injector

/ˌɪnˈdʒektər//ˌɪnˈdʒektə/

(شخص یا چیزی که تزریق یا درفشانی می کند) خلاننده، درفشانگر، درجهانگر، (مکانیک) سوخت پاش، افشانک، انژکتور، الت تزریق، اب سرزدن، تزریق کننده

جمله های نمونه

1. In the field, the tanker runs alongside the injector and feeds it via a short length of hose.
[ترجمه گوگل]در میدان، تانکر در کنار انژکتور حرکت می کند و آن را از طریق شیلنگ کوتاهی تغذیه می کند
[ترجمه ترگمان]در این میدان، تانکر در کنار تزریق کننده قرار می گیرد و از طریق یک طول کوتاه از لوله آن را تغذیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Each injector is suspended on a pivoting arm and depth control is hydraulic.
[ترجمه گوگل]هر انژکتور بر روی یک بازوی چرخان معلق است و کنترل عمق هیدرولیک است
[ترجمه ترگمان]هر انژکتور به صورت دستی به حالت تعلیق در می آید و کنترل عمق هیدرولیکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These were mainly intravenous injectors who first experimented with drugs in the late 1960s and early 1970s.
[ترجمه گوگل]اینها عمدتاً تزریق کننده های داخل وریدی بودند که برای اولین بار در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 داروها را آزمایش کردند
[ترجمه ترگمان]اینها عمدتا injectors تزریقی بودند که ابتدا در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ آزمایش مواد مخدر را انجام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Vredo range of shallow grassland injectors comprises four models.
[ترجمه گوگل]طیف انژکتورهای علفزار کم عمق Vredo شامل چهار مدل است
[ترجمه ترگمان]محدوده Vredo of کم عمق grassland شامل چهار مدل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An electric - gasoline fuel injector technology products and manufacturing technologies.
[ترجمه گوگل]برق - بنزین انژکتور سوخت محصولات فن آوری و فن آوری های ساخت
[ترجمه ترگمان]یک تزریق کننده سوخت به سوخت بنزین و فن آوری های تولیدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Chamber compatibility and injector durability involve the control of the combustion environment.
[ترجمه گوگل]سازگاری محفظه و دوام انژکتور شامل کنترل محیط احتراق است
[ترجمه ترگمان]سازگاری اتاق و دوام injector، کنترل محیط احتراق را شامل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective:To observe the effect of holding one-off injector with full palm on the bacteria contamination of axenic drug liquid.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده تاثیر نگه داشتن انژکتور یکباره با کف دست پر بر آلودگی باکتریایی مایع دارویی آکسنیک
[ترجمه ترگمان]هدف: برای مشاهده اثر نگه داشتن یک انژکتور به طور کامل با کف دست در آلوده کردن باکتری of مایع axenic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Fix the injector into the cylinder cover after repair.
[ترجمه گوگل]انژکتور را پس از تعمیر در پوشش سیلندر ثابت کنید
[ترجمه ترگمان]تزریق کننده را در پوشش سیلندر بعد از تعمیر انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Improved injector nozzles seal off better to keep the process leak - free and the molding operation dry.
[ترجمه گوگل]نازل‌های انژکتور بهبود یافته بهتر بسته می‌شوند تا فرآیند نشت نداشته باشد و عملیات قالب‌گیری خشک بماند
[ترجمه ترگمان]nozzles injector بهبود یافته بهتر است تا فرآیند نشت را ادامه داده و عملیات ریخته گری را خشک نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Who can tell me the principle of vacuum injector in the turbine?
[ترجمه گوگل]چه کسی می تواند اصل انژکتور خلاء در توربین را به من بگوید؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی می تواند اصل of خلا را در توربین به من بگوید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The test board of main generator engine fuel injector to be fixed near fuel oil purifier for operating safety and easily.
[ترجمه گوگل]تخته تست انژکتور سوخت موتور ژنراتور اصلی برای تثبیت در نزدیکی دستگاه تصفیه روغن کوره برای ایمنی و سهولت کارکرد
[ترجمه ترگمان]تخته تست کننده سوخت موتور ژنراتور، در نزدیکی سکوی نفتی سوختی برای ایمنی عملیاتی و به راحتی نصب خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To compare with other kinds of fault injector, this new method of fault injection have the merits of easy to manipulate and control, real-time fault injection and online analysis.
[ترجمه گوگل]برای مقایسه با سایر انواع انژکتور خطا، این روش جدید تزریق عیب دارای مزایای دستکاری و کنترل آسان، تزریق عیب بلادرنگ و تجزیه و تحلیل آنلاین است
[ترجمه ترگمان]برای مقایسه با سایر انواع تزریق کننده خطا، این روش جدید تزریق خطا دارای مزایای کنترل و کنترل، تزریق خطا در زمان حقیقی و آنالیز آنلاین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If tailing is observed, repeat the injector installation process.
[ترجمه گوگل]در صورت مشاهده باطله، مراحل نصب انژکتور را تکرار کنید
[ترجمه ترگمان]اگر پسماند مشاهده می شود، فرآیند نصب کننده را تکرار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Finally, the mould for handspike of injector as a example is presented to validate the correctness and feasibility of this system.
[ترجمه گوگل]در نهایت، قالب دستپایک انژکتور به عنوان نمونه برای تایید صحت و امکان سنجی این سیستم ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در نهایت، قالب برای handspike of به عنوان مثال، برای اعتبار سنجی و امکان پذیر بودن این سیستم ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[مهندسی گاز] تزریق کننده، وسیله تزریق
[معدن] فشانه (تهویه)

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that injects; apparatus which injects water into a boiler; apparatus which injects fuel into an engine

پیشنهاد کاربران

دریازگر
( Daryāzgar )
�در� ( in ) و�یاختن� ( ject ) و �گر� ( or )
injection نام مصدر، مصدر
نام های مصدر :سوزنش، آزش ( آژش، آجش ) ,
خلانش، پاشش، ریزش، چکانش
مصدرهای پیشین:سوزنیدن، آزیدن، خلانیدن، پاشیدن، ریختن، چکانیدن
مصدرهای پسین:سوزناندن، آزاندن، خلاناندن،
...
[مشاهده متن کامل]

پاشاندن، ریزاندن، چکاناندن
مصدر عربی و اسم مصدر:تزریق
نکته:پسوند اندن و انیدن برای زمان پسین ( حال ) به کار می رود و پسوند یدن
هم برای ساختن مصدر زمان پیشین ( ماضی ) و هم برای ساختن مصدر زمان پسین به کار می رود و هم برای ساختن مصدر ساختگی ( جعلی ) به کار می رود.
مصدر سوزنیدن را خودم ساختم، از نام سوزن پسوند یدن.
سوزنید ( بن پیشین ) , سوزن ( بن پسین )
دگرگونی بن پیشین به پسین از نوع گروه یکم کاهش ید
injector
سوزننده، آزنده، خلاننده، پاشنده، ریزنده،
چکاننده
بن پسین پسوند نده، در انگلیسی جایگزین پسوند er, or

injector
اَنتوختار : اَن - توخت - آر
اَن - : پیشوند به مینِش درون ، توی ، مانند اَن - در اَنگیختن یا اَنداختن
توخت : کارواژه کوتاهیده ( مصدر مُرَخَّم ) از توختن ، یکی از مینه های توختن : انجام دادن و کردن است.
- آر : پسوند کُننده ی کار مانند : ویراستار ، پَرستار . . .

بپرس