lobule

/ˈlɑːbjuːl//ˈlɒbjuːl/

معنی: لخته کوچک، قطعه کوچک، نرمه کوچک، اویز کوچک، مقطع کوچک
معانی دیگر: لپک، لپک چه، نرمک چه، لپ کوچک، دالبر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: lobular (adj.)
(1) تعریف: a small lobe.

(2) تعریف: a part or section of a lobe.

جمله های نمونه

1. The center of the lobule is the central vein. At the periphery lobule are portal triads.
[ترجمه گوگل]مرکز لوبول ورید مرکزی است در لوبول محیطی سه گانه پورتال قرار دارند
[ترجمه ترگمان]مرکز the سیاه رگ مرکزی است در حومه lobule، portal portal قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The hepatic lobule is very small and looks like a six-sided cylinder.
[ترجمه گوگل]لوبول کبدی بسیار کوچک است و شبیه یک استوانه شش طرفه است
[ترجمه ترگمان]The کبدی بسیار کوچک است و شبیه استوانه شش وجهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The thymic lobule of experiment group increased, the thymic cortex incrassated and the lymphocyte became coarctate, the portion of thymic medulla decreased and thymic corpuscle enlarged and increased.
[ترجمه گوگل]لوبول تیموس گروه آزمایش افزایش یافت، قشر تیموس متلاشی شد و لنفوسیت کوارکتات شد، قسمت بصل النخاع تیموس کاهش یافت و جسم تیموس بزرگ و افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]The lobule گروه آزمایش افزایش یافت، پوسته thymic incrassated و the به coarctate تبدیل شدند، بخش of thymic کاهش یافت و thymic corpuscle افزایش یافت و افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Whereas the most difference among quantity characters are lobule petiole length and beta coefficient is 70. 03 %.
[ترجمه گوگل]در حالی که بیشترین تفاوت بین صفات کمیت طول دمبرگ لوبول و ضریب بتا 70 03 درصد است
[ترجمه ترگمان]در حالی که بیش ترین تفاوت در میان تعداد نویسه are petiole length است و ضریب بتا ۷۰ است % ۰۳
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The resulting images show the areas of the brain which were affected were like a 'cluster of grapes' in the medial paracentral lobule, which is in the middle and at the top of the brain.
[ترجمه گوگل]تصاویر به‌دست‌آمده نشان می‌دهند که مناطقی از مغز که تحت تأثیر قرار گرفته‌اند مانند «خوشه‌ای از انگور» در لوبول پارامرکزی داخلی، که در وسط و در بالای مغز است، هستند
[ترجمه ترگمان]تصاویر حاصل نشان می دهند که قسمت هایی از مغز که تحت تاثیر قرار گرفته اند مثل خوشه انگور در ناحیه میانی paracentral است که در وسط و بالای مغز قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. However, these structures are the landmark to identify the secondary pulmonary lobule on HRCT images.
[ترجمه گوگل]با این حال، این ساختارها نقطه عطفی برای شناسایی لوبول ریوی ثانویه در تصاویر HRCT هستند
[ترجمه ترگمان]با این حال، این ساختارها نقطه عطفی برای شناسایی the ریوی ثانویه بر روی تصاویر HRCT هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Most of laminin were present along the hepatic sinusoids in the periportal area. Fibronectin markedly increased in the whole hepatic lobule.
[ترجمه گوگل]بیشتر لامینین در امتداد سینوزوئیدهای کبدی در ناحیه اطراف پورتال وجود داشت فیبرونکتین به طور قابل توجهی در کل لوبول کبد افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]اکثر of در امتداد sinusoids کبدی در ناحیه periportal حضور داشتند fibronectin به طور قابل توجهی در کل جگر در کبد به طور قابل توجهی افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusions Sebaceous gland-like carcinoma is a rare special type of the breast carcinomas, it may originate from sebaceous gland metaplasia of duct epithelia in breast lobule.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری کارسینوم غدد سباسه مانند یک نوع خاص از سرطان پستان است که ممکن است از متاپلازی غدد سباسه اپیتلیوم مجرای لوبول سینه منشاء بگیرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری غده sebaceous غده مانند یک نوع خاص نادر از the پستان است، که ممکن است از metaplasia غدد duct در lobule پستان سرچشمه بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Normal breast with invasive lobular carcinoma ( ILC ) in an enlarged cross – section of the lobule.
[ترجمه گوگل]پستان طبیعی با کارسینوم لوبولار مهاجم (ILC) در سطح مقطع بزرگ شده لوبول
[ترجمه ترگمان]پستان عادی با carcinoma lobular تهاجمی (ILC)در یک مقطع عرضی بزرگ از the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Connective tissues of liver hepar are not developed, so the edge of the hepatic lobule is not distinctive.
[ترجمه گوگل]بافت همبند هپار کبد توسعه نیافته است، بنابراین لبه لوبول کبدی متمایز نیست
[ترجمه ترگمان]بافت کبدی of کبد ساخته نشده است، بنابراین لبه of کبدی متمایز نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Result Compared with dermal -fat grafts and microparl fat injections, the fat lobule transplants yield the best volume maintenance and histological results.
[ترجمه گوگل]نتیجه در مقایسه با پیوندهای چربی پوستی و تزریق چربی میکروپارل، پیوند لوبول چربی بهترین نتایج حفظ حجم و بافت شناسی را به همراه دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه در مقایسه با پیوند پوستی - چربی و تزریق چربی microparl، پیوند lobule چربی بهترین نگهداری و نتایج بافتی را به دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The parieto-occipital sulcus disappears on the 1-2 sections from the cingulate gyrus will disappear to the paracentral lobule will appear.
[ترجمه گوگل]شیار جداری-پس سری ناپدید می شود در 1-2 بخش از شکنج سینگوله ناپدید می شود تا لوبول پاراسنترال ظاهر شود
[ترجمه ترگمان]بخش parieto - پس سر در بخش های ۱ - ۲ از قشر کمربندی ناپدید خواهد شد و تا the lobule ظاهر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Normal breast with lobular carcinoma in situ ( LCIS ) in an enlarged cross – section of the lobule.
[ترجمه گوگل]پستان طبیعی با کارسینوم لوبولار در محل (LCIS) در سطح مقطع بزرگ شده لوبول
[ترجمه ترگمان]پستان عادی با carcinoma lobular در محل (LCIS)در یک مقطع بزرگ از the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Zonation of ketone body and glucose metabolism was studied in hepatocyte preparations enriched with cells from the periportal or the perivenous zone of the liver lobule.
[ترجمه گوگل]پهنه بندی بدن کتون و متابولیسم گلوکز در آماده سازی سلول های کبدی غنی شده با سلول های اطراف پورتال یا ناحیه اطراف وریدی لوبول کبد مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]zonation بدن کتون و متابولیسم گلوکز در hepatocyte preparations مورد مطالعه قرار گرفت که با سلول هایی از ناحیه periportal و یا ناحیه perivenous کبد، غنی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لخته کوچک (اسم)
lobulation, lobule

قطعه کوچک (اسم)
lobule, versicle

نرمه کوچک (اسم)
lobule

اویز کوچک (اسم)
lobule

مقطع کوچک (اسم)
lobule

تخصصی

[علوم دامی] لوبول ؛ چند لوبول با هم یک لوب را می سازند .

انگلیسی به انگلیسی

• small lobe; part or subdivision of a lobe

پیشنهاد کاربران

لوبول ها واحد های عملکردی کبدند و از میلیون ها سلول به نام سلول های کبدی تشکیل شده اند.
کبد دارای ۴ لوب است، هر لوب آن به ۸ بخش تقسیم می شود که هر بخش دارای ۱۰۰۰ لوبول است.
اجزای یک لوبول را در تصویر مشاهده می کنید.
lobule
نرمه ( گوش )

بپرس