decimal point

/ˈdesəml̩ˈpɔɪnt//ˈdesɪml̩poɪnt/

معنی: ممیز، ممیز اعشاری، نقطه اعشار
معانی دیگر: ممیز اعشاری (در انگلیسی به صورت نقطه نشان داده می شود)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a period placed before the numerator in a decimal fraction.
مشابه: dot

جمله های نمونه

1. To divide by ten, move the decimal point one place to the left.
[ترجمه گوگل]برای تقسیم بر ده، اعشار را یک مکان به سمت چپ ببرید
[ترجمه ترگمان]برای تقسیم به ده، نقطه اعشار را به سمت چپ حرکت دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The first twofigures after the decimal point indicate tenths and hundredthsrespectively.
[ترجمه گوگل]دو رقم اول بعد از نقطه اعشار به ترتیب دهم و صدم را نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]اولین twofigures پس از اعشار نشان می دهد که دهم و hundredthsrespectively را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The error occurred when someone left out the decimal point.
[ترجمه گوگل]این خطا زمانی رخ داد که فردی نقطه اعشار را حذف کرد
[ترجمه ترگمان]این خطا زمانی رخ داد که یک نفر از نقطه اعشار خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The decimal point is introduced after every three digits; for example, 63 58 2 Hydroponics.
[ترجمه گوگل]نقطه اعشار بعد از هر سه رقم معرفی می شود به عنوان مثال، 63 58 2 هیدروپونیک
[ترجمه ترگمان]نقطه اعشار نیز بعد از هر سه رقم معرفی می شود؛ برای مثال ۶۳
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It cannot contain any ( decimal point ), blank space or comma between digits.
[ترجمه گوگل]نمی تواند حاوی ( نقطه اعشار )، فضای خالی یا کاما بین ارقام باشد
[ترجمه ترگمان]این نمی تواند شامل هیچ (نقطه اعشار)، فضای خالی یا ویرگول بین ارقام باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The misplacement of one decimal point can ruin an otherwise acceptable project.
[ترجمه گوگل]قرار دادن اشتباه یک نقطه اعشار می تواند یک پروژه قابل قبول را خراب کند
[ترجمه ترگمان]The یک نقطه اعشار می تواند یک پروژه قابل قبول دیگر را خراب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The decisive decimal point made ac the acid man decide to suicide.
[ترجمه گوگل]نقطه اعشار تعیین کننده باعث شد ac مرد اسیدی تصمیم به خودکشی بگیرد
[ترجمه ترگمان]نقطه اعشار قطعی به فرد اسید تبدیل شد که تصمیم به خودکشی بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If it does include a decimal point symbol, determine the number of characters to the left of the decimal point.
[ترجمه گوگل]اگر دارای نماد اعشاری است، تعداد کاراکترهای سمت چپ نقطه اعشار را تعیین کنید
[ترجمه ترگمان]اگر یک نماد decimal را شامل می شود، تعداد کاراکتر سمت چپ نقطه اعشار را مشخص کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Real Programmers scorn floating point arithmetic. The decimal point was invented for pansy bedwetters who are unable to think big.
[ترجمه گوگل]برنامه نویسان واقعی محاسبات ممیز شناور را تحقیر می کنند نقطه اعشار برای افرادی که غرق در خواب هستند و نمی توانند بزرگ فکر کنند اختراع شد
[ترجمه ترگمان]حرف حسابی و کنایه دار درست و حسابی نقطه اعشار برای bedwetters pansy اختراع شد که قادر به فکر کردن نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. "Illegal floating decimal point calculation order".
[ترجمه گوگل]«دستور محاسبه اعشاری شناور غیرقانونی»
[ترجمه ترگمان]\"سفارش محاسبه ممیز شناور\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Jun Jun always makes mistakes with the decimal point when solving math problems.
[ترجمه گوگل]جون جون همیشه هنگام حل مسائل ریاضی با اعشار اشتباه می کند
[ترجمه ترگمان]جون سینیسی همیشه هنگام حل مشکلات ریاضی اشتباه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The number immediately to the left of the decimal point in the Arabic numeral system.
[ترجمه گوگل]عددی که بلافاصله در سمت چپ نقطه اعشار در سیستم اعداد عربی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]عددی که به سمت چپ عدد اعشار نوشته شده در دستگاه زبان عربی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Line up the decimal point. Compare the digits beginning with the greatest place value.
[ترجمه گوگل]نقطه اعشار را ردیف کنید ارقامی که با بیشترین ارزش مکانی شروع می شوند را مقایسه کنید
[ترجمه ترگمان]نقطه اعشار را خط بکشید ارقام شروع را با بیش ترین ارزش مکان مقایسه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The period is also used as a decimal point.
[ترجمه گوگل]نقطه به عنوان نقطه اعشار نیز استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این دوره همچنین به عنوان نقطه اعشار استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ممیز (اسم)
point, expert, auditor, decimal point, radix point, scrutineer, verifier

ممیز اعشاری (اسم)
decimal point

نقطه اعشار (اسم)
decimal point

تخصصی

[شیمی] ممیز اعشاری
[کامپیوتر] ممیز اعشار ؛ نقطه اعشار
[برق و الکترونیک] نقطه ی اعشار نقطه ای که قسمتهای صحسح و کسری یک عدد دهدهی را از هم متمایز می کند . - نقطه اعشار ده دهی
[نساجی] نقطه ممیز
[ریاضیات] ممیز

انگلیسی به انگلیسی

• dot used before a decimal fraction (fraction whose denominator is ten or a power of ten)
a decimal point is the dot in front of a decimal fraction.

پیشنهاد کاربران

🧮 کلمات مربوط به اعداد اعشاری در انگلیسی:
✅️ thousands = هزارگان
✅️ hundreds = صدگان
✅️ tens = دهگان
✅️ ones = یکان
✅️ tenths = دهم
✅️ hundredths = صدم
✅️ thousandths = هزارم
✅️ decimal point = ممیز، نقطه اعشار
decimal point

بپرس