intracellular


معنی: واقع در درون سلول، درون یاختهای
معانی دیگر: (زیست شناسی) درون یاخته ای

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: intracellularly (adv.)
• : تعریف: inside a cell or cells.

جمله های نمونه

1. Intracellular and canalicular cholestasis, as well as periportal ductular proliferation always accompanied these cellular changes as the disease progressed.
[ترجمه گوگل]کلستاز داخل سلولی و کانالیکولار و همچنین تکثیر مجرای اطراف پورتال همیشه با پیشرفت بیماری همراه با این تغییرات سلولی است
[ترجمه ترگمان]intracellular و canalicular cholestasis و نیز تکثیر periportal ductular همواره با پیشرفت این بیماری همراه بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Conversely, potassium and phosphate are the principal intracellular cations and anions, respectively.
[ترجمه گوگل]برعکس، پتاسیم و فسفات به ترتیب کاتیون ها و آنیون های درون سلولی اصلی هستند
[ترجمه ترگمان]بالعکس، پتاسیم و فسفات به ترتیب the و آنیون های principal اصلی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. However, at high concentrations of intracellular calcium, all calmodulin binding sites are occupied.
[ترجمه گوگل]با این حال، در غلظت های بالای کلسیم داخل سلولی، تمام محل های اتصال کالمودولین اشغال می شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، در غلظت های بالای کلسیم درون سلولی، همه جایگاه های اتصال calmodulin اشغال شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is through its regulation of intracellular calcium that InsP 3 functions to regulate so many cellular processes.
[ترجمه گوگل]از طریق تنظیم کلسیم درون سلولی است که InsP 3 بسیاری از فرآیندهای سلولی را تنظیم می کند
[ترجمه ترگمان]آن از طریق تنظیم کلسیم درون سلولی است که ۳ عملکرد را برای منظم کردن بسیاری از فرآیندهای سلولی انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As indicated previously, intracellular calcium is usually an inhibitor of adenylate cyclase, but this is not invariably the case.
[ترجمه گوگل]همانطور که قبلاً اشاره شد، کلسیم درون سلولی معمولاً یک مهارکننده آدنیلات سیکلاز است، اما همیشه اینطور نیست
[ترجمه ترگمان]همانطور که قبلا اشاره شد، کلسیم درون سلولی معمولا بازدارنده of cyclase است، اما این مورد همیشه صادق نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Therefore the release of intracellular membrane-bound calcium precedes the onset of the stimulus-induced degranulation.
[ترجمه گوگل]بنابراین آزادسازی کلسیم داخل سلولی متصل به غشاء قبل از شروع دگرانولاسیون ناشی از محرک است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، آزاد کردن کلسیم مقید به غشا درون سلولی پیش از شروع محرک القا شده محرک، پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Glutathione is an important constituent of intracellular protective mechanisms against a number of noxious stimuli including oxidative stress.
[ترجمه گوگل]گلوتاتیون یکی از اجزای مهم مکانیسم های حفاظتی درون سلولی در برابر تعدادی از محرک های مضر از جمله استرس اکسیداتیو است
[ترجمه ترگمان]Glutathione یک جز مهم از مکانیسم های حفاظتی درون سلولی در برابر تعدادی از محرک های کشنده از جمله استرس اکسیداتیو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mutoh etal showed that intracellular glutathione was mainly responsible for protecting against gastric cell injury induced by ethanol.
[ترجمه گوگل]Mutoh etal نشان داد که گلوتاتیون درون سلولی عمدتاً مسئول محافظت در برابر آسیب سلول های معده ناشی از اتانول است
[ترجمه ترگمان]Mutoh etal نشان داد که glutathione درون سلولی عمدتا مسئول حفاظت در برابر آسیب سلولی gastric ناشی از اتانول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The mechanism responsible for secretion or intracellular retention of pre-S peptides in chronic hepatitis B virus infection is uncertain.
[ترجمه گوگل]مکانیسم مسئول ترشح یا حفظ درون سلولی پپتیدهای pre-S در عفونت مزمن ویروس هپاتیت B نامشخص است
[ترجمه ترگمان]مکانیزم مسیول ترشح یا نگهداری درون سلولی از پپتیدهای پیش از S در عفونت مزمن هپاتیت B مشخص نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This suggests that platelets must possess very sophisticated intracellular control mechanisms.
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که پلاکت ها باید مکانیسم های کنترل درون سلولی بسیار پیچیده ای داشته باشند
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که پلاکت ها باید دارای مکانیسم های کنترل درون سلولی بسیار پیچیده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cysteine is the crucial limiting amino acid for intracellular GSH synthesis.
[ترجمه گوگل]سیستئین اسید آمینه محدود کننده حیاتی برای سنتز GSH درون سلولی است
[ترجمه ترگمان]cysteine یک آمینو اسید محدود کننده مهم برای سنتز GSH درون سلولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Intracellular recording technique of glass microelectrode and technique of intralateroventricular microinjection were used.
[ترجمه گوگل]از تکنیک ثبت درون سلولی میکروالکترود شیشه ای و تکنیک میکرو تزریق داخل بطنی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]تکنیک ضبط intracellular شیشه و تکنیک of microinjection مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They are subject to regulation by many neural, hormonal, and paracrine factors, acting via intracellular mediators.
[ترجمه گوگل]آنها تحت کنترل بسیاری از عوامل عصبی، هورمونی و پاراکرین هستند که از طریق واسطه های درون سلولی عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها تحت مقررات بسیاری از عوامل عصبی، هورمونی و paracrine قرار دارند و از طریق واسطه های درون سلولی عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The solute concentration in the extracellular space would therefore be much higher than that in the intracellular space.
[ترجمه گوگل]بنابراین غلظت املاح در فضای خارج سلولی بسیار بیشتر از فضای داخل سلولی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]بنابراین غلظت حل شونده در فضای خارج سلولی بسیار بالاتر از غلظت در فضای داخل سلولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

واقع در درون سلول (صفت)
intracellular

درون یاخته ای (صفت)
intracellular

تخصصی

[علوم دامی] درون سلولی

انگلیسی به انگلیسی

• within a cell

پیشنهاد کاربران

درون یاخته ای، داخل سلولی
intracellular ( زیست شناسی - میکرب شناسی )
واژه مصوب: درون یاخته ای
تعریف: رُخ داده در درون یاخته
داخل سلولی

بپرس