci was methodical in his research, carefully recording his observations and theories.
[ترجمه گوگل]داوینچی در تحقیقات خود روشمند بود و مشاهدات و نظریه های خود را با دقت ثبت می کرد
[ترجمه ترگمان]داوینچی در تحقیقات خود methodical بود و با دقت مشاهدات و تئوری ها را ضبط می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His style of painting is reminiscent of Da Vinci's.
[ترجمه گوگل]سبک نقاشی او یادآور سبک داوینچی است
[ترجمه ترگمان]سبک نقاشی او یادآور داوینچی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Many modern inventions were anticipated by Leonardo da Vinci.
[ترجمه گوگل]بسیاری از اختراعات مدرن توسط لئوناردو داوینچی پیش بینی شده بود
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اختراعات مدرن توسط لئوناردو داوینچی پیش بینی شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This painting is strongly reminiscent of da Vinci's "Annunciation".
[ترجمه گوگل]این نقاشی به شدت یادآور «اعلام بشارت» داوینچی است
[ترجمه ترگمان]این نقاشی به شدت یادآور \"حاملگی\" داوینچی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Da Silva considered it feasible that uranium could be produced on an industrial scale.
[ترجمه گوگل]داسیلوا تولید اورانیوم در مقیاس صنعتی را امکان پذیر دانست
[ترجمه ترگمان]داوینچی معتقد بود که اورانیوم می تواند در مقیاس صنعتی تولید شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In 149 Vasco da Gama pursued and pillaged them.
[ترجمه گوگل]در سال 149 واسکو داگاما آنها را تعقیب و غارت کرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۴۹ \"واسکو دا گاما\" آن ها را تحت تعقیب و غارت گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The rancher, Darli Alves da Silva will now face a retrial.
[ترجمه گوگل]دارلی آلوز داسیلوا، دامدار، اکنون با محاکمه مجدد روبرو خواهد شد
[ترجمه ترگمان]The، Darli Alves دا سیلوا اکنون با محاکمه مجدد مواجه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. According to Best and da Silva, the degree of hostility from commercial fishermen towards the boto is unquestionably growing.
[ترجمه گوگل]به گفته بست و داسیلوا، میزان خصومت ماهیگیران تجاری نسبت به بوتو بدون شک در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]با توجه به بهترین و da دا سیلوا، درجه خصومت از ماهیگیران تجاری نسبت به the بدون تردید رو به افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Da Ponte lived to the ripe old age of 8
[ترجمه گوگل]داپونته تا سن 8 سالگی زندگی کرد
[ترجمه ترگمان]داوینچی در سنین پیری به سن ۸ سالگی زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sergei was saying mostly Da and Nyet, with long intervals in between.
[ترجمه گوگل]سرگئی بیشتر دا و نایت را با فواصل طولانی می گفت
[ترجمه ترگمان]Sergei اغلب دا و nyet را با فواصل طولانی بین آن ها می گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Leonardo Da Vinci's drawings show an immensely inventive and inquiring mind.
[ترجمه گوگل]نقاشی های لئوناردو داوینچی یک ذهن بسیار مبتکر و جستجوگر را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]نقشه های لیوناردو داوینچی یک ذهن فوق العاده مبتکرانه و inquiring را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Da Lench Mob are Ice Cube's pals.
[ترجمه گوگل]Da Lench Mob دوستان آیس کیوب هستند
[ترجمه ترگمان](Da)دوستان مشترک یخ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ayrton Senna's full name was Ayrton Senna da Silva.
[ترجمه گوگل]نام کامل آیرتون سنا آیرتون سنا داسیلوا بود
[ترجمه ترگمان]سنا به خاطر سنا، سنا و سنا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] نامی فرانسوی در شرق آفریقا برای کنف
[برق و الکترونیک] digital - to analog-رقمی - به - قیاسی اشاره به سیستمهایی که ورودی آنها رقمی و خروجی انها قیاسی است.

انگلیسی به انگلیسی

• prosecuting officer of a specified judicial district
a d.a. is the same as a district attorney.

پیشنهاد کاربران

( in the US ) District Attorney
در امریکا/ دادستانی ( در یک ایالت، منطقه خاص )
مخفف dad
بابا، پدر
یکای جرم اتمی به انگلیسی مخفف اسم دالتون
احتمالا برابر amu

بپرس