modulator

/ˈmɑːdʒəˌletər//ˈmɑːdʒəˌletə/

معنی: تعدیل کننده، تلفیق کننده، زیر و بم کننده
معانی دیگر: تلفیق کننده

جمله های نمونه

1. This middle layer has a spatial light modulator that acts as a light valve to modulate the illumination.
[ترجمه گوگل]این لایه میانی دارای یک تعدیل کننده نور فضایی است که به عنوان یک دریچه نور برای تعدیل روشنایی عمل می کند
[ترجمه ترگمان]این لایه میانی یک مدولاتور نور فضایی دارد که به عنوان یک دریچه نور عمل می کند تا روشنایی را تعدیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This, then, is our pulse width modulator.
[ترجمه گوگل]پس این مدولاتور عرض پالس ما است
[ترجمه ترگمان]پس این، ماژول های پهنای پالس ما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The test result indicates that the phase modulator without transformer can suppress the carrier wave.
[ترجمه گوگل]نتیجه آزمایش نشان می دهد که مدولاتور فاز بدون ترانسفورماتور می تواند موج حامل را سرکوب کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه آزمون نشان می دهد که مدولاتور فاز بدون ترانسفورماتور می تواند موج حامل را سرکوب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Include the oscillator, modulator, upper frequency transformer, wave filter, power amplifier like X - mitter.
[ترجمه گوگل]شامل نوسان ساز، مدولاتور، ترانسفورماتور فرکانس بالایی، فیلتر موج، تقویت کننده قدرت مانند X - mitter است
[ترجمه ترگمان]شامل oscillator، modulator، ترانسفورماتور فرکانس بالا، فیلتر موج، تقویت کننده قدرت مانند X - mitter
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With a double thyratron pulse modulator, the efficiency of the laser was about 0. 6%, it was comparable with a single thyratron pulse modulator.
[ترجمه گوگل]با یک مدولاتور پالس تیراترون دوگانه، راندمان لیزر حدود 0 6٪ بود، آن را با یک مدولاتور پالس تیراترون منفرد مقایسه کرد
[ترجمه ترگمان]با یک تعدیل کننده پالس دوتایی دوگانه، کارایی لیزر در حدود ۰ بود ۶ %، قابل مقایسه با یک تعدیل کننده پالس thyratron واحد می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This article introduces the way that modulator circuit of the single pulse radar was realized by IGBT.
[ترجمه گوگل]این مقاله روشی را معرفی می کند که مدار مدولاتور رادار تک پالس توسط IGBT محقق شده است
[ترجمه ترگمان]این مقاله روشی را معرفی می کند که مدار modulator واحد پالس منفرد توسط IGBT تحقق یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Allosteric enzymes may have more than one modulator.
[ترجمه گوگل]آنزیم های آلوستریک ممکن است بیش از یک تعدیل کننده داشته باشند
[ترجمه ترگمان]آنزیم های Allosteric ممکن است بیش از یک تعدیل کننده داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When many cell modulators are paralleled, their distributed inductions are also paralleled, the effective distributed inductance of the modulator is reduced.
[ترجمه گوگل]هنگامی که بسیاری از تعدیل کننده های سلولی موازی می شوند، القاء توزیع شده آنها نیز موازی می شوند، اندوکتانس توزیع شده موثر مدولاتور کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که بسیاری از modulators سلول به موازات هم هستند، inductions توزیع شده آن ها نیز موازی است، و اندوکتانس توزیع شده کارآمد of کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The noise spectrum at the modulator output is not flat.
[ترجمه گوگل]طیف نویز در خروجی مدولاتور صاف نیست
[ترجمه ترگمان]طیف نویز در خروجی modulator مسطح نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To minimize the frequency and phase distortion in a DTV transmitter in order to achieve best VSB frequency performance, a pre equalizer can be inserted into the modulator.
[ترجمه گوگل]برای به حداقل رساندن فرکانس و اعوجاج فاز در یک فرستنده DTV به منظور دستیابی به بهترین عملکرد فرکانس VSB، می توان یک پیش اکولایزر را در مدولاتور قرار داد
[ترجمه ترگمان]برای به حداقل رساندن اعوجاج فاز و فاز در یک فرستنده DTV به منظور رسیدن به بهترین عملکرد فرکانس VSB، یک equalizer از پیش کننده را می توان به تعدیل کننده وارد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An integral expression for the time domain output response of traveling wave (TW) electrooptic phase modulator is derived by using the scalar wave equation and Fourier transform technique.
[ترجمه گوگل]یک عبارت انتگرالی برای پاسخ خروجی حوزه زمانی مدولاتور فاز الکترواپتیک موج سفر (TW) با استفاده از معادله موج اسکالر و تکنیک تبدیل فوریه به دست می‌آید
[ترجمه ترگمان]یک عبارت انتگرالی برای پاسخ خروجی دامنه زمانی موج حرکت (TW)modulator فاز electrooptic با استفاده از معادله موج عددی و تکنیک تبدیل فوریه بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For an active-passive mode-locked laser with a pulse duration of 7 ps, the probability for occurring satellite pulses was related to the. modulation index of the modulator.
[ترجمه گوگل]برای لیزر قفل شده با حالت فعال-غیرفعال با مدت زمان پالس 7 ثانیه، احتمال وقوع پالس های ماهواره ای مربوط به این بود شاخص مدولاسیون مدولاتور
[ترجمه ترگمان]برای یک لیزر غیرفعال - غیرفعال با مدت زمان پالس ۷ %، احتمال ایجاد پالس های ماهواره ای در حال رخ دادن مربوط به آن است از شاخص مدولاسیون of استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. An iterative decoding scheme is proposed for the concatenation of a convolutional code and a GMSK modulator.
[ترجمه گوگل]یک طرح رمزگشایی تکراری برای الحاق یک کد کانولوشنی و یک مدولاتور GMSK پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]یک طرح رمزگشایی تکرار شونده برای الحاق یک کد convolutional و یک مدولاتور GMSK پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Furthermore, it is found out in the experiments that the degree of phase response linearization of liquid crystal modulator decreases with driving frequency increasing.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در آزمایش‌ها مشخص شد که درجه خطی شدن پاسخ فاز مدولاتور کریستال مایع با افزایش فرکانس حرکت کاهش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، در آزمایش ها نشان داده می شود که درجه of واکنش فاز در تعدیل کننده بلور مایع با افزایش فرکانس در حال افزایش کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تعدیل کننده (اسم)
adjuster, moderator, modulator, damper, modifier, regulator, coordinator, escalator

تلفیق کننده (اسم)
modulator, collator, schematist

زیر و بم کننده (اسم)
modulator

تخصصی

[کامپیوتر] تلفیق کننده .
[برق و الکترونیک] مدوله کننده مدار یا قطعه ی فرستنده ای که دامنه، بسامد، فاز یا مشخصه دیگری از سیگنال حامل را متناظر با شکل موج سیگنال مدوله کننده ای که شامل اطلاعات مفید است . تغییر می دهد . حامل می تواند جیران مستقیم، قطار پالس، باریکه نور، باریکه لیزر یا محیط ارسال دیگری باشد . - مدوله کردن

انگلیسی به انگلیسی

• one who modulates, mitigator, moderator

پیشنهاد کاربران

تنظیم شونده
سامان‏بخش
modulator ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: مدوله‏ساز
تعریف: دستگاهی که نشانک/ سیگنال حامل را مدوله کند
مدولاتور
مبدل

بپرس