neutrino

/nuːˈtriːnoʊ//njuːˈtriːnəʊ/

(فیزیک) نوترینو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: neutrinos
• : تعریف: an elementary, weakly interacting subatomic particle of the lepton family, having little or no mass and a spin of one-half.

جمله های نمونه

1. There are three generations of neutrino just as there are of every other particle.
[ترجمه گوگل]سه نسل از نوترینوها مانند هر ذره دیگر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]سه نسل از نوترینو هستند چون از هر ذره دیگری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It has come from experiments with high-energy muon neutrino beams at particle accelerators, and from lower-energy neutrinos at two nuclear reactors.
[ترجمه گوگل]این از آزمایشات با پرتوهای نوترینوی میون پرانرژی در شتاب دهنده های ذرات و از نوترینوهای کم انرژی در دو راکتور هسته ای به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]این امر از آزمایش هایی با پرتوه ای پرانرژی muon نوترینو در accelerators ذرات و از نوترینوها با انرژی پایین در دو رآکتور هسته ای آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The neutrino is produced in the beta decay of nuclei, when a neutron converts into a proton, and an electron.
[ترجمه گوگل]نوترینو در واپاشی بتا هسته ها، زمانی که یک نوترون به پروتون و الکترون تبدیل می شود، تولید می شود
[ترجمه ترگمان]نوترینو در واپاشی بتای of تولید می شود که یک نوترون به یک پروتون تبدیل می شود و یک الکترون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And doing this thrilled me to my teeny-tiniest neutrino.
[ترجمه گوگل]و انجام این کار من را به کوچکترین نوترینویم هیجان زده کرد
[ترجمه ترگمان] و این کار باعث خوشحالی من میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A neutron decays into a proton, electron and neutrino.
[ترجمه گوگل]یک نوترون به پروتون، الکترون و نوترینو تجزیه می شود
[ترجمه ترگمان]یک نوترون به پروتون، الکترون و نوترینو نابود می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The neutrino is rather peculiar and unique in the evolution of the universe.
[ترجمه گوگل]نوترینو نسبتاً عجیب و غریب و منحصر به فرد در تکامل جهان است
[ترجمه ترگمان]نوترینو در تکامل جهان منحصر به فرد و منحصر به فرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The physical characteristics of the neutrino are remarkable.
[ترجمه گوگل]خصوصیات فیزیکی نوترینو قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]ویژگی های فیزیکی نوترینو بسیار قابل توجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To observe CP -violating neutrino oscillations will be a multistage process.
[ترجمه گوگل]مشاهده نوسانات نوترینو نقض کننده CP یک فرآیند چند مرحله ای خواهد بود
[ترجمه ترگمان]برای مشاهده نوسانات نوترینو - تخطی از نوسانات نوترینو یک فرآیند چند مرحله ای خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The reality of the neutrino had to be accepted on the basis of rather indirect evidence.
[ترجمه گوگل]واقعیت نوترینو را باید بر اساس شواهد غیرمستقیم پذیرفت
[ترجمه ترگمان]واقعیت نوترینو می بایست براساس شواهد غیر مستقیم پذیرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hotly anticipated are results from other neutrino detectors, including T2K in Japan and MINOS at Fermilab in Illinois, which will run similar experiments and confirm the results or rule them out.
[ترجمه گوگل]نتایج به‌دست‌آمده از دیگر آشکارسازهای نوترینو، از جمله T2K در ژاپن و MINOS در Fermilab در ایلینوی، بسیار قابل پیش‌بینی است که آزمایش‌های مشابهی را انجام داده و نتایج را تأیید یا رد می‌کنند
[ترجمه ترگمان]Hotly پیش بینی می شود که از دیگر detectors نوترینو، از جمله T۲K در ژاپن و minos در Fermilab در ایلی نویز، که آزمایش ها مشابهی را اجرا کرده و نتایج را تایید کرده یا آن ها را اجرا می کنند، حاصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Neutrino results challenge a cornerstone of Albert Einstein's special theory of relativity, which itself forms the foundation of modern physics.
[ترجمه گوگل]نتایج نوترینو سنگ بنای نظریه نسبیت خاص آلبرت انیشتین را به چالش می کشد، که خود شالوده فیزیک مدرن را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]نوترینو با سنگ بنای نظریه نسبیت خاص آلبرت انیشتین را به چالش می کشد که خود پایه فیزیک مدرن را شکل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Of course, you would need an appropriate neutrino telescope to do this.
[ترجمه گوگل]البته برای این کار به یک تلسکوپ نوترینو مناسب نیاز دارید
[ترجمه ترگمان]البته شما به یک تلسکوپ نوترینوی مناسب نیاز دارید تا این کار را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This means that we cannot define a neutrino flavor by the flavor of associated charged lepton and results in contradictions.
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که ما نمی توانیم طعم نوترینو را با طعم لپتون باردار مرتبط تعریف کنیم و منجر به تضاد می شود
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که ما نمی توانیم طعم نوترینو را با طعم of باردار مربوطه و نتایج در تناقض تعریف کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The new neutrino facility will consist of three experimental halls that contain identical neutrino detectors, each filled with 20 tonnes of gadolinium-doped liquid scintillator.
[ترجمه گوگل]تاسیسات جدید نوترینو شامل سه سالن آزمایشی است که حاوی آشکارسازهای نوترینو یکسان است که هر کدام با 20 تن سوسوزن مایع دوپ شده با گادولینیوم پر شده است
[ترجمه ترگمان]این کارخانه جدید نوترینو از سه سالن آزمایشی تشکیل خواهد شد که حاوی detectors نوترینو هستند که هر یک از آن ها ۲۰ تن مایع تغلیظ شده مایع gadolinium دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] نوترینو

انگلیسی به انگلیسی

• uncharged particle with almost no mass (physics)

پیشنهاد کاربران

neutrino ( فیزیک )
واژه مصوب: نوترینو
تعریف: ذرۀ پایدار بدون بار از خانوادۀ لپتون ها که برهمکنش بسیار ضعیفی با ماده دارد
نوترون ( ذره بدون بار الکتریکی )
☝️کوچکتر از اتم هستش 🙂
neutrino
این واژه از پنج بخش ساخته شده :
neutrino : ne - ut - r - in - o
ne = نَه ، نا در پارسی
ut = آد در پارسی مانند : سِتاد، داماد ( پسوند کُنندگی )
r = ? ( شاید برای واگویی یا تلفظ از آن فایده برده شده )
...
[مشاهده متن کامل]

in = پس وند مانِستِگی : چوبین ، آهنین. . .
o = پسوند کوچکی و خُردی : یارو ، پسرو، دخترو. . .
گرته برداری : نادینو ، نَدینو، نودینه ، ناتینو /ناتینه ( شاید طینَت به مینه ی سرشت پارسی باشد که در این جا به شکل تین از آن بهره گرفته شده است )
پیش نهاد های دیگر :
ناگِنش ( گِنش پارسی جنس است که پیشتر گِشن گفته می شده ) ، ناگون ( گون از گونه ) ، ناگین ( گین سورتی دیگر از گون است به شکل پس وند : خشمگین ، غمگین )

بپرس