i

/ˈaɪ//aɪ/

معنی: خودم
معانی دیگر: (در شماره نویسی رومی) یک (مثلا iii = 3)، (نجوم) میل مدار، (ضمیر فاعلی اول شخص مفرد) من (ضمیر مفعولی اول شخص مفرد: me)، خود، خودیت، خویشتن، مخفف:، علاقه، (فعل) لازم، جزیره(ها)، آبخست(ها)، جریان برق، امپراطور، (دندان سازی) دندان پیشین، دندان پیش، مستقل، اول شخص مفرد، من درحال مفعولی me گفته میشود، نهمین حرف الفبای انگلیسی

بررسی کلمه

ضمیر ( pronoun )
• : تعریف: the one who is speaking or writing and referring to himself or herself.

- I left yesterday.
[ترجمه گوگل] من دیروز رفتم
[ترجمه ترگمان] من دیروز رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I am the farmer's son.
[ترجمه mahy] من فرزند کشاورز هستم ( منظور فرزند پسر )
|
[ترجمه Amir] ʟ'ᴠᴇ ᴊᴜsᴛʟᴇᴀʀɴᴇᴅᴛᴏᴜsᴇᴍʏʜᴇᴀʀᴛ ʟᴇss. . !
|
[ترجمه گوگل] من پسر کشاورز هستم
[ترجمه ترگمان] من پسر مزرعه دار هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: symbol of the chemical element iodine.
اسم ( noun )
• : تعریف: in Roman numeral notation, 1.

جمله های نمونه

1. I will be thy friend, but not thy vice’s friend.
[ترجمه گوگل]من دوست تو خواهم بود، اما دوست نایب تو نه
[ترجمه ترگمان]من دوست تو خواهم بود، اما دوست معاون تو نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I am not only witty in myself, but the cause that wit is in other men.
[ترجمه گوگل]من نه تنها در خودم شوخ هستم، بلکه دلیل این شوخ طبعی در مردان دیگر است
[ترجمه ترگمان]من تنها شوخی نمی کنم، بلکه علتش این است که عقل در مردان دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I count myself in nothing else so happy as in a soul remem-bering my good friends.
[ترجمه گوگل]من خودم را در هیچ چیز به اندازه روحی که دوستان خوبم را به یاد می آورد خوشحال نمی دانم
[ترجمه ترگمان]من خودم را در هیچ چیز به این اندازه شاد و خوشبخت نیستم که در روح دوست خوبم نجات پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As a modern parent, I know that it's not how much you give children those counts, it's the love and attention you shower on them. A caring attitude can not only save you a small fortune, but also even make you feel good about being tight-fisted and offering more care than presents.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک والدین مدرن، می‌دانم که این مهم نیست که چقدر به بچه‌ها اهمیت می‌دهید، بلکه عشق و توجهی است که به آنها دوش می‌دهید نگرش دلسوزانه نه تنها می تواند ثروت اندکی را برای شما ذخیره کند، بلکه حتی باعث می شود احساس خوبی نسبت به مشت محکم بودن و ارائه مراقبت بیشتر از هدیه به شما بدهد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک والد جدید، می دانم که مهم نیست که شما این تعداد را به کودکان بدهید، این عشق و توجه شماست که به آن ها دوش می گیرید یک نگرش دلسوزانه نه تنها می تواند شما را از بخت و اقبال بلند نجات دهد بلکه حتی باعث می شود که شما احساس خوبی نسبت به جمع شدن و ارائه مراقبت بیشتر نسبت به هدیه داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I intend no modification of my hope. . . expressed personal wish that all men everywhere could be free.
[ترجمه گوگل]من قصد هیچ تغییری در امیدم ندارم ابراز آرزوی شخصی کرد که همه انسانها در همه جا بتوانند آزاد باشند
[ترجمه ترگمان]من هیچ گونه تغییری در امید خود ندارم و آرزوی شخصی خود را ابراز می دارم که همه مردم در همه جا آزاد باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I don'nt know who my grandfather was. I' m much more concerned to know what his grandson will be.
[ترجمه گوگل]من نمیدونم پدربزرگم کی بود من خیلی بیشتر نگران این هستم که بدانم نوه او چه خواهد شد
[ترجمه ترگمان] من نمی دونم پدربزرگم کی بود من بیشتر نگران این هستم که بدانم نوه اش چه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What I have done is due to patient thought.
[ترجمه گوگل]کاری که من انجام داده ام به خاطر فکر صبورانه است
[ترجمه ترگمان]آنچه من انجام داده ام به خاطر تفکر بیمار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When I lent I had a friend; when I asked he was unkind.
[ترجمه گوگل]وقتی قرض دادم دوستی داشتم وقتی پرسیدم که نامهربان است
[ترجمه ترگمان]وقتی به او قرض داده بودم دوستی داشتم؛ وقتی از او خواهش کردم که نامهربان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Between grief and nothing, I will take grief. William Faulkner
[ترجمه گوگل]بین غم و هیچ، غم را خواهم گرفت ویلیام فاکنر
[ترجمه ترگمان]میان غصه و هیچ چیز، غصه می خورم ویلیام فالکنر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I tell you hopeless grief is passionless.
[ترجمه گوگل]من به شما می گویم اندوه ناامیدانه بی عاطفه است
[ترجمه ترگمان]من به تو می گویم که اندوه ناامیدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. God is Love, I dare say, but what a mischievous devil Love is.
[ترجمه گوگل]به جرات می توانم بگویم خدا عشق است، اما عشق چه شیطان شیطانی است
[ترجمه ترگمان]به جرات می گویم: خدا عشق است، اما این عشق شیطانی شیطانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The human species, according to the best theory I can form of it, is composed of two distinct races, the man who borrows, and the man who lends.
[ترجمه گوگل]نوع بشر، طبق بهترین نظریه ای که می توانم از آن شکل دهم، از دو نژاد متمایز تشکیل شده است، مردی که قرض می گیرد و انسانی که وام می دهد
[ترجمه ترگمان]نوع بشر، با توجه به بهترین تیوری که من می توانم از آن شکل دهم، از دو نژاد متمایز ساخته شده است، مردی که قرض می گیرد، و کسی که وام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Victory won't come to me unless I go to it.
[ترجمه گوگل]پیروزی نصیب من نمی شود مگر اینکه به سوی آن بروم
[ترجمه ترگمان]پیروزی به من نخواهد آمد مگر اینکه به آن بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خودم (ضمير)
mine, me, myself, i

تخصصی

[شیمی] ید - عنصر غیرفلزى از خانواده ى هالوژن ها شامل بلورهاى خاکسترى متمایل به سیاه که به صورت بخار بنفش درمی آیند و به عنوان گندزدا کاربرد دارد
[برق و الکترونیک] نماد جریان ( current) . از واژه شدت ( intensity) گرفته شده است.
[نساجی] نهمین حرف لاتین
[ریاضیات] نهمین حرف الفبای انگلیسی
[خاک شناسی] آی
[آمار] نهمین حرف الفبای انگلیسی

انگلیسی به انگلیسی

• first person pronoun used to designate one's self
number 1 (roman numerals)
(japanese) inoshishi, "boar", chinese zodiac sign
ninth letter of the english alphabet

پیشنهاد کاربران

⚠️ دوستان فقط دقت کنید که تحت هر شرایطی در همه جا باید I را به همین صورت بنویسد ( با i بزرگ ) و نوشتن آن به صورت i کاملا غلط است
I thought as much, I actually contacted you because you live in Iran do you know any man called Ibrahim Osman from Iran he was a crude oil dealer here in United States of America?
در داروسازی به معنای تزریق داخل نخاعی است
I thought as much, I actually contacted you because you live in l Iran do you know any man called Ibrahim Osman from in Iran , he was a crude oil dealer here in United States of America?
𝗜𝗙 𝗜 𝗥𝗘𝗠𝗢𝗩𝗘 𝗦𝗢𝗠𝗘𝗢𝗡𝗘
ɪ ᴡᴏɴ'ᴛ ʀᴇᴘᴇᴀᴛ ᴛʜᴇᴍ ᴀɢᴀɪɴ
𝗕𝗘 𝗠𝗬 𝗘𝗡𝗘𝗠𝗬 ʙᴜᴛ ᴅᴏɴ'ᴛ ᴀᴄᴛ ʟɪᴋᴇ ғʀɪᴇɴᴅs✦ #GIRL ꨄ
We are happy to say that there s a trip to Apple
من دارم. . .
Am: intra muscular
چیزی یادم نمیاد ( اصطلاحی عامیانه ) .
I'd=I had
در مکالمه یونیت ۵ کانون زبان ریچ یک
از اول این سختی ها اینجا بودم
این حدس منه
بیشتر میخوام ببینم مسی بلده یا نه
If i'm upset , i'll upset them
واقع بین؟؟
این جملهldratherregtthethengsl`vedonetahnregretthethings lhaven't done
بهم آزار رسیده. اعصابم خراب شده
I've been there یعنی میفهمم چی میگی
doing
great
lm
آس و پاس بودن، آه در بساط نداشتن
شرط می بندم همینطوره
یه کمی گیج شدم!
I = من
I am a doctor
من دکتر هستم
I was angry at this photo
من توی این عکس عصبانی بودم
دارم
challenge
پیج اینیستاگرام hosein. aminnejad0421
یعنی من خوبم
من برم کارامو انجام بدم
من برم ( سرکار )
دودلم
شدیدا حالم بده
کوک کوکم، ردیفم، شرایط جسمانیم خوبه
باعث افتخاره
باعث خوشحالیمه
اخیرا این ربات ترجمه درستی ارایه نمیده مثل سابق رضایت بخش نیست لطفا بررسی کنید واقعا حیفه
ازت خواهش میکنم. التماست میکنم.
بدهکارم
من سر و پا گوشم
ازت خواهش میکنم. التماست میکنم
دوستان اگر up یا down با حرف اضافه for بیاد معنی پایه انجام کاری بودن رو میده در غیر این صورت نه
I'm glad you live in Iran do you know any man called Ibrahim Osman from Iran he was a crude oil dealer here in United States of America?
از پس کاری برآمدن
من توی این کار عالیم ( عالی هستم ) .
《 پارسی را پاس بِداریم》
i / I
گُم نامِ یِکُم کَسِ پَردی ( ضَمیرِ اَوَّل شَخصِ مُفرَد )
مَن : اَز پارسیِ میانه به این سوی مَن به کار می رَوَد. مَن به مینه یِ اَندیشه اَست ، هِنگامی می گوییم : مَن . . . =
...
[مشاهده متن کامل]

می خاهیم بِگوییم : می اَندیشَم . . .
واژه ای ایرانی - اُروپایی ست :
دَر گویِش هایِ بومیِ ایران زَمین : اَ ، بَرابَر با i اِنگِلیسی
دَر بَرخی گویِش ها : ژَ ، زِ
دَر پارسیِ باستان وَ اَوِستایی : اَز
دَر پَشتو ( پَرش تو / پارشی ) : زَ
دَر پارسیِ کُنونی بَرایِ شِنَوَنده یِ / اوخته یِ/ واخته یِ اَرجُمَند ( مُخاطِبِ مُحتَرَم ) :ایشان : ایش - آن ( نِشانه یِ بیش یِک/ جَمع ) ، بُنابَراین : مَن = ایش
آلمانی : ich = ایش
می تَوان به چِِهرِ : اَش / اِش / ایش دوباره آن را زِنداند
( = اِحیا کَرد ) .

اشاره به خود
نام دیگر برای آی کوچک ( i ) :علامتِ تعجب نکن، زیرا برعکس آن علامت تعجب است. 😀😀
! =علامت تعجب یا آی پسکی ( برعکس )
i=آی یا علامت تعجب نکن یا علامت تعجب پسکی ( برعکس )
I/آی/ به معنای من، عین تلفظ Eye به معنای چشم.
من
I was watching football at this time yesterday
من دیروز همین ساعت داشتم فوتبال می دیدم 🌋
اَژ ( Až ) یعنی ( مَن ) ، در پارسی باستان و میانه ( پهلوی، اوستایی ) .
مانند:
I انگلیسی
Ich آلمانی
Je فرانسه ای
Io ایتالیایی
Ego لاتین
Eg� یونانی
Ya روسی
Yo اسپانیایی
و. . .
...
[مشاهده متن کامل]

در بیش تر زبان های هندو - اروپایی واژه من مانند هم هستند ولی در پارسی نوین این واژه به Man که برابر
me انگلیسی
moi فرانسه ای
و. . . است جایگزین شده

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٦)

بپرس