metaphase


معنی: یکی از مراحل تقسیم
معانی دیگر: (زیست شناسی) پس چهر، متافاز

جمله های نمونه

1. A large mass of metaphase or interphase cells can be detected by fluorescence in situ hybridization on chromatosome and bone marrow smears to examine the number and structure of chromatosome .
[ترجمه گوگل]توده بزرگی از سلول های متافاز یا اینترفاز را می توان با هیبریداسیون فلورسانس درجا روی کروماتوزوم و اسمیر مغز استخوان برای بررسی تعداد و ساختار کروماتوزوم تشخیص داد
[ترجمه ترگمان]یک جرم بزرگ از سلول های metaphase یا میانی را می توان با fluorescence در محل hybridization بر روی chromatosome و smears مغز استخوان تشخیص داد تا تعداد و ساختار of را بررسی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Karyotype and random arrangement of homologous in mitotic metaphase of Silphium perfoliatum L.
[ترجمه گوگل]کاریوتایپ و آرایش تصادفی همولوگ در متافاز میتوزی Silphium perfoliatum L
[ترجمه ترگمان]آرایش تصادفی و arrangement of در تکنیک metaphase mitotic perfoliatum L
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Should terminal cancer treat earlier metaphase respectively how long?
[ترجمه گوگل]آیا سرطان پایانی باید متافاز زودتر را درمان کند تا چه مدت؟
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است سرطان پایانه به ترتیب به ترتیب مراحل metaphase قبلی را درمان کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Elaborated long - term, metaphase, short - term and super - short - term trade reach corresponding electrovalency and settle accounts method.
[ترجمه گوگل]تجارت بلندمدت، متافاز، کوتاه مدت و فوق کوتاه مدت به روش الکترووالانسی و تسویه حساب های مربوطه می رسد
[ترجمه ترگمان]elaborated بلند مدت، متافاز، کوتاه مدت و کوتاه مدت به electrovalency متناظر می رسد و روش حساب را حل و فصل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It's metaphase. You want to check it?
[ترجمه گوگل]متافاز است می خواهید آن را بررسی کنید؟
[ترجمه ترگمان] این \"metaphase\" - ه می خوای کنترلش کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Step metaphase to invest level, this is a most most complex, crucial phase.
[ترجمه گوگل]مرحله متافاز به سطح سرمایه گذاری، این پیچیده ترین و حیاتی ترین مرحله است
[ترجمه ترگمان]مرحله متافاز در سطح سرمایه گذاری، این یک مرحله بسیار پیچیده و بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What idea has treated metaphase of cancer of the liver!
[ترجمه گوگل]چه ایده ای متافاز سرطان کبد را درمان کرده است!
[ترجمه ترگمان]چه ایده ای از سرطان کبد درمان شده است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Yeast colonies isolated from prophase, metaphase and anaphase of spontaneous fermentation were identified primarily on Wallerstein Laboratory Nutrient Agar(WL agar).
[ترجمه گوگل]کلنی های مخمر جدا شده از پروفاز، متافاز و آنافاز تخمیر خود به خودی عمدتاً روی آگار مغذی آزمایشگاهی Wallerstein (WL agar) شناسایی شدند
[ترجمه ترگمان]کلونی های Yeast جدا از prophase، metaphase و anaphase تخمیر خود به خودی، عمدتا در محیط کشت مواد مغذی آزمایشگاه Wallerstein (آگار WL)شناسایی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Guangdong has entered industrialized metaphase phase at present.
[ترجمه گوگل]گوانگدونگ در حال حاضر وارد فاز متافاز صنعتی شده است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، Guangdong وارد مرحله متافاز صنعتی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Accounting periods may be a fiscal year and metaphase, intermediate means shorter than a full accounting year during the report, including a biannual, quarterly and monthly, etc.
[ترجمه گوگل]دوره‌های حسابداری ممکن است یک سال مالی و متافاز باشد، یعنی متوسط ​​کوتاه‌تر از یک سال حسابداری کامل در طول گزارش، شامل دوسالانه، سه ماهه و ماهانه و غیره
[ترجمه ترگمان]دوره های حسابداری ممکن است یک سال مالی و متافاز باشد، متوسط به معنی کوتاه تر از یک سال حسابداری کامل در طی این گزارش، از جمله یک دوره دو ماهه، فصلی و ماهانه و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This is a God-given good share, metaphase of 10 yuan of . 07 twists target price deficient.
[ترجمه گوگل]این یک سهم خوب خدادادی است، متافاز 10 یوان از 07 پیچش قیمت هدف کمبود
[ترجمه ترگمان]این یک سهم خوب با توجه به خدا است، به عنوان تکنیک metaphase ۱۰ یوآن چرخاندن چرخ هدف دارای نقص در قیمت هدف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The CPD bands exhibited on mitotic metaphase chromosomes corresponded to the prominent bands exhibited on the pachytene chromosomes.
[ترجمه گوگل]باندهای CPD نشان‌داده‌شده روی کروموزوم‌های متافاز میتوزی با نوارهای برجسته نشان‌داده‌شده روی کروموزوم‌های پاکیتن مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]باندهای CPD که در کروموزوم های متافاز mitotic به نمایش گذاشته شده، با باندهای مشهوری که در کروموزوم های pachytene به نمایش گذاشته می شوند، همخوانی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Idiogram analysis of mitotic metaphase cell was carried out using Beta vulgaris L. B. corolliflora Zoss. and their offspring of hybrid VVCC, VVC, VCC.
[ترجمه گوگل]آنالیز ایدیوگرافی سلول متافاز میتوزی با استفاده از Beta vulgaris L B corolliflora Zoss انجام شد و فرزندان آنها از ترکیبی VVCC، VVC، VCC
[ترجمه ترگمان]آنالیز Idiogram سلول metaphase به کار رفته با استفاده از بتا vulgaris L انجام شد ب corolliflora Zoss و فرزندان their hybrid، VVC، VCC
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the invading metaphase, the hyphae of the pathogen can invade the cortical area of cells of susceptible varieties, but only can invade the outer cortex cells of resistant descendants.
[ترجمه گوگل]در متافاز مهاجم، هیف های پاتوژن می توانند به ناحیه قشر سلول های گونه های حساس حمله کنند، اما فقط می توانند به سلول های قشر خارجی فرزندان مقاوم حمله کنند
[ترجمه ترگمان]در متافاز در مرحله متافاز، the پاتوژن می توانند به ناحیه قشری از سلول های مستعد حمله کنند، اما تنها می توانند به سلول های پوسته بیرونی نسل مقاوم حمله کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. From last year since metaphase, network cribbage-board piece it is mostly position is liquidated in casing, and it is certain to show fight drop quality.
[ترجمه گوگل]از سال گذشته پس از متافاز، قطعه تخته کریبیج شبکه عمدتاً در بدنه قرار گرفته است و مطمئناً کیفیت افت مبارزه را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]از سال گذشته از سال متافاز، قطعه پلی cribbage شبکه که بیشتر موقعیت آن در پوشش قرار دارد، منحل شده است و مشخص است که با کیفیت افت مبارزه نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یکی از مراحل تقسیم (اسم)
metaphase

تخصصی

[علوم دامی] متافاز ؛ دومین مرحله از میتوز و میوز که طی آن کروموزومها روی سطح استوایی رشته های دوک ردیف می شوند .

انگلیسی به انگلیسی

• stage of mitosis, stage in nuclear cell division (biology)

پیشنهاد کاربران

metaphase ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: پس‏چهر
تعریف: دومین مرحلۀ تقسیم یاخته‏ای که در طی آن غشای هسته در هم می‏ریزد و فام‏تن با میان‏پارها ( centromere ) به رشته‏های دوک ( spindle ) می‏چسبند

بپرس