dipper

/ˈdɪpər//ˈdɪpə/

معنی: دب اکبر، ملاقه
معانی دیگر: (شخصی که کارش فرو کردن چیزی در آبگونه ای باشد) فروگر، غوطه دهنده

جمله های نمونه

1. I can find the Big Dipper, but the North Star can be elusive.
[ترجمه گوگل]من می توانم دب اکبر را پیدا کنم، اما ستاره شمالی می تواند گریزان باشد
[ترجمه ترگمان]من می تونم ملاقه بزرگ رو پیدا کنم، اما ستاره شمال می تو نه فرار کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He made another friend, which was the Big Dipper.
[ترجمه گوگل]او دوست دیگری پیدا کرد که دب اکبر بود
[ترجمه ترگمان]اون یکی از دوستاش رو ساخت که the بزرگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Served with a dipper pot of seafood sauce and brown bread and butter.
[ترجمه گوگل]با یک قابلمه سس غذاهای دریایی و نان قهوه ای و کره سرو می شود
[ترجمه ترگمان]ظرفی از سس ماهی و نان قهوه ای و کره و کره به همراه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Then the dipper birds would come wheeling over the dunes, skimming the foam, light as dry leaves.
[ترجمه گوگل]سپس پرندگان غواصی می‌آمدند و روی تپه‌ها می‌چرخیدند و کف را از بین می‌بردند، مانند برگ‌های خشک
[ترجمه ترگمان]آنگاه مرغان ماهی خوار به سوی تپه های شنی روان می شدند، بر روی تپه های شنی پرواز می کردند و مانند برگ های خشک پرواز می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The dipper is a typical bird of upland rivers and one species we had very much hoped to see.
[ترجمه گوگل]دیپر یک پرنده معمولی از رودخانه های مرتفع و گونه ای است که ما بسیار امیدوار بودیم که ببینیم
[ترجمه ترگمان]The یک پرنده معمولی از روده ای مرتفع و یک گونه است که ما بسیار امیدوار به دیدن آن بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That's what you spotted on the Big Dipper.
[ترجمه گوگل]این همان چیزی است که در دب اکبر مشاهده کردید
[ترجمه ترگمان]این چیزی بود که تو در the بزرگ دیده بودی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The descent, like a big dipper, is exhilarating but perfectly safe.
[ترجمه گوگل]فرود، مانند یک غوطه ور بزرگ، هیجان انگیز است اما کاملا بی خطر است
[ترجمه ترگمان]فرود آمدن، مانند دب اکبر و exhilarating، اما کام لا صحیح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These six little starlets create the tiny dipper - shaped formation that is well known the world over.
[ترجمه گوگل]این شش ستاره کوچولو تشکیلات کوچکی به شکل دب را ایجاد می کنند که در سراسر جهان به خوبی شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]این شش starlets کوچک تشکیل dipper تشکیل می دهند که دنیا را به خوبی می شناسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The big dipper can give you a sense of direction when you were lost.
[ترجمه گوگل]درب بزرگ می تواند زمانی که گم شده اید به شما حس جهت بدهد
[ترجمه ترگمان]The بزرگ می تواند هر وقت که از دست رفته بودید به شما راهنمایی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He handed the dipper back to Nikol.
[ترجمه گوگل]دیپر را به نیکول پس داد
[ترجمه ترگمان]He را به Nikol پس داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She take a dipper of hot suds from the tub.
[ترجمه گوگل]او از وان آب داغ می گیرد
[ترجمه ترگمان]She از کف صابون را از وان بیرون می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Big Dipper actually belongs to the constellation Ursa Major, otherwise known as the Big Bear.
[ترجمه گوگل]دب اکبر در واقع متعلق به صورت فلکی دب اکبر است که با نام خرس بزرگ شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]ملاقه بزرگ واقعا به صورت فلکی خرس بزرگ قرار دارد که در غیر این صورت به عنوان خرس بزرگ شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Can you see the Great Dipper?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید دب بزرگ را ببینید؟
[ترجمه ترگمان]میتونی the بزرگ رو ببینی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دب اکبر (اسم)
big dipper, dipper, plough, plow, ursa major, wain, charles' wain, great bear

ملاقه (اسم)
dipper, scoop, ladle, spurtle

تخصصی

[زمین شناسی] بیل
[معدن] جام (ترابری)

انگلیسی به انگلیسی

• ladle, scoop, device for dipping liquids; small water bird with a short tail that is able to dive into streams to feed; butterball, type of small duck native to north america; person who dips objects in a liquid (e.g.: in an industrial process); something (machine, etc.) that dips objects in a liquid; (slang) pickpocket
a dipper is a large spoon or small bowl, especially one with a long handle, which is used for taking some of the liquid out of a container.
see also big dipper.

پیشنهاد کاربران

مَلاقه ، در صورت فلکی برای دُب اکبر و دُب اصغر به کار برده می شود.
مَلاقه ، برای دُب اصغر و دُب اکبر در صورت فلکی به کار بردە میشود مثل؛
Big Dipper and little Dipper
نام یکی از شخصیت های آبشار جاذبه
شیر جوش

بپرس