pointedly


بطور گوشه دار

جمله های نمونه

1. She looked pointedly at the clock on the kitchen wall.
[ترجمه گوگل]او با اشاره به ساعت روی دیوار آشپزخانه نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]با دقت به ساعت دیواری آشپزخانه نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. 'I thought you were leaving,' she said pointedly.
[ترجمه گوگل]با اشاره گفت: "فکر می کردم تو داری می روی "
[ترجمه ترگمان]او با کنایه گفت: فکر می کردم داری میری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He pointedly ignored her after the show.
[ترجمه گوگل]او پس از نمایش به او بی توجهی کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از نمایش او را نادیده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She yawned and looked pointedly at her watch.
[ترجمه گوگل]خمیازه ای کشید و به ساعتش نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]او خمیازه کشید و به ساعتش نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The demand for an apology was pointedly refused.
[ترجمه گوگل]تقاضای عذرخواهی آشکارا رد شد
[ترجمه ترگمان]تقاضای عذرخواهی نکردن به طور کنایه امیزی رد و بدل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They were pointedly absent from the news conference.
[ترجمه گوگل]آنها آشکارا در کنفرانس خبری غایب بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها از این کنفرانس خبری نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In his comments Thursday, Cerpa pointedly asked that visits be reinstated.
[ترجمه گوگل]سرپا در اظهارنظرهای خود در روز پنجشنبه به طور واضح درخواست کرد که بازدیدها دوباره برقرار شود
[ترجمه ترگمان]در اظهارات خود در روز پنج شنبه، Cerpa pointedly خواستار بازگشت مجدد این دیدارها شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. While both players attended the ceremony, they pointedly sat on opposite sides of the hall.
[ترجمه گوگل]در حالی که هر دو بازیکن در مراسم حضور داشتند، به شکلی اشاره در دو طرف سالن نشستند
[ترجمه ترگمان]در حالی که هر دو بازیکن در این مراسم شرکت داشتند، به طور کنایه آمیزی در دو طرف سالن نشستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the first icy transatlantic blast, he pointedly refused to meet Premier John Major, who visits Washington later this month.
[ترجمه گوگل]در اولین انفجار یخی ماوراء اقیانوس اطلس، او آشکارا از ملاقات نخست وزیر جان میجر که اواخر این ماه از واشنگتن بازدید می کند، خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]در اولین انفجاری که در آن سوی اقیانوس اطلس رخ داد، او به طور کنایه آمیزی از ملاقات با نخست وزیر جان میجر، که در اواخر این ماه از واشنگتن دیدن می کند، امتناع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Haley Barbour, chairman of the Republican National Committee, pointedly refused last week to rule out using the tape in commercials.
[ترجمه گوگل]هیلی باربور، رئیس کمیته ملی جمهوری خواهان، هفته گذشته به وضوح استفاده از نوار در تبلیغات را رد کرد
[ترجمه ترگمان]هالی باربور، رئیس کمیته ملی جمهوری خواهان، هفته گذشته به کنایه از استفاده از نوار در تبلیغات خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She looked pointedly at Fiona as she spoke.
[ترجمه گوگل]در حالی که فیونا صحبت می کرد، با اشاره به فیونا نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]همچنان که حرف می زد به فیونا نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She stared pointedly at me.
[ترجمه گوگل]با اشاره به من خیره شد
[ترجمه ترگمان]او به من خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Glen turned pointedly and peered out of the far window.
[ترجمه گوگل]گلن با اشاره برگشت و از پنجره دور به بیرون نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]گلن نگاه معنی داری کرد و از پشت پنجره به بیرون نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a pointed manner; sharply, piercingly; intentionally, purposely, deliberately

پیشنهاد کاربران

با منظور خاصی
قاطعانه
خُرده گیرانه
به صورت معنی داری
با منظور خاصی
( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
با لحن تند و تیز
با لحن تند
به تندی
عمداً
مستقیماً
با دلخوری
با طعنه
با نیش و کنایه
با طعنه، بصورتِ کنایه آمیز، طعن آمیز

بپرس