developmental psychology

جمله های نمونه

1. Developmental psychology is probably the liveliest speciality just now.
[ترجمه گوگل]روانشناسی رشد احتمالاً سرزنده ترین تخصص در حال حاضر است
[ترجمه ترگمان]روان شناسی رشد احتمالا the تخصص در حال حاضر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Nothing in psychology hopes ever to work perfectly. Developmental psychology is probably the liveliest speciality just now.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز در روانشناسی امیدوار نیست که هرگز به خوبی کار کند روانشناسی رشد احتمالاً سرزنده ترین تخصص در حال حاضر است
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز در روان شناسی امید به کار کردن کامل ندارد روان شناسی رشد احتمالا the تخصص در حال حاضر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He became a student of developmental psychology and reading theory.
[ترجمه گوگل]او دانشجوی روانشناسی رشد و تئوری خواندن شد
[ترجمه ترگمان]او دانشجوی روانشناسی رشد و نظریه خواندن شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Marriage and family; Developmental psychology.
[ترجمه گوگل]ازدواج و خانواده؛ روانشناسی رشد
[ترجمه ترگمان]ازدواج و خانواده؛ روان شناسی رشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Evolutionary developmental psychology involves the expression of evolved, epigenetic programs, as described by the developmental systems approach, over the course of ontogeny .
[ترجمه گوگل]روان‌شناسی تکاملی شامل بیان برنامه‌های تکامل‌یافته و اپی ژنتیکی است، همانطور که با رویکرد سیستم‌های رشدی توصیف شده است، در طول دوره انتوژنی
[ترجمه ترگمان]روان شناسی رشد تکاملی شامل بیان برنامه های تکامل، epigenetic، همانطور که در رویکرد سیستم های رشدی در طول دوره of شرح داده شد، است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Based on developmental psychology, childhood experiences shape future behavior.
[ترجمه گوگل]بر اساس روانشناسی رشد، تجربیات دوران کودکی رفتار آینده را شکل می دهد
[ترجمه ترگمان]براساس روان شناسی رشد، تجربیات کودکی رفتار آینده را شکل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Developmental psychology is probably the liveliest subject these days.
[ترجمه گوگل]روانشناسی رشد احتمالاً پر جنب و جوش ترین موضوع این روزها است
[ترجمه ترگمان]روان شناسی رشد احتمالا the موضوع در این روزها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And that basically may sum up much of developmental psychology.
[ترجمه گوگل]و این اساساً ممکن است بسیاری از روانشناسی رشد را خلاصه کند
[ترجمه ترگمان]و این اساسا می تواند بسیاری از روان شناسی رشد را جمع بندی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jaana Juvonen, a professor of developmental psychology and co-author, has conducted previous research on bullying.
[ترجمه گوگل]Jaana Juvonen، استاد روانشناسی رشد و یکی از نویسندگان، تحقیقات قبلی در مورد قلدری انجام داده است
[ترجمه ترگمان]Jaana Juvonen، استاد روانشناسی رشد و هم کار، تحقیقات پیشین در زمینه قلدری را انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The work appears in the journal Developmental Psychology.
[ترجمه گوگل]این کار در ژورنال توسعه روانشناسی منتشر شده است
[ترجمه ترگمان]این اثر در روان شناسی رشد مجله ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Child psychology - or, more broadly, developmental psychology - is not just the study of children, it is the study of you and me and how we came to be this way.
[ترجمه گوگل]روانشناسی کودک - یا به طور گسترده تر، روانشناسی رشد - فقط مطالعه کودکان نیست، مطالعه من و شما و چگونگی به وجود آمدن ما در این راه است
[ترجمه ترگمان]روان شناسی کودک - یا به طور گسترده، روان شناسی رشد - تنها مطالعه کودکان نیست، بلکه مطالعه شما و من و نحوه انجام این کار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Developmental Psychology is the branch of psychology that looks at human growth and development over the lifespan.
[ترجمه گوگل]روانشناسی رشد شاخه ای از روانشناسی است که به رشد و تکامل انسان در طول عمر می پردازد
[ترجمه ترگمان]روان شناسی رشد شاخه ای از روان شناسی است که به رشد و رشد انسان در طول عمر نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Findings from developmental psychology indicate that there is an object bias among mature adults, that is, people prefer to treat processes as objects.
[ترجمه گوگل]یافته‌های روان‌شناسی رشد نشان می‌دهد که یک سوگیری شی در میان بزرگسالان بالغ وجود دارد، یعنی افراد ترجیح می‌دهند فرآیندها را به‌عنوان اشیا در نظر بگیرند
[ترجمه ترگمان]یافته های روان شناسی رشد نشان می دهد که تعصب جسمی در میان بزرگسالان بالغ وجود دارد، یعنی، مردم ترجیح می دهند که با فرایندها به عنوان اشیا رفتار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There are also some intriguing studies from developmental psychology that set the stage for understanding the role compassion plays in our lives and in evolution.
[ترجمه گوگل]همچنین برخی از مطالعات جذاب از روانشناسی رشد وجود دارد که زمینه را برای درک نقشی که شفقت در زندگی و تکامل ما ایفا می کند فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]همچنین برخی مطالعات فریبنده از روان شناسی رشد وجود دارند که صحنه را برای درک نقش شفقت در زندگی ما و در تکامل تنظیم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[روانپزشکی] روان شناسی رشد. آن قسمت از روان شناسی که با فرآیند تغییر در تمام طول عمر سروکار دارد، تغییر در اینجا به معنی تغییر کمی و یا کیفی در ساختمان و عمل است

انگلیسی به انگلیسی

• branch of psychology concerned with the stages of human development

پیشنهاد کاربران

بپرس