geostationary

/ˌdʒiːoʊˈsteɪʃnri//ˌdʒiːəʊˈsteɪʃnri/

(ماهواره یا فضاپیمایی که مدارش دور خط استوا بوده و سرعتش مساوی است با سرعت حرکت زمین به دور خود و بنابراین در بالای محل خاصی ثابت قرار دارد) زمین هم گرد، ثابت بر زمین، زمین استوار (geosynchronous هم می گویند)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to a satellite or spacecraft that travels around the earth's equator at a speed equal to the earth's rotation so as to maintain a constant relation to points on the earth's surface.

جمله های نمونه

1. This is known as a geostationary orbit and it is the orbit of choice for communications satellites.
[ترجمه گوگل]این به عنوان یک مدار زمین ثابت شناخته می شود و مدار انتخابی برای ماهواره های ارتباطی است
[ترجمه ترگمان]این مدار به عنوان یک مدار ثابت شناخته می شود و مدار انتخاب ماهواره های ارتباطی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As I mentioned earlier, a geostationary orbit is very handy for communications satellites.
[ترجمه گوگل]همانطور که قبلا ذکر کردم، مدار زمین ثابت برای ماهواره های ارتباطی بسیار مفید است
[ترجمه ترگمان]همانطور که قبلا اشاره کردم، مدار geostationary برای ماهواره های ارتباطی بسیار مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These satellites are in geostationary orbit and the images that they provide are used primarily in weather forecasting applications.
[ترجمه گوگل]این ماهواره ها در مدار زمین ثابت هستند و تصاویری که ارائه می کنند عمدتاً در برنامه های پیش بینی آب و هوا استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این ماهواره ها در مدار geostationary قرار دارند و تصاویری که ارائه می دهند در ابتدا در کاربردهای پیش بینی آب و هوا مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The first satellites placed in geostationary orbit were the synchronous communication(SYNCOM)satellites launched by NASA in 196
[ترجمه گوگل]اولین ماهواره‌هایی که در مدار زمین ثابت قرار گرفتند، ماهواره‌های ارتباط سنکرون (SYNCOM) بودند که توسط ناسا در سال 196 پرتاب شدند
[ترجمه ترگمان]اولین ماهواره که در مدار geostationary قرار داشت، ماهواره های ارتباطی همگام (SYNCOM)بود که در سال ۱۹۶ میلادی توسط ناسا راه اندازی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The application of electric propulsion system in Chinas geostationary satellite in the future is a necessary trend.
[ترجمه گوگل]بکارگیری سیستم نیروی محرکه الکتریکی در ماهواره زمین ثابت چین در آینده یک روند ضروری است
[ترجمه ترگمان]استفاده از سیستم نیروی محرکه الکتریکی در ماهواره geostationary در آینده یک روند ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Using infrared data of Geostationary Meteorological Satellite, the gray scale and other kinds of element were calculated or derived after map projecting and geographic calibrating.
[ترجمه گوگل]با استفاده از داده های فروسرخ ماهواره هواشناسی زمین شناسی، مقیاس خاکستری و دیگر انواع عناصر پس از طرح نقشه و کالیبراسیون جغرافیایی محاسبه یا استخراج شد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از داده های مادون قرمز ماهواره هواشناسی Geostationary، مقیاس خاکستری و انواع دیگر عناصر بعد از تنظیم نقشه و تنظیم موقعیت جغرافیایی محاسبه یا استخراج شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. "First Men to a Geostationary Orbit" does not have quite the same ring as "First Men to the Moon", a book von Braun wrote in 195
[ترجمه گوگل]کتابی که فون براون در سال 195 نوشت، "نخستین انسانها به مدار زمین ثابت" حلقه ای کاملا مشابه "نخستین انسانها به ماه" ندارد
[ترجمه ترگمان]یک کتاب فون براون در سال ۱۹۵ نوشت: \"اولین افرادی که به مدار\" Geostationary Orbit \"رسیدند، همان حلقه را به عنوان\" مردان اول ماه \"، که یک کتاب فون براون در سال ۱۹۵ میلادی نوشت، ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The geostationary satellite positioning system of China is a region sateIlitenavegation system.
[ترجمه گوگل]سیستم موقعیت‌یابی ماهواره‌ای زمین‌ایستا چین، یک سیستم ماهواره‌ای منطقه‌ای است
[ترجمه ترگمان]سیستم موقعیت یابی ماهواره ای geostationary در چین یک سیستم sateIlitenavegation منطقه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Geostationary Operational Environmental Satellite ( or GOES ) system, supports weather forecasting, severe storm tracking, and meteorology research.
[ترجمه گوگل]سیستم ماهواره ای محیطی عملیاتی زمین ثابت (یا GOES)، از پیش بینی آب و هوا، ردیابی طوفان شدید و تحقیقات هواشناسی پشتیبانی می کند
[ترجمه ترگمان]Geostationary عملیاتی محیطی عملیاتی عملیاتی (یا GOES)، از پیش بینی آب و هوا، ردیابی طوفان شدید، و تحقیقات هواشناسی پشتیبانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The first geostationary communications satellite, known as Early Bird, went into orbit in 196
[ترجمه گوگل]اولین ماهواره ارتباطی زمین ثابت، معروف به Early Bird، در سال 196 به مدار زمین رفت
[ترجمه ترگمان]اولین ماهواره مخابراتی زمینی که به نام پرنده اولیه معروف است در ۱۹۶ اوت در مدار ۱۹۶ قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. EXAMPLE : A geostationary telecommunications satellite rotates at the same speed as the Earth.
[ترجمه گوگل]مثال: یک ماهواره مخابراتی زمین ایستا با همان سرعت زمین می چرخد
[ترجمه ترگمان]مثال: یک ماهواره مخابراتی ثابت در همان سرعت چرخش زمین می چرخد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Launches on generally in advance the geostationary orbit for the satellite, is loaded with the high accuracy detector on the satellite.
[ترجمه گوگل]پرتاب به طور کلی در مدار زمین ثابت برای ماهواره، با آشکارساز دقت بالا در ماهواره بارگیری می شود
[ترجمه ترگمان]به طور کلی برای پرتاب مدار زمین ¬ گیری برای ماهواره، با آشکارساز دقت بالا بر روی ماهواره بارگذاری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The geostationary satellite positioning system of China is region satellite navigation system.
[ترجمه گوگل]سیستم موقعیت یابی ماهواره ای زمین ثابت چین، سیستم ناوبری ماهواره ای منطقه ای است
[ترجمه ترگمان]سیستم موقعیت یابی ماهواره ای geostationary در چین یک سیستم ناوبری ماهواره ای منطقه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With the background of the next generation of geostationary orbit meteorological satellite, the effect of payload mirror motion and solar array stepping motion are studied.
[ترجمه گوگل]با پیش‌زمینه نسل بعدی ماهواره‌های هواشناسی مداری زمین‌ایستا، تأثیر حرکت آینه بار و حرکت پلکانی آرایه خورشیدی مورد مطالعه قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]با توجه به پیشینه نسل بعدی ماهواره geostationary در مدار زمین، تاثیر حرکت mirror بار و حرکت آرایه خورشیدی مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] ثابت نسبت به کره زمین (ماهواره هایی که در ارتفاع زیاد در یک نقطه ثابت نسبت به کره زمین می باشند)

انگلیسی به انگلیسی

• located in a fixed position (about a high-altitude satellite that is always located in one fixed point in relation to earth)

پیشنهاد کاربران

بپرس