press conference

/ˈpresˈkɑːnfərəns//presˈkɒnfərəns/

معنی: مصاحبه مطبوعاتی
معانی دیگر: مصاحبه ی مطبوعاتی، پرس و گفت رسانه ای

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a group interview at which news reporters question a politician, celebrity, or other public figure.

جمله های نمونه

1. The minister held a press conference in order to pre-empt criticism in the newspapers.
[ترجمه گوگل]وزیر برای جلوگیری از انتقاد در روزنامه ها نشست خبری برگزار کرد
[ترجمه ترگمان]وزیر یک کنفرانس مطبوعاتی به منظور پیش گیری از انتقادات در روزنامه ها برگزار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At the concluding press conference, both leaders said that the talks had been constructive.
[ترجمه گوگل]در پایان کنفرانس مطبوعاتی، هر دو رهبر گفتند که مذاکرات سازنده بوده است
[ترجمه ترگمان]در کنفرانس خبری پایانی، هر دو رهبر گفتند که مذاکرات سازنده بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The announcement was made in an impromptu press conference at the airport.
[ترجمه گوگل]این خبر در یک کنفرانس مطبوعاتی بداهه در فرودگاه اعلام شد
[ترجمه ترگمان]این خبر در یک کنفرانس مطبوعاتی ناگهانی در فرودگاه اعلام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The press conference was followed by a walkabout and a factory visit.
[ترجمه گوگل]این نشست خبری با پیاده روی و بازدید از کارخانه دنبال شد
[ترجمه ترگمان]این کنفرانس مطبوعاتی به دنبال یک بازدید از مردم عادی و یک کارخانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In an awkward press conference, Mr King parried questions on the allegations.
[ترجمه گوگل]در یک کنفرانس مطبوعاتی ناخوشایند، آقای کینگ به سؤالات درباره این اتهامات پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]در یک کنفرانس مطبوعاتی ناشیانه، آقای کینگ به سوالات خود در مورد این ادعاها طفره رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The press conference was a complete shambles.
[ترجمه گوگل]کنفرانس مطبوعاتی یک شکست کامل بود
[ترجمه ترگمان]کنفرانس مطبوعاتی هرج و مرج کامل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This afternoon the Palestinians held an impromptu press conference.
[ترجمه گوگل]امروز بعدازظهر فلسطینی ها یک کنفرانس مطبوعاتی بداهه برگزار کردند
[ترجمه ترگمان]بعد از ظهر فلسطینیان یک کنفرانس مطبوعاتی پیش بینی نشده را برگزار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He decided to call off his regular press conference.
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت کنفرانس مطبوعاتی معمول خود را لغو کند
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفت که کنفرانس مطبوعاتی معمولی خود را لغو کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Minister called a press conference as soon as the results were known.
[ترجمه گوگل]وزیر به محض مشخص شدن نتایج یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد
[ترجمه ترگمان]این وزیر به محض اینکه نتایج اعلام شد یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He represented to the press conference that the government was to be reorganized in the near future.
[ترجمه گوگل]او در کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد که دولت قرار است در آینده نزدیک ساماندهی شود
[ترجمه ترگمان]او در کنفرانس مطبوعاتی شرکت کرد که قرار بود دولت در آینده نزدیک سازمان دهی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The press conference had to be rescheduled for March 1
[ترجمه گوگل]کنفرانس مطبوعاتی باید برای اول مارس موکول شود
[ترجمه ترگمان]این کنفرانس مطبوعاتی قرار بود برای ۱ مارس برنامه ریزی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Carol held a press conference and declared that she was innocent.
[ترجمه گوگل]کارول یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد و اعلام کرد که بی گناه است
[ترجمه ترگمان]کارول یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد و اعلام کرد که بی گناه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Green Party held a press conference the next day.
[ترجمه گوگل]حزب سبز روز بعد کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد
[ترجمه ترگمان]حزب سبز یک کنفرانس مطبوعاتی در روز بعد برگزار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The police called a press conference to appeal for witnesses.
[ترجمه گوگل]پلیس یک کنفرانس مطبوعاتی برای درخواست شاهدان برگزار کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس یک کنفرانس مطبوعاتی برای درخواست شاهدان خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Few reporters turned up to his press conference about low pay.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از خبرنگاران به کنفرانس مطبوعاتی او در مورد دستمزد کم مراجعه کردند
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از گزارشگران به کنفرانس مطبوعاتی او در مورد حقوق پایین مراجعه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مصاحبه مطبوعاتی (اسم)
press conference

انگلیسی به انگلیسی

• group interview granted to newsmen so as to notify the public through the media about a particular event
a press conference is a meeting held by a famous or important person in which they answer questions asked by journalists.

پیشنهاد کاربران

نشست رسانه ای
کنفرانس مطبوعاتی
press conference ( عمومی )
واژه مصوب: مصاحبۀ مطبوعاتی
تعریف: مصاحبه‏ای که معمولاً با حضور یکی از مسئولان و گروهی خبرنگار مطبوعاتی و گاه خبرنگاران رادیو و تلویزیون انجام شود و در آن شخص مسئول به پرسش های خبرنگاران پاسخ دهد
نشست خبری - گفتگوی رسانه ای

بپرس